28 مارس 2024 - 13:15

قزبافی، هنری که از یاد خوزستان می رود

7 اوت 2018 - 13:00 dsfr.ir/a71cz

قزبافی

خوزستان در طول هزاران سال تاریخ خود، تمدن ها و اقوام بسیاری به خود دیده که ره آورد آن تنوع صنایع دستی به ویژه در مراکز تمدن های مختلف استان بوده است، با وجود این مدرنیته همچون هیولایی بزرگ این هنرها را بلعیده و در خود هضم می کند.

نساجی سنتی در خوزستان به ویژه شهرهای شوشتر، بهبهان و دزفول قدمت زیادی داشته، شوشتر مرکز نساجی سنتی ایران به شمار می رفته و در آن علاوه بر کارگاه های قزبافی صدها کارگاه ملحفه بافی، موج بافی، چوقابافی، سجاده بافی، مقنا و شیله زنانه، مشک دوزی، زرگری، آهنگری، سازسازی، سفالگری، نمدمالی، گونی بافی و گیوه دوزی وجود داشته است. 

برخی شواهد حاکی از این است که تهیه پارچه ابریشم برای نخستین بار در چین اتفاق افتاده با این حال یافته های حفاری تپه مارلیک در گیلان از وجود صنعت ابریشم بافی در بیش از سه هزار سال پیش از میلاد در ایران خبر می دهد.

نخستین کارخانه ابریشم کشی ایران در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار در رشت تاسیس ولی پس از مدت کوتاهی تعطیل شد با این حال پس از آن نیز تلاش شد کارگاه هایی راه اندازی شود.

هم اکنون نه تنها کارگاه قزبافی در خوزستان وجود ندارد بلکه وضعیت معدود افرادی که به صورت مستقل به این کار می پردازند نیز تعریفی ندارد. 
بی توجهی به صنایع سنتی خوزستان، نبود مواد اولیه و نبود بازار را می توان از مهم ترین دلایل حذف دومینوی این صنایع دانست با وجود این اگر حمایت درخور از این صنایع صورت بگیرد، شاید اشتیاق برای زنده نگه داشتن آنها نیز بیشتر شود. 

قزبافی (ابریشم بافی) از جمله هنرهایی است که به نظر می رسد عمر زیادی در خوزستان به ویژه در شوشتر داشته و روزگار پر رونقی را پشت سرگذاشته است؛ با این وجود به گفته پژوهشگران و کارشناسان این عرصه هیچ سابقه و تاریخچه ای از این صنعت در خوزستان وجود ندارد.

به گفته عباس رحیمی پژوهشگر میراث فرهنگی، هیچ نشانی از تاریخ قزبافی در خوزستان وجود ندارد و دلیل آن هم مشخص نیست با این وجود، معروف بودن پارچه های دیبا و پرند شوشتر در طول تاریخ ایران نشان از قدمت طولانی این صنعت در خوزستان می دهد.

این پژوهشگر در خصوص قدمت این صنعت در شوشتر توضیح می دهد: در دوره های مختلف از جمله عباسیان و در متون فارسی و عربی واژه دیبا و دیباج شوشتر بارها آمده است.

رحیمی، واژه «قزبافی» را معادلی مناسب تر برای توصیف گرایش ابریشم بافی خوزستان دانسته و می گوید: به این دلیل که قز در لغت نامه های فارسی مترادف با ابریشم بدقماش با مرغوبیت کم و در واقع نوعی ابریشم فرومایه و کم قیمت است، بهتر است از واژه قزبافی استفاده کنیم.

از سوی دیگر قز معرب واژۀ پهلوی «کز یا کج» است و با توجه به وجود نام خانوادگی کج باف در دزفول و شوشتر، می توان بیشتر اطمینان حاصل کرد که پیش از این ابریشم تولید شده در استان خوزستان از نوع قز بوده، هرچند این موضوع، ارتباطی به نوع بسیار مرغوب منسوج ابریشم دیبای شوشتر ندارد.

رحیمی همچنین استدلال می کند: شاهد دیگر برای این نام گذاری، این است که در گذشته، شکل رنگرزی شده منسوج ابریشم (قز)، به صورت چادر زنانه و با نام چادرقزی کاربرد داشته و اکنون نوع ساده باف آن تولید شده و برای پوشش سر بانوان عرب منطقه به کار می رود.

وی با بیان اینکه در دهه های اخیر ابریشم بافی استان های شمالی کشور نسبت به فعالیت های این هنر صنعت در استان خوزستان همواره پر رونق تر و با کیفیت تر بوده، به تفاوت این 2 محصول اشاره کرده و می گوید: منسوج ابریشم تولیدشده در استان های شمالی دارای تراکم بافت بیشتر، پهنای بیشتر و کاربردهای متنوع تر نسبت به منسوج ابریشم خوزستان بوده و با ترکیب های رنگی متنوع تولید می شود.

این پژوهشگر حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی ادامه می دهد: منسوج ابریشم دزفول ساده و سفید رنگ بوده و فقط در قالب 2 نوع محصول با نام شیله (روسری عربی) و مقنا (روبنده) تولید می شده و در گذشته نیز علاوه بر این 2 نوع محصول، چادر قزی نیز از جمله محصولاتی بود که توسط ابریشم بافان خوزستان تولید می شد.

وی همچنین با اشاره به وضعیت رو به تعطیلی قزبافی خوزستان اضافه کرد: از یک دهه پیش تاکنون فقط 2 نفر هنرمند قزباف (ابریشم باف) در شهر دزفول مشغول فعالیت بوده اند و این به این معنا است که تلاش منسجم و پایداری برای احیای این هنر در خوزستان نشده است.

به گفته رحیمی وجود منسوجات و محصولات صنعتی مشابه در بازار به همراه تنوع فراوان در طرح و نقش به همراه قیمت مناسب آنها باعث شده تا هنر صنعت قزبافی خوزستان نیز مانند بسیاری از گرایش های صنایع دستی کشور با معضل منسوخ شدن روبه رو شود.

مناسب ترین و کوتاه ترین مسیر برای احیای این هنر صنعت تامین مواد اولیه مناسب از دیگر مناطق کشور، به روز رسانی ابزارها و تجهیزات و افزایش بهره وری در تولید، آموزش هدفمند و اصولی علاقه مندان به این حیطه، اجرای سیاست های تشویقی مانند دریافت مستمری و بیمه تامین اجتماعی برای استادکاران و هنرجویان و مهم تر از همه موارد، طراحی و نمونه سازی محصولات جدید دانست.

« دنیای سفر » این نوشته را از « ایرنا » آورده است. واکاوی، پی گیری، نگارش و آفرینش، شایسته سپاسگزاری است.
1