نخستین رویداد «فرش طهران» در موزه فرش ایران برگزار شد. در این رویداد جمعی از استادان فرش ایران سخنرانی کردند و تعدادی فرش نیز به نمایش گذاشته شد.
به گزارش «دنیای سفر»، در ابتدای این مراسم که صبح امروز (پنجشنبه، ۲۰ مهرماه) در موزه فرش ایران و با نمایش مجموعه فرش های تهران برگزار شد، محمدجواد اینانلو شاهوردی مدیر موزه ملی فرش ایران سخنرانی کرد و ضمن خوش آمدگویی به مهمانان با قدردانی از مدیران سابق موزه فرش ایران گفت: اگر امروزه فرش ایران توانسته جایگاه ویژه ای داشته باشد و هویت فرش ایران پابرجا بماند برگرفته از زحمات بافندگان و علاقه مندان و اساتید این حوزه است. علاوه بر آن نیز اگر امروزه موزه فرش ایران توانسته در کشور جایگاه ویژه ای داشته باشد مرهون زحمات مدیران این موزه است و ما نیز از زحمات همه این مدیران سپاسگزار هستیم.
او با اشاره به این که در تلاش بودیم تا علاقمندان فرش ایران را گردهم جمع کنیم، تصریح کرد: مدیران سابق میراث همگی جزؤ پاسبانان میراث فرهنگی بوده اند و امروز نیز ما ادامه دهندگان این مسیر هستیم و قصد داریم تا این امانت را حفظ کنیم.
او با اشاره به اهمیت رویدادمحوری در موزه فرش ایران گفت: در نظر داریم تا در راستای پویایی موزه، تقویمی را برای موزه تعریف کنیم و با برگزاری رویدادهای متعدد موزه را احیا کنیم.
اینانلو در خصوص گالری موزه نیز خاطرنشان کرد: طی فراخوانی دعوت کردیم تا آثارشان را در گالری به نمایش بگذارند و البته با همکاری موزه قرار است، برگزاری این نمایشگاه های جانبی ادامه دار باشد.
در ادامه دکتر تورج ژوله استاد فرش ایرانی با اشاره به تفاوت جغرافیای سیاسی و جغرافیای فرش بافی گفت: جغرافیای سیاسی با جغرافیای فرش بافی تطبیقی ندارد؛ برای این موضوع مستندات بسیاری وجود دارد. ممکن است قالی تهران در فاصله چندصد کیلومتری تهران واقع شده باشد، اما با این وجود باز هم قالی تهران است.
او بر لزوم و فایده های برگزاری نشست های تخصصی در رابطه با مسائل تهران و فرش تهران نیز تاکید کرد.
ژوله با اشاره به پیشینه قالی تهران و این که نیاز به کتابچه یا گردهمایی در این راستا وجود دارد، به قدمت فرش بافی در ایران نیز اشاره کرده و گفت: قدمت بعضی ابزار یافته شده در مناطق اطراف تهران به سال های ٨٠٠ تا ١٣٠٠ پیش از میلاد بازمی گردد؛ این ابزار اغلب ساختار و فیزیک شناخته شده ای دارند. ابزار فرش بافی یافته شده در تپه های قیطریه نیز گاه نزدیک به ٣۵٠٠ سال قدمت دارند.
او با تاکید بر لزوم شناخت قدمت و اهمیت فرش تهران گفت: قالی بافی به شیوه قدیمی در محدوده اشتهارد و بویین زهرا همچنان پابرجاست. در این محدوده با دار و دستگاه های بافندگی مواجه هستیم که به لحاظ ساختار، شکل و فرم حدود دو تا سه هزار سال قدمت دارد. این نوع دارهای قالی بافی اغلب در جغرافیای غربی تهران تا آن جا که به کرمانشاه برسد دیده می شود.
او معتقد است که با در نظر گرفتن تاریخ فرش بافی در محدوده تهران می توان این طور قضاوت کرد که بافندگی تهران در دسته سنت بافندگی غربی ایران قرار گرفته و به همین نسبت با شرق ایران پیوستگی کمتری دارد.
این استاد فرش ایرانی درباره شیوه غالب آموزشی در مراکز فرش بافی گفت: در اکثر مراکز آموزشی بیشتر فنون یا شیوه هایی درس داده شده مبتنی بر ابزار غرب و مشخصات شمال غربی ایران صورت می گیرد و شیوه آموزشی نقاطی مانند اصفهان و کاشان و کرمان کمتر دیده می شود.
ژوله در ادامه سخنان خود به افزایش تعداد فرش های بافته شده در تهران بعد از پایتخت شدن این شهر اشاره کرد و گفت: زمانی که تهران پایتخت شد و مرکزیت یافت، با منسوخ شدن سبک روستایی بافت مواجه شدیم. بافت به شیوه کلاسیک شهری افزایش داشت و به تدریج تنوع قالی ها افزایش پیدا کرد.
او با اشاره به قالی هایی که در دوران رضا شاه در زندان ها بافته شد نیز گفت: در دوران رضاشاه تصمیمی مبنی بر بافت فرش از سوی زندانیان در زندان ها گرفته شد. بر همین اساس استادکاری به نام یاور عباس از کرمان به تهران فرستاده شد و با آموزش زندانیان، قالی های تهران زندان بافت به وجود آمد. از همان موقع آن چه از فرش راور کرمان می شناسیم به تهران نیز منتقل شد.
ژوله ادامه داد: استادکاران دیگری هم به تهران آمدند و به همین ترتیب بود که سبک استادکاران به فرش تهران منتقل شد.
این استاد فرش ایرانی با اشاره به تاسیس موسسه قالی ایرانی در سال ١٣٠٩ گفت: در ١٣٠٩ به دستور دولت وقت موسسه قالی ایرانی در تهران تأسیس شد. عمر این موسسه دو سال پیشتر نبود.
