افزایش جمعیت سگ های ولگرد چه عوارضی برای محیط زیست دارد؟
به گزارش «دنیای سفر»، مشاهده سگ های بی صاحب تبدیل به پدیده ای عادی در ایران شده است. حتی در کلان شهری مانند تهران در محله های مختلف می توان آن ها را دید که به تنهایی یا در دسته های چند تایی در حال تردد هستند. در روستاها و شهرهای کوچک این پدیده البته شکل حادتری به خود گرفته و همین موضوع تعارض را افزایش داده است. در طبیعت نیز باز شاهد حضور سگ های بدون صاحب هستیم که در حال دنبال کردن گونه های مختلف حیات وحش مانند آهوها، جبیرها و ... هستند. گردشگری و طبیعت گردی هم از این موضوع بی نصیب نمانده و برخی کوهنوردان و طبیعت گردان از حضور گله های سگ ها و ... در برخی مناطق خبر می دهند. همین موضوع سبب شده برخی مناطق خالی از گردشگر شود.
هفته نامه تجارت فردا در گزارشی با عنوان «افزایش جمعیت سگ های ولگرد چه عوارضی برای محیط زیست دارد؟» به این موضوع از نگاه حسین آخانی استاد دانشگاه تهران پرداخته است. ما نیز دیدگاه های علیرضا محمدی استادیار دانشگاه جیرفت و دانیال نیری کارشناس حیات وحش و عضو گروه مطالعاتی ابعاد انسانی منابع طبیعی دانشگاه تگزاس را جویا شده و به این گزارش افزودیم.
به گفته حسین آخانی استاد دانشگاه تهران چند سالی است که با افزایش نجومی سگ و گربه های ولگرد، مردمی که گرفتار مشکلات معیشتی، تورم، بیماری و ناامنی هستند، به بیماری و ناامنی ناشی از سگ ها و گربه های ولگرد دچار شده اند. این مشکل در مناطق حاشیه ای، محروم و روستاها بیداد می کند. این افزایش در سایه غذارسانی سیستماتیک گروهی از شهروندان و در کنار آن ها اقلیتی ناآگاه که در اثر تبلیغات و آموزش نادرست فضای مجازی حیوان دوستی را با سگ و گربه پروری اشتباه گرفته اند، کشور را با یک چالش جدی بهداشتی، امنیتی و محیط زیستی مواجه کرده است.
او توضیح می دهد که در مشورت با بسیاری از متخصصان برجسته داخل و خارج نشانه های جدی از دو اتفاق خطرناک دیده می شود: یکی اینکه سگ های ولگرد به دلیل افزایش جمعیت، تحت تنش هستند و با تغییر رفتار، به طور فراگیر به مردم و کودکان حمله می کنند. سگ ها موجودات به شدت آموزش پذیری هستند و وقتی یکی از آن ها به مردم حمله کرد بقیه نیز به این کار ادامه می دهند. دیگر اینکه در سایه افزایش جمعیت سگ ها، بیماری خطرناک هاری هم در میان مردم، هم دام های اهلی و هم حیات وحش و دیگر حیوانات ولگرد به خصوص گربه ها شتاب گرفته و نشانه های جدی شدن آن به صورت پاندمی در کشور دیده می شود. بسیاری از من می پرسند چاره چیست؟
از نظر این استاد دانشگاه مسائل پیچیده را نمی توان با یک نسخه حل کرد. شرایط سگ ها و گربه های ولگرد بسیار بحرانی است. وقتی هاری در جای جای کشور مشاهده می شود یعنی ما به خطر جدی توسعه و پاندمی شدن این بیماری نزدیک می شویم. شاید هم کار از کار گذشته و پاندمی شروع شده باشد. تکلیف چنین وضعی کاملا مشخص است. از نظر نگارنده این گزارش غذادهی هم از طریق مردم اتفاق می افتد و هم محیط های دفع زباله به اندازه کافی مواد غذایی در اختیار آن ها قرار می دهد. وقتی غذای کافی باشد، زاد و ولد هم بین سگ ها زیاد می شود، بنابراین جمعیت سگ ها به سرعت رو به افزایش می گذارد.
