رویکرد گردشگری برای کاهش فقر همه جا مردم فقیر را در مرکز فعالیت ها قرار می دهد و شبکه ای از منافع اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی را به دور آن ها می تند.
بعد از ورود رویکرد توسعه پایدار به صنعت گردشگری، بخش هایی متنوع به عنوان جایگزین برای اشکال ناپایدار این صنعت وارد صحنه شدند. به عنوان مثال گردشگری جامعه محور، اکوتوریسم و همین طور آنچه به عنوان گردشگری پایدار می شناسیم همگی گونه ای از گردشگری جایگزین هستند. گردشگری جایگزین تلاش می کند تا با پیروی از اهداف توسعه پایدار، وضعیت محیط زیست، اجتماع و اقتصاد را بهبود بخشد و تا حد ممکن از اثرات منفی گردشگری بر این سه حوزه بکاهد.
از سوی دیگر رویکرد گردشگری برای کاهش فقر به دنبال آن است تا شبکه ای از منافع ایجاد نماید و آن را به سوی اقشار فقیر جامعه هدایت کند. منافع اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی حاصل از توسعه گردشگری تار و پود این شبکه منافع را تشکیل می دهند. اما آیا با این تفاسیر ما به چنین رویکردی برای کاهش فقر از طریق گردشگری نیازمندیم؟ آیا نمی توان تنها با تمرکز بر توسعه پایدار گردشگری امیدوار بود که فقر نیز کاهش پیدا کند؟
پاسخ به این سوال تنها با بررسی دقیق تر انواع گوناگون گردشگری جایگزین امکان پذیر است. گردشگری پایدار یکی از اشکال گردشگری جایگزین است و گاهی حتی مترادف با آن در نظر گرفته می شود.
سازمان جهانی گردشگری، گردشگری پایدار را راهی برای پاسخ گفتن به نیازهای اقتصادی و اجتماعی جوامع در عین حفاظت از یکپارچگی فرهنگی و همچنین تنوع زیستی و منابع طبیعی می داند.
اگرچه کمک به فقرا به صراحت در این تعریف بیان نشده اما گردشگری برای کاهش فقر می تواند در زیر مجموعه آن قرار بگیرد. از این منظر شاید بتوان گفت که رویکرد گردشگری برای کاهش فقر با اهداف انواع گوناگون گردشگری پایدار هم پوشانی دارد. اما تفاوت هایی در محور اصلی فعالیت های این دو وجود دارد.
در کنفرانس زمین که در سال 1992 در ریودوژانیرو برگزار شد، مثلث توسعه پایدار گردشگری با سه راس، پایداری محیط زیستی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی به عنوان الگویی برای توسعه پایدار گردشگری مطرح گشت. از آن زمان تاکنون پایداری محیط زیستی گردشگری بیشترین توجه را به خود جلب نموده و بیش از دو بعد دیگر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. برای مثال در دستور کار 21 آنچه در بخش سفر و گردشگری مورد تاکید قرار گرفته، پایداری محیط زیستی است. در حالی که رویکرد گردشگری برای کاهش فقر، اقشار فقیر را در مرکز توجه و فعالیت های خود قرار می دهد و محیط زیست را هم وزن با ابعاد دیگر در سبد منافع حاصل از گردشگری جای می دهد.
از سوی دیگر بسیاری از منابع موجود در رابطه با راهبردها و خط مشی های گردشگری پایدار توسط ارگان های غربی و درباره مشکلات و چالش های پیش روی مقصدها در کشورهای شمالی نگاشته شده اند. بنابراین جای بسیاری از مشکلات و محدودیت هایی که جوامع فقیر در مقصدهای جنوبی با آن دست به گریبانند خالی است. بر خلاف آن، رویکرد گردشگری برای کاهش فقر با هدف قرار دادن این مقصدها در صدد آن است تا به زبانی آشنا برای افراد محروم در این جوامع سخن بگوید و برای مشکلات پیش پای آنان چاره ای بیاندیشد.
اگرچه بسیاری از منابع علمی موجود که منحصرا برای مقصدهای محروم و فقیر نوشته نشده اند نیز حاوی مطالب مفیدی برای ان ها هستند اما اینکه از چه نقطه ای و با چه رویکردی به موضوعات پیرامون مان نگاه کنیم، نقش بسیار موثری در کاربردی کردن این اطلاعات دارد. به همین خاطر رویکرد گردشگری برای کاهش فقر با کمبود منابع علمی مواجه است.
رویکرد گردشگری برای کاهش فقر با برخی اهداف اکوتوریسم و گردشگری جامعه محور (Community-Based Tourism) نیز هم پوشانی هایی دارد. اما دقیقا معادل یا مترادف آن ها نیست. اکوتوریسم به عنوان یکی از اشکال گردشگری جایگزین منافع سرشاری نصیب افراد می کند. اما خیلی بیشتر از گردشگری پایدار بر محیط زیست متمرکز است. رویکردهای حفاظتی نوین تاکید می کنند که جامعه محلی باید از محل درآمدهای اکوتوریسم منتفع گردد. زیرا منافع اقتصادی برای افراد بومی انگیزه ای قوی برای حفاظت از محیط زیست ایجاد می کنند.
به علاوه داشتن درآمدی اضافی از محل اکوتوریسم می تواند این صنعت سبز را جایگزین برخی اشکال ناپایدار کاربری زمین در این نواحی نماید. بنابراین در این گونه از گردشگری هدف حفاظت از محیط زیست است. اما از آنجا که مشارکت مردم بومی یکی از عوامل اصلی در محقق شدن این هدف است آن ها نیز باید از محل توسعه گردشگری نفع ببرند. بر خلاف این، رویکرد گردشگری برای کاهش فقر منتفع شدن مردم فقیر و کم درآمد را هدف قرار می دهد و به پایداری محیط زیستی تنها به عنوان بخشی از منافع که باید به سوی این قشر روانه گردد نگاه می کند.
تاکید اصلی گردشگری جامعه محور نیز بیشتر بر روی مشارکت بیشتر جوامع بومی در صنعت گردشگری است. گردشگری برای کاهش فقر نیز از این رویکرد حمایت می کند، اما آرمان آن چیزی بیشتر از تنها مشارکت بیشتر است. گردشگری برای کاهش فقر بر آن است تا فرصت های بیشتری در همه ابعاد پیش پای مردم فقیر بگذارد. به همین دلیل به شدت با نخبه گرایی که یکی از معضلاتی است که گردشگری جامعه محور با آن دست به گریبان است به شدت مقابله می کند.
به طور مختصر می توان گفت که رویکرد گردشگری برای کاهش فقر همه جا مردم فقیر را در مرکز فعالیت ها قرار می دهد و شبکه ای از منافع اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی را به دور آن ها می تند. در این رویکرد افراد فقیر در اولویت هستند نه فقط تحصیل کردگان جامعه بومی. در حالی که 12 درصد از مردم دنیا درآمدی کمتر از یک دلار در روز دارند، ما به رویکردی که وضعیت معیشت این افراد را در مرکز توجه قرار دهد، در کنار سایر رویکردهای پایداری محتاجیم.