او در ادامه به مهاجرت بزرگ ارامنه نیز اشاره کرد و با اشاره به قالی ارمنی بافت که با عنوان لیلیان شناخته می شود گفت: ممکن است برخی از فرش ها را برای موقعیت جغرافیایی تصور کنیم در حالی که متعلق به محل دیگری باشد. مهاجرت بزرگ ارامنه از منطقه خمین و لیلیان به شرق تهران انجام شد. بسیاری از فرش های قدیمی که با عنوان لیلیان می شناسیم بعد از مهاجرت آنان در تهران بافته شدند.
او با تاکید بر این که ایران کانون مهم بافندگی بوده است گفت: می توان سابقه خوبی را برای فرش بافی و گلیم بافی تهران و بخصوص ری در نظر گرفت.
ژوله پیشنهاد کرد حالا که اطلاعات مرتبط با فرش ها از بین نرفته همایش و نشست تخصصی در این رابطه برگزار شود و حتی کتابچه ای در این رابطه تهیه شود.
در ادامه مجری برنامه نیز اظهار کرد که قرار است نمایشگاهی با موضوع قالی ارامنه در موزه فرش ایران برگزار شود.
پس از این اعلام مجری، امیر صادقی که شاعر و شاهنامه خوان و بنیان گذار پیام سرای فردوسی است، شعرهایی را خواند که با تشویق ممتد حاضران همراه بود.
در ادامه دکتر بیژن اربابی مدرس، پژوهشگر و بنیانگذار گروه آموزشی فرش در دانشگاه هنر سخنرانی کرد.
او با اشاره یه روزنه های اطلاعاتی که درباره فرش تهران وجود دارد گفت: می توان دوره گسترش رونق فرش تهران را به دوره قاجار بخصوص ناصری نسبت داد. اقتصاد دوره ناصری بخش شگفتی ساز دوره قاجار است که به هر حال تهران را به عنوان محور تولید مورد توجه قرار داده است.
او بر لزوم همکاری خانواده فرش، حتی همکاری اندک این اعضا تاکید کرد.
اربابی اظهار کرد که اگر همایشی به بیرون از درها کشیده شد یعنی موفق بوده است و در ادامه نیز همایش امروز موزه فرش ایران را موفق ارزیابی کرد.
در ادامه احمد محیط طباطبایی، رییس کمیته موزه های ایران و تهران شناس نیز دقایقی سخنرانی کرد.
او با اشاره به هفته تهران و نامگذاری آن گفت: روزهای مختلف بهانه هستند تا به موضوعی توجه خود را جلب کنیم. وقتی شهری پایتخت شد، تبدیل به شهری ملی می شود. همه از همه جا به پایتخت می آیند و بخشی از عمران و آبادی و کسب و توسعه شهر به همین امر بستگی دارد.
او تاکید کرد: تهرانی بودن وابسته به این نیست که تهران زادگاه کسی باشد و هر کس از هرکجا بیاید می تواند تهرانی باشد.
محیط طباطبایی گفت: شهر ملی ویژگی های ملی دارد و نماد یک ملت محسوب می شود و یکی از ویژگی های توسعه یافتگی در دنیای امروز موزه ها هستند و به این ترتیب میزان توجه مردم به موزه ها نشان توسعه یافتگی است. موزه برای آدم هایی است که به آینده فکر می کنند؛ یعنی تجار واقعی، یه همین دلیل است که کشورهای با اقتصاد سالم بار خود را نمی بندد و بالعکس پهن می کنند تا همه از آن بهره ببرند.
او با اشاره به پیشینه عشایری و کوچ نشینی در ایران گفت: فرش ایرانی نمونه کیفیت یک جامعه بوده که تابع اقتصاد علمی و فرهنگ منطقه بوده است.
او با اشاره به فرهنگ و صنعت ملی که در پایتخت ها نهفته است گفت: شهرهایی که پایتخت بودند دارای نوعی از هنر و صنعت ملی هستند؛ این در ادامه جنبه ملی شدن یک شهر اتفاق می افتد.
او گفت: در فرهنگ اروپایی نگاه به دیوار است و در فرهنگ خانه ما نگاه به کف و سقف است. نکته مهم این است که در فرهنگ ما پای انسان آن قدر ارزش دارد که فرش با پا خوردن ارزشمندتر می شود. این نشانه تفاوت نوع نگاه ماست.
او با اشاره به موقعیت موزه فرش ایران نیز گفت: وقتی که موزه شکل گرفت پیش بینی شده بود که سالن و گالری داشته باشیم. کنار این جا یک زمین بازی است و آن جا در کمپلکس موزه دیده شده بود و فضای بین موزه نیز پارکینگ بوده است.
محیط طباطبایی با بیان این که موزه ها نشان دهنده ارزش های هویتی هستند گفت: فرش این جاست که هویت اصلی خود را نشان می دهد و تهران به عنوان پایتخت ویترین همه این فرش هاست. فرش ارتباطی بین باور و ارزش هاست.
او در ادامه با تاکید بر تاثیر اقتصاد و تجارت بر میراث فرهنگی گفت: در شهرهایی که به اقتصاد و تجارت بیشتر فکر می کنند جایگاه میراث فرهنگی تثبیت می شود که مثال آن نیز تبریز و یزد است. هیچ تاجر عاقلی سرمایه خود را نمی فروشد و از سود سرمایه امرار معاش می کند.
او در پایان با تاکید بر این که موزه محل نگهداری آثار، باورها و ارزش هاست گفت: قرار است ما در موزه فرش یادمان بیاید چه فرشی می بافیم و چه کاره بوده ایم و سایر فرش ها تابع فرش ایرانی است.