در روستای گل سفید به مردم محلی هیچ قولی ندادیم با اینکه دولت وعده امکانات به ما داده بود.
"جلب مشارکت جامعه محلی برای احیا و عرضه صنایع دستی بومی به عنوان معیشت جایگزین در روستای گل سفید" عنوان پروژه ای است که انجمن پایشگران محیط زیست (پاما) در ذیل پروژه حفاظت از زاگرس به انجام رسانده است. اما این پروژه چگونه توانست اعتماد عمومی را جلب کند و به چه میزان بر روی بحث های حفاظت تمرکز کرده است؟
«دنیای سفر» در گفت و گو با میترا البرزی منش مدیرعامل این انجمن از او درباره شیوه های ورود به روستا و دستاوردهای این پروژه پرسید.
البرزی منش در این باره گفت: یکی از اصول ما برای کار با جامعه محلی این است که هیچ گونه قولی به آن ها نمی دهیم. زمانی که تیم ما وارد منطقه می شود به این گزاره اکتفا می کند که ما می خواهیم ببینیم چه مشکلاتی در روستا وجود دارد و چطور می توانیم با کمک هم آن را حل کنیم. در این راه ما این مطلب را به جامعه محلی یادآور می شویم یکی از سرمایه های شما محیط طبیعی است که هم اکنون آن را در اختیار دارید. کشاورزی، دامداری و در معیشت روستا به این محیط وابسته است از این رو با تخریب آن اقتصاد خانوار نیز با تهدید مواجه خواهد شد و برای رفع این مساله ما تمرکز خود را بر روی حفاظت و احیای آن در یک رویه مشارکتی قرار خواهیم داد.
وی با بیان اینکه ممکن است حتی از سوی ارگان های دولتی به ما قول هایی درباره ارائه امکانات داده شده باشد اما ما به هیچ وجه آن را با جامعه محلی در میان نمی گذاریم، اظهار کرد: پرسشی که در این مرحله با جامعه محلی در میان می گذاریم این است که ما برای چه کاری آمده ایم؟ آن ها با بیان این پرسش از سوی ما، ین گفته را مطرح می کنند که این پرسش ذهنی آن ها نیز بوده اما از ذکر آن خودداری کرده اند.
مدیرعامل پاما افزود: پاسخ ما به تاثیر متقابل محیط زیست هر منطقه بر مناطق دیگر متمرکز است. به این ترتیب که اگر آب زاگرس از بین برود، در سایر مناطق نیز ما با بحران مواجه خواهیم شد یا اینکه بروز ریزگردها اگرچه دلیل خشک شدن تالاب در یک بخش از کشور است اما عملا نتایج آن به شهرهای مرکزی و حتی غربی نیز سرایت می کند؛ از این روست که تیم موسسه برای رفع این معضل و حفظ دارایی های روستا اقدام کرده اند؛ هر چند که عنوان می کنیم پروژه ای نیز در این رابطه نیز تعریف شده و یک ارگان دولتی نیز اجازه حضور در روستا و برخی هزینه ها را داده است.
البرزی منش در پاسخ به این پرسش که پس از جلب اعتماد چگونه به راه حل ها درباره حفاظت می رسید، گفت: ما انفرادی کار نمی کنیم و حتما درصدد تشکیل یک سازمان محلی برمی آییم زیرا بر این باوریم که کار انفرادی پاسخگو نیست مشابه برخی انجمن ها که کار خوب یک روستایی را از تولیدکننده می خرند. در گل سفید سازمان جامعه محلی (تشکل شولیز) در کارگاه ها عنوان می کرد مشکل آن ها عقب نشینی جنگل است. برای رفع این مشکل ما از آن ها می خواهیم منابع خود را لیست کرده و بگویند حال کدام یک از این منابع خوب است. همچنین در کارگاه تغییرات تاریخی مشخص می کنند در چه دوره ای جنگل، رودخانه و یا دام بهترین وضعیت را داشته و یا از آن تاریخ رو به وخامت گذاشته است.