مدیریت محیط های دفع زباله مستقیما بر عهده شهرداری هاست. یک اتفاق خیلی نگران کننده این است که مردم سگ ها و گربه ها را به سرپرستی قبول می کنند اما یکباره متوجه می شوند که توان نگهداری از این حیوان را ندارند و به خیال خود لطف می کنند و حیوان را در طبیعت رها می کنند. این خیلی خطرناک است و لطمات جبران ناپذیری به طبیعت وارد می کند. سگ ها و گربه ها چون آموزش پذیر هستند، طبق عادتی که آدم ها به آن ها یاد داده اند، به دنبال گرفتن غذا در محیط های شهری، باعث مزاحمت برای مردم می شوند که گاهی به خشونت حیوان علیه انسان و برعکس منجر می شود.
این گزارش می افزاید: از طرفی سگی که در طبیعت رها شده به دلیل اینکه مهارت های انسانی را یاد گرفته، در طبیعت به جست وجو می پردازد و گونه های دیگر را به سرعت قربانی می کند. ما خطر سگ ها را برای یوزپلنگ ها که گونه بسیار باارزشی است، بارها شنیده ایم. سگ ها تقریبا برای همه گونه های وحشی یک خطر بالقوه هستند. اکنون جمعیت های بسیار مزاحم و مخرب از سگ ها هم در محیط های شهری و حاشیه شهرها و روستاها داریم و هم درون زیستگاه های طبیعی و مناطق آزاد جمعیت های مرگبار سگ ها وجود دارند که باید حتما کنترل شوند، وگرنه روزی نیست که خبری از خسارت آنها به طبیعت شنیده نشود.
چرا سگ ها مزاحم شدند؟
علیرضا محمدی استادیار گروه علوم و مهندسی محیط زیست دانشکده منابع طبیعی دانشگاه جیرفت به «دنیای اقتصاد» می گوید: چالش سگ های بلاصاحب یا ولگرد به یک نقطه از کشور یعنی شمال محدود نمی شود. در جیرفت گله های ۱۵ تا ۲۰ تایی سگ ها را در محله های شهر می بینیم، سگ هایی که تا دو بار در سال جفت گیری کرده و در جوی های آب راکد و زیرپل ها از توله هایشان نگهداری می کنند.
او دلایل این افزایش جمعیت را به حداقل چهار عامل غذارسانی، عدم مدیریت پسماند، ناهماهنگی سازمان های متولی و حضور ساختمان های مخروبه مرتبط می داند. محمدی می افزاید: افراد از روی نا آگاهی، ترحم و دلسوزی پسماندهای غذایی خانواده یا مغازه شان را داخل ظرفی در اطراف خانه شان برای سگ ها می گذارند. علاوه بر این، از آنجا که ما مدیریت پسماند درستی نداریم شاهدیم که برخی مغازه داران اعم از نانوایی ها یا فروشندگان محصولات پروتئینی پسماند خود را در همان اطراف محل کارشان رها می کنند که در جذب سگ ها موثر است.
این استاد دانشگاه به مقاله ای اشاره می کند که به چالش افزایش جمعیت سگ های بی صاحب در کرمان پرداخته بود. او می گوید: این مقاله نشان می داد که ساختمان های مخروبه نقش مهمی در پناه دادن به سگ های ولگرد یا بدون صاحب دارند، البته این موضوع به کرمان محدود نمی شود و ما شاهدیم تمام محدوده جنوبی کشور مشابه سایر مناطق با چالش بالا رفتن این سگ ها دست و پنجه نرم می کنند. به گفته محمدی در مناطق طبیعی نیز شاهدیم که برخی سگ های گله که از نظر صاحب شان کارآیی لازم را ندارند یا به هر دلیل دیگری رها شده اند، در طبیعت گله هایی را تشکیل می دهند که به حیات وحش مانند یوز و ... حمله می کنند.
