25 آوریل 2024 - 02:29
ظهور بازاری جدید در قلب تهران قدیم

عودلاجان، قطب صنایع دستی ایران

5 نوامبر 2016 - 12:30 dsfr.ir/6r04l

عودلاجان، قطب صنایع دستی ایران
نامشخص
بازار عودلاجان

عودلاجان، محله ای با قدمت بیش از 250 سال قرار است بار دیگر به یکی از مراکز توجه در شهر تهران تبدیل شود؛ جایی برای فروش صنایع دستی همه ایران.

در چنین فضایی می توانید به صنایع دستی همه ایران دسترسی آسان و ارزان تر داشته باشید.

عودلاجان کجاست؟

عودلاجان محله ای که اوج قدرت و ثروت و مرفه نشینی تهران دوره قاجار بود، سال ها بعد از آن، با تغییرات شهری به ناچار به گوشه ناخواسته ای از تاریخ رانده شد تا نه تنها از ارج و قرب و برو بیای روزگاران پیشین بهره ای نداشته باشد بلکه به کوچه پسکوچه های پشت و بین بازار تهران تبدیل شود؛ جایی دنج و ناگوار برای آسیب های اجتماعی. حالا چند سالی است که شهرداری تهران، سازمان میراث فرهنگی و کسبه محله عودلاجان تلاش کرده اند این بازارچه را بازسازی و کف بازار را سنگفرش کنند. همچنین درهای چوبی زیبایی به سبک آنچه در فیلم های تاریخی دیده ایم به کار بگیرند تا عودلاجان باز از دل تاریخ نفس بکشد و نفس کشیدن در فضای خشت و گل و دیدن نور آفتاب از سقف های گنبدی شکل، احساسی ایجاد کند که تنها اگر با تاریخ ایرانی پیوند داشته باشیم بتوانیم احساس خوبی را تجربه کنیم. اگر فکر می کنید همزمان با خرید نیاز دارید یک فضای آرام را تجربه کنید حتما به این بازار سربزنید.

چگونه به عودلاجان برویم؟

برخی می گویند عودلاجان همان عبدالله جان به لهجه کلیمی است؛ چرا که بیشتر ساکنان این محله کلیمی بوده اند، برخی دیگر هم وجه تسمیه عودلاجان یا اودلاجان را تغییر یافته آو - دراجین می دانند که در زبان تاتی بومی تهران به معنی جای تقسیم آب بوده است. اکنون محله عودلاجان به خیابان های ناصرخسرو، امیرکبیر، 15 خرداد و ری محدود شده، برای رسیدن به این محله می توانید متروی 15 خرداد پیاده شوید. آنجا سوار ماشین های برقی یا کالسکه شوید و جلوی عودلاجان تاریخی پیاده شوید. از آنجا که محله عودلاجان قدیم 2619 خانه و 1146 دکان داشته شما در گوشه گوشه این محله می توانید با آثاری شگفت انگیز مواجه شوید.

بازار نوظهور صنایع دستی تهران

استفاده از بازارچه عودلاجان برای عرضه صنایع دستی یکی از تصمیم هایی است که شهرداری تهران، سازمان میراث فرهنگی و کسبه ای که راضی به تغییر شغل دیرینه شان شده اند پایه های آن را شکل می دهند. برای تهران که بازاری مخصوص صنایع دستی نداشته و تنها بخشی از صنایع دستی در محل هایی همچون خیابان ویلا عرضه می شود، اکنون فرصت خوبی پیدا شده تا قطب عرضه صنایع دستی همه کشور آن هم به صورت همیشگی ایجاد شود.

برای رسیدن به این منظور در مرحله اول تصمیم گرفته شد نمایشگاهی یک ماهه با قیمت هایی بسیار مناسب برپا شود. به گفته فروشنده ها، نمایشگاه آبان ماه برقرار شد تا تکلیف بعضی چیزها مشخص شود. مثلا اینکه مردم تهران چقدر نیاز دارند چنین بازاری داشته باشند و اینکه عرضه کنندگان صنایع دستی که بیشترشان از اصفهان آمده اند چقدر در کارشان موفق هستند و چقدر می توانند این کار را در شهری غیر از دیارشان ادامه دهند و اینکه چقدر نیاز است از بقیه شهرهایی که صنایع دستی دارند آثاری روانه پایتخت شود؟ به همین خاطر مسئولان شهرداری تهران، سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و هیأت امنای بازار عودلاجان تصمیم گرفتند یک ماه مغازه ها رایگان در اختیار عرضه کنندگان قرار گیرد و بعد از آن برای مغازه ها اجاره دریافت شود.

تبلیغات، نیاز جدی بازارچه عودلاجان

هرچقدر که عودلاجان در تاریخ شناخته شده است، اکنون بیشتر مردم تهران از آن اطلاعی ندارند، حتی برای کسانی که به خیابان 15 خرداد و بازار تهران می روند و اگر کمی خیابان سنگفرش را ادامه دهند خواه ناخواه به بازارچه عودلاجان می رسند یا کسانی که به بازار مروی و خیابان پامنار و حوالی آن می روند. تنها چیزی هم که می تواند مردم را به این گنجینه تاریخی راهنمایی کند دادن اطلاعات درست و به جا درباره این محله و بازار قدیمی است؛ موضوعی که باعث شده عرضه کنندگان صنایع دستی بگویند اگر تبلیغات و شناساندن بازار عودلاجان در همین سطح بماند، این کار نتیجه ای نخواهد داد و آن ها مجبور می شوند برخلاف میل شان مغازه ها را جمع کنند. عرضه کنندگان، بهترین نوع تبلیغ را تبلیغ در مترو و تلویزیون می دانند. عرضه بن های خرید صنایع دستی از طرف شهرداری هم یکی دیگر از راه هایی است که باعث می شود پای مردم به این بازار باز شود تا بعد از آن خودشان از نزدیک ببینند با چه پدیده ای مواجه می شوند؛ بازاری در دل تاریخ که خانه های افراد مشهور دوره قاجار را در کنار خود دارد؛ خانه هایی که هرکدامشان برای خود یک امکان برای وصل شدن به گذشته باشکوه این محله است.

