موضوع مهمی که تکلیفش باید در برنامه ششم مشخص شود، ارزیابی محیط زیستی و برآیند ارزیابی های محیط زیستی است که متاسفانه در مجلس هم مورد توجه قرار نگرفت.
به نظر می رسد در برنامه پنج ساله ششم در موضوع محیط زیست باید چند نکته را لحاظ کنیم. از مهم ترین موضوعات، بحث خاک است. متاسفانه نرخ جا به جایی خاک با روندی بسیار نگران کننده در حال افزایش پیدا کردن است و خوش بینانه ترین برآوردها که توسط انجمن علمی خاک ایران اعلام شده، حکایت از این دارد که سالانه 2 میلیارد تن خاک را از دست می دهیم.
این حجم با توجه به اینکه هر تن خاک، 28 دلار ارزش دارد، می توان به عدد سالانه 56 میلیارد دلار رسید که از دست می رود. با توجه به اینکه ما همین سال گذشته از محل گردشگری فقط توانسیم 3/1 میلیارد دلار درآمد داشته باشیم، می توان گفت تقریبا 50 برابر آنچه از محل گردشگری و ورود گردشگر خارجی درآمد به دست می آوریم، از محل خاک از دست می دهیم؛ حدود دو برابر درآمد نفتی مان.
در کشور ما بین 300 تا 1100 سال طول می کشد که یک سانت خاک به وجود بیاید. خاک تنها عنصر یا ماده غذایی است که هیچ کشوری حاضر نیست صادرش کند. اگر کشوری خاکش را از دست بدهد، دیگر کاری نمی شود کرد. اگر با کمبود آب رو به رو شویم، با روش های مختلف می توان آن کمبود را جبران کنیم، حتی با شیرین سازی آب دریا، اما اگر خاک را از دست دهیم، دست کم در طول چند نسل نمی توانیم جبرانش کنیم، متاسفانه ما متوجه عمق این خطر نیستیم.
در برنامه ششم باید مقررات سختگیرانه تری برای ممانعت از تغییر کاربری اراضی وضع شود که مهم ترین دلیل افزایش نرخ فرسایش خاک در ایران محسوب می شود. تبدیل اراضی جنگلی به کشاورزی، تبدیل اراضی کشاورزی به مراکز صنعتی و سکونتگاهی، مهم ترین عامل افزایش نرخ فرسایش خاک در ایران است.
موضوع مهم دیگری که تکلیفش باید در برنامه ششم مشخص شود، ارزیابی محیط زیستی و برآیند ارزیابی های محیط زیستی است که متاسفانه در مجلس هم مورد توجه قرار نگرفت. اگر به شکل جدی در برنامه ششم مورد توجه نباشد، می تواند در کشور فاجعه زیست محیطی ایجاد کند.
موضوع سوم، فعالیت تشکل های مردم نهاد یا سمن هاست. دولت باید در برنامه ششم، تسهیلات بیشتری برای این فعالیت ها به وجود بیاورد، باید مقررات دست و پا گیری که فرآیند ثبت یک ان جی او را طولانی می کند، آسان کند، نگاه های امنیتی از روی سمن ها کم شود، باید بتوانیم سرمایه اجتماعی در حوزه فعالیت های مدنی به ویژه محیط زیست را افزایش دهیم. بدون کمک مردم، مشکلات زیست محیطی قابل حل نیست، باید کاری کنیم مردم داوطلبانه این کار را کنند، قانون جامع و مدونی برای ساماندهی سمن ها هرچه زودتر شکل گیرد.
موضوع دیگر بحث آلودگی هواست. سه سال است سازمان حفاظت محیط زیست لایحه ای را برای مقابله با آلودگی هوا تقدیم مجلس کرده، اما همچنان در راهروهای کمیسیون های مخلتف پاسکاری می شود. برنامه ششم باید تکلیف این لایحه را یک بار و برای همیشه روشن کند.
موضوع دیگر بحث ارزشگذاری اقتصادی مواهب طبیعی است. از برنامه چهارم که ماده 59 به این موضوع اختصاص پیدا کرد، 10 سال می گذرد. دولت نه تنها نتواست تکالیفش را در برنامه چهارم انجام دهد و ماده 59 بدون اقدامی باقی ماند، حتی وقتی به برنامه پنجم ملحق شد هم کاری انجام نشد. 12 سال زمان را از دست دادیم. امیدوارم این ماجرا بالاخره در برنامه ششم حل شود و دولت نشان دهد اراده کافی برای ارزشگذاری مواهب طبیعی دارد.
استحصال انرژی های نو مطابق تعهدات ایران در اجلاس پاریس و نیویورک، باید در دستور کار قرار گیرد. باید بتوانیم انتشار گازهای گلخانه ای و مصرف سوخت های فسیلی را کاهش دهیم. بنابراین راهی نداریم جز اینکه سرمایه گذاری در زمینه استحصال انرژی های نو، خورشیدی و بادی را تسهیل کنیم.
حمایت از ساخت خودروهای برقی و هیبریدی، دوچرخه ها و موتوسیکلت های برقی و هیبریدی باید در برنامه ششم گنجانده شود. باید به موضوع آلودگی صوتی کلانشهرها توجه جدی شود. متاسفانه آلودگی صوتی در معماری کلانشهرها نادیده گرفته شده. 70 درصد کودکان در کلان شهرها به اندازه 80 دسی بل از آلودگی صوتی رنج می برند. رفتن به سمت ساخت معابر امن برای دوچرخه سواری، همه گیر کردن استفاده از وسایل حمل و نقل ریلی و عمومی می تواند آلودگی را به میزان زیادی کاهش دهد.
حمایت از مدارس طبیعت به عنوان راهکاری پایدار برای تربیت نسلی که مدافع منافع محیط زیست باشد، هم توصیه می شود.
بحث حفاظت از عرصه های طبیعی باید به مردم واگذار شود. تا وقتی مکانیسم های حقوقی لازم ایجاد نشود و مردم خود را در حفاظت، بیگانه بدانند، نمی توانیم انتظار داشته باشیم مشکلات مناطق حفاظت شده و مسائلی چون شکار حل شود. از سوی دیگر، دولت باید به سمت اعمال استانداردهای لازم برای تولید سوخت و خودروی یور 5 و 6 برود.
بحث زباله، بحثی دیگر است که نیازمند ایجاد تسهیلاتی است که شهرداری ها تشویق شوند و بتوانند زباله را از مبدا تفکیک کنند. سیاست های حمایتی باید برای تولید فرآورده های پلاستیکی تجزیه پذیر وضع شود که زباله های پلاستیکی تجزیه ناپذیر در سطح طبیعت کشور کاهش یابد.