یکی از مهم ترین عوامل موفقیت برجام ایجاد شرایطی برای از سرگیری ارتباط بانک های ایرانی با شبکه بین المللی بانکی بوده است.
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت برجام ایجاد شرایطی برای از سر گیری ارتباط بانک های ایرانی با شبکه بین المللی بانکی و تسهیل شرایط ارتباط بازرگانی خارجی بوده است.
فارغ از بهانه های سیاسی، یکی از عوامل عدم دستیابی به این مهم، شفاف نبودن صورت های مالی بانک های ایرانی براساس استانداردهای IFRS و تهیه گزارشات مالی بر مبنای ارزش منصفانه بوده است.
بانک مرکزی ایران در جهت حل مشکل، بانک ها را موظف به تهیه صورت های مالی براساس استانداردهای بین المللی IFRS در سال 1394 و فعال بودن نماد آن ها را در معاملات بازار سرمایه موکول به اجرای آن کرد.
اولین بانک هایی که از این دستورالعمل متابعت کردند بانک های صادرات، ملت و تجارت بودند که با وجود اجرای نسبی استانداردهای مذکور تا حد زیادی عمق فاجعه را در ساختار مالی خود به نمایش گذاشتند. ارزیابی گزارشات مالی بقیه بانک ها در سال 1394 و در ادامه سال 1395 نیز نشان می دهد عارضه مربوط به کل سیستم بانکداری است.
و اما پس لرزه عریان شدن این فاجعه، اقتصاد بیمار موجود را به کدام سمت خواهد برد؟ از دید عامه مردم، نقطه امن سرمایه گذاری ظرف سنوات اخیر سپرده گذاری در بانک بوده است که نسبت به امنیت سرمایه از یک طرف و جبران کاهش ارزش ریال از طرف دیگر به تناسب بازارهای موازی، امنیت خاطر بیشتری داشته اند. اما جو ناامنی که در ذهن عموم مردم به مرور افزایش می یابد باعث ایجاد عکس العمل خواهد شد. پیش بینی عوارض این عکس العمل چه خواهد بود؟
1. آیا در صورت مراجعه زیاد برای دریافت وجوه سپرده، بانک ها با توجه به تراز منفی موجود قدرت پاسخگویی خواهند داشت؟
2. در صورت آزاد شدن نقدینگی از بانک ها، به کدام سمت گرایش خواهند یافت؟ مسکن که در حال حاضر با مشکل رکود سرمایه رو به رو است و قابلیت جذب در بازار مصرف را نخواهد داشت. ارز که کوتاه ترین و سهل ترین راه جذب سرمایه است و عوارض سفته بازی و آثار سوءاقتصادی آن کاملا روشن است. تولید با پیکره ضعیفی که دارد هیچ جذابیتی برای جذب نقدینگی سودده نخواهد داشت. بازار سرمایه نیز تاکنون نتوانسته است اعتماد عموم را جلب کند. سیاست های دولت آتی در ابعاد سیاسی و اقتصادی و قابلیت برنامه ریزی و اجرای برنامه ها شاید بتواند پاسخگوی ابهامات موجود باشد.