پرسش از چرایی تقلیل منابع از دیگر کارگاه هایی است که این فعال محیط زیست به آن اشاره و بیان کرد: مردم محلی برای پاسخ به این پرسش گزاره هایی مانند چرای بی رویه، استفاده از درختان برای سوخت، گرانی سوخت های جایگزین و ... را عنوان و در مقابل تیم تسهیلگر نیز گزاره های مقابل برای درآمدزایی های مکمل برای تهیه سوخت جایگزین را مطرح می کنند. تهیه فهرستی از معیشت های مکمل در ادامه این کارگاه اتفاق می افتد که در این مرحله زنان خلاقیت های زیادی را به خرج می دهند و صنایع دستی خود را مطرح می کنند.
این فعال محیط زیست ادامه داد: جمع آوری صنایع دستی و ارائه آن در مسجد محل در این مرحله اتفاق افتاد اما ما علاوه بر این تلاش کردیم با مراجعه به خانه افراد صنایع دستی های قدیمی را نیز شناسایی اولیه کرده و در یک کار کارگاهی از آن ها خواستیم صنایع دستی خود را لیست و رنگ و بافت اصیل آن را نیز مشخص کنند. در این مرحله ما متوجه توانایی زنان در بافت شدیم و از آن ها خواستیم صنایع دستی کوچک تر با قیمت پایین تر را تولید کنند که زنان خلاقیت های زیادی در این زمینه نشان دادند.
وی ادامه داد: برای ارتقای اعتماد به نفس زنان نیز نمایشگاه و جشنواره روستایی با حضور مسئولان دولتی برگزار شد و در ادامه نیز در موزه عروسک های تهران و سازمان حفاظت محیط زیست برای آن ها نشست گذاشتیم. ارتباط با سازمان گردشگری منطقه و فروشگاه کفشدوزک از دیگر فعالیت های صورت گرفته در این پروژه بود که علاوه بر فروش صنایع دستی در تهران، یک فروشگاه صنایع دستی در روستا داشته باشند تا با ورود گردشگران بتوانند آن ها را نیز به عنوان جزئی از خدمات عرضه کنند.
البرزی منش درباره ما به ازای محیط زیستی فعالیت های صنایع دستی صورت گرفته در شولیز گفت: دستیابی به این نتایج به زمان بیشتری نیاز دارد اما در 9 ماهی که ما در حال فعالیت بر روی این پروژه بودیم در هر ماه دو بار به مدت سه روز در منطقه بودیم و پس از اتمام پروژه نیز همراه آن ها باقی مانده و در تمام مدت زمان پروژه نیز تلاش کرده ایم از آن ها بخواهیم که مدیریت کار را در دست داشته باشند به این معنا که جلسه را برگزار کرده، صورتجلسه و اساسنامه بنویسند و با توجه به مقتضیات خود آن را تغییر دهند. آموزش محیط زیست از بخش های اساسی در هر جلسه ما بود که شامل فیلم، گفت و گو، بازدیدهای میدانی و ... می شد ضمن اینکه از آن ها می خواستیم ما به ازای محیط زیستی فعالیت های خود را مشخص کنند که در نهایت به کاشت بلوط در هشت هکتار از زمین های متعلق به منابع طبیعی رسیدند. مشارکت در برنامه های سازمان محیط زیست و منابع طبیعی از دیگر اقدامات جامعه محلی شولیز است.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا مردان به عنوان جامعه هدف در نظر گرفته نشده اند، خاطرنشان کرد: ما تمرکز خود را روی یک روستا و یک فعالیت گذاشتیم تا به اثرگذاری بیشتری برسیم اما از سوی دیگر باید مردان قبول می کردند کار ما فایده دارد و برای این امر زنان جلسه های متعدد با مردان گذاشته و توانستند نظر مساعد آن ها را جلب کنند. زیرا آن ها مشاهده کرده بودند که نسل جدید خواهان احیای سنت های گذشته است و این امر برای آنها خوشایند بود.
مدیرعامل پاما تصریح کرد: ما با سه نسل در پروژه خود در ارتباط بودیم به این معنا که خانم های مسن تجربه های خود را منتقل کرده، میانسالان خلاقیت به خرج داده و جوان تر بازاریابی کارها را انجام می دادند.
گفته های البرزی منش نشان می دهد که پروژه انجام شده از سوی پاما توانسته است روستای گل سفید را به حدی از ارتقای معیشت برساند حال باید منتظر ماند و دید آن این ارتقای معیشت می تواند جلوی قطع شدن چند درخت را در زاگرس بگیرد.