 می دانم که این بازار رونق می گیرد

غربت عودلاجان به فاصله عرض یک خیابان قابل لمس است؛ وقتی این سر خیابان به دالان دراز عودلاجان می رسد و آن سر به بازار شلوغ آهن فروش ها. جالب است که در شلوغی نفسگیر خیابان 15خرداد و حوالی بازار بزرگ تهران، عودلاجان به نسبت خالی می نماید به خصوص که پنجشنبه ها بیشتر مغازه دارها که اصفهانی هستند برمی گردند شهرشان تا مغازه های خودشان را در بسته نگذارند. یکی از مغازه های بازارعودلاجان در اصل جواهر سازی است اما در ابتدای کار فقط سنگ ها و نقره هایشان را آورده اند، وقتی از هنرمندی که در حال تراش دادن به عقیق کبود است و در خیابان جمهوری هم مغازه دارد، درباره انگیزه گروه شان برای آمدن به عودلاجان می پرسم، می گوید: «من مطمئن هستم که اینجا رونق می گیرد. مغازه دارهای دیگر می گویند مردمی که از این بازار رد می شوند همه به به و چه چه می کنند و از بازار خوش شان می آید. مسئله این است که کسی اینجا را نمی شناسد». خانم و آقایی که در یکی از مغازه ها در حال خریدکردن هستند با شنیدن صحبت های من و مغازه دار درباره استقبال از عودلاجان می گویند: «ما اتفاقی از اینجا رد می شدیم و به این بازار آمدیم». آنها که از صنایع دستی مغازه خیلی خوش شان آمده در نهایت حدود 5 میلیون تومان خرید می کنند؛ اتفاقی که باعث می شود فروشنده ای که پیش از این داشت می گفت آخرین بار دیروز 30 هزار تومان فروش داشته حالا با دل خوش برگردد و شاید در تصمیمش برای جمع کردن مغازه تجدید نظر کند.

گفته اند پاساژ پروانه را هم به عودلاجان می آورند

آقای قادری که از هیأت امنای محله عودلاجان است درباره وعده های شهرداری برای تبلیغ می گوید که به ما قول های زیادی داده اند اما چون زمان شروع نمایشگاه با شروع ماه محرم همزمان شد، تبلیغ خاصی نشد و این باعث دلسردشدن عرضه کنندگان صنایع دستی شده است. قادری که مثل بیشتر اهالی بازارچه عودلاجان کارش خرید و فروش نایلون است می گوید:« من به خاطر پا گرفتن این بازارچه کارم را اینجا تغییر دادم و مغازه ام را در اختیار صنایع دستی فروشان قرار دادم». این صاحب ملک که یکی از اضلاع مهم تعیین کننده سرنوشت بازارچه عودلاجان به حساب می آید می گوید: «از وقتی صنایع دستی به مغازه اش آمده از کار بیشتر لذت می برد». اما همچنان در خلال حرف زدن، نایلون معامله می کند و چند نمونه نایلون در گوشه ای قرار داده تا کلا کارش نخوابد. او بین صحبت هایش از برخی ناهماهنگی ها هم گله می کند و می گوید: «یکی از جاهایی که به ما ایراد می گیرد اوقاف است که می گوید چرا پروانه کسب مغازه، فروش نایلون است و حالا صنایع دستی می فروشید».

یکی دیگر از مغازه دارها درباره این اختلافات می گوید: «هر بخشی از این بازار را یکی از این نهادها قبول کرده بسازد و به همین دلیل بعضی بخش های فنی کار ناقص از آب درآمده». اما از سوی دیگر عضو هیأت امنای بازارچه عودلاجان درباره جلسه ای که با شهردار ناحیه داشته صحبت می کند و می گوید: «به ما گفته اند قرار است بازاری که در پاساژ پروانه است به عودلاجان منتقل شود تا هم اینجا رونق بگیرد هم طرفداران صنایع دستی در پاساژ پروانه، اینجا شرایط استقرار بهتری داشته باشند».

به اعتقاد مغازه دارها شهرداری اکنون بیشترین نقش و قدرت را در دوباره زنده کردن عودلاجان دارد؛ کاری که باعث می شود محله اعیان نشینی که پاتوق معتادان شده بود و به آن سال ها محله سیاه می گفتند دوباره محل عبور و مرور مردم فرهیخته و هنر دوست شود؛ محله ای که خودش به تنهایی هویتی قوی دارد این را می توان از تک تک خشت های قدیمی سقف های دل انگیز بازارچه عودلاجان فهمید.

« دنیای سفر » این نوشته را از « روزنامه همشهری » آورده است. واکاوی، پی گیری، نگارش و آفرینش، شایسته سپاسگزاری است.
1