او می افزاید: این سگ ها در جفت گیری با گرگ ها خلوص ژنتیکی گرگ را هم تحت تاثیر قرار می دهند. چرا برای مدیریت سگ های بلاصاحب کاری انجام نمی شود؟ دلیل این موضوع از نظر استادیار گروه علوم و مهندسی محیط زیست دانشکده منابع طبیعی دانشگاه جیرفت به عدم هماهنگی و همکاری سازمان های متولی یعنی شهرداری ها، دامپزشکی، سازمان حفاظت محیط زیست و... برمی گردد. او می افزاید: برای کنترل جمعیت این سگ ها برخی عقیم سازی را پیشنهاد می دهند. با این حال این گزینه زمانی کارآیی دارد که ۷۰ تا ۸۰ درصد جمعیت در یک منطقه عقیم شوند.
محمدی ادامه می دهد: جمع آوری این سگ ها در پناهگاه ها به یک طرح شکست خورده بدل شده و ما شاهدیم در فقدان و نبود این مدیریت حفاظت از حیات وحش با چالش جدی مواجه شده است. تنها ۱۹ قلاده یوز در سال های اخیر با حمله این سگ ها تلف شده اند که با توجه به جمعیت یوز عدد کوچکی نیست.
سایر کشورها برای مدیریت جمعیت سگ های بلاصاحب چه می کنند؟ محمدی می گوید: متاسفانه ما در جیرفت با آمار بالای حملات به کودکان و سالخوردگان و... مواجهیم و آرامش از مردم گرفته شده است از این روست که باید مدیریت پسماند و آگاهی درباره عدم غذادهی جدی گرفته شود. در هند روی این موضوع کار شده اما در ایران به واسطه فقدان مدیریت و عدم توجه کافی دود این بی تصمیمی به چشم انسان ها و حیات وحش خواهد رفت.
برخی معتقدند حذف فیزیکی سگ ها در یک منطقه نه تنها کمکی به مدیریت جمعیت نمی کند، بلکه با خالی شدن قلمرو به ورود دسته جدیدی از سگ ها و در نهایت افزایش تعارض می انجامد. محمدی می گوید: به این موضوع اثر خلأ می گویند. با این حال ما در مناطق حفاظت شده باید سراغ این راه حل برویم، در برخی کشورهای پیشرفته نیز برای مدیریت گونه های آسیب رسان به سمت این گزینه رفته اند ضمن آنکه اگر پتانسیلی برای عقیم کردن وجود دارد نیز این کار باید انجام شود. به گفته این استاد دانشگاه گردشگران از گروه هایی هستند که در بحث غذادهی مشارکت دارند. او می گوید: بارها شاهد غذارسانی به سگ های ولگرد یا بلاصاحب از سوی توریست ها بوده ایم. او همچنین از تاثیر این پدیده بر طبیعت گردی می گوید و می افزاید: در سال های اخیر شاهدیم که برخی طبیعت گردان و کوهنوردان به واسطه حضور این سگ ها دچار ترس شده و این موضوع می تواند این حوزه را تحت تاثیر قرار دهد. با این حال از آنجا که من مطالعه تخصصی در این زمینه ندارم ابعاد آن برایم روشن نیست.
کلاف سردرگم سگ های بلاصاحب
دانیال نیری از گروه مطالعاتی ابعاد انسانی منابع طبیعی دانشگاه تگزاس آمریکا نیز معتقد است ما ناچار به روی آوردن به گزینه حذف فیزیکی و کاهش منابع در دسترس این گونه مانند پسماند و غذادهی هستیم. او می افزاید: در طبیعت ایران عامل محدودکننده جمعیت سگ ها مشخص نیست در حالی که در سایر کشورها روی این موضوع مطالعه و تحقیق شده است. به گفته این کارشناس حیات وحش در ایران عقیم سازی به واسطه وسعت بالای کشورمان امکان پذیر نیست. او اضافه می کند: حذف در مرحله گسترده هم به واسطه فشار اجتماعی انجام نشده است. با این حال به نظر می رسد چاره ای جز حذف درصدی از جمعیت نیست هر چند همچنان که گفته شد این موضوع ساده نیست و با پیچیدگی های زیادی رو به رو خواهد بود.