15 دسامبر 2024 - 01:44

فرصت ها و تهدیدهای گردشگری فرهنگی و میراث

29 ژوئیه 2016 - 14:30 dsfr.ir/jx9la

فرصت ها و تهدیدهای گردشگری فرهنگی و میراث
تین نیوز
نمایی از حرم امام رضا (ع)

بیشتر پیامدهای اقتصادی گردشگری فرهنگی و میراث با سایر اشکال گردشگری یکسان یا مشابه است.

بسیاری از مردم کشورهای در حال توسعه برای امرار معاش به سایت های باستان شناختی متکی هستند و در مواردی، اجتماعات در اطراف و درون بقایای باستانی شکل گرفته اند. زمانی که این منابع برای اهداف گردشگری توسعه پیدا می کنند، معمولا درگیری هایی به وقوع می پیوندد، زیرا ساکنان، این توسعه را نوعی تعدی به فضای خصوصی، خانه های سنتی و فرهنگ خود می دانند. در واقع همانند سایر انواع گردشگری، تنش بین ساکنان و بازدیدکنندگان در بافت گردشگری میراث غیرمعمول نیست. توسعه و تبدیل مکان های تاریخی به منابع گردشگری یکی از عوامل اولیه بروز این تنش است. بزرگ ترین مشکل در این خصوص که یکی از نفرت انگیزترین پیامدهای اجتماعی گردشگری است، کوچ دادن اجباری جمعیت های محلی است. گردشگری و حفاظت از میراث، نقشی اساسی در جابه جایی اجباری جمعیت های بومی و ضعیف ایفا می کنند. جمعیت های کوچ داده شده همیشه نمی توانند با سرزمین های جدید ارتباط برقرار کنند و به سطح قابل ذکری از رفاه و آسایش نیز دست یابند.
 
کشمکش در حوزه گردشگری دینی نیز بسیار دامنه دار است. برخی از تاریخی ترین ساختمان ها و مکان های دنیای امروز که مورد علاقه فراوان گردشگران هستند، اهمیت معنوی یا مذهبی دارند. بازدید از این سایت های مقدس یکی دیگر از علل نارضایتی جوامع وابسته به گردشگری است؛ اگرچه در ظاهر به نظر منطقی می رسد که گردشگری میراث دین محور باعث ایجاد و ترویج ر وابط صلح آمیز و خیرخواهانه شود، ولی غالبا عکس این قضیه رخ می دهد.

از تغییرات فرهنگی نیز اغلب به عنوان یکی از منفی ترین تاثیرات گردشگری یاد می شود که البته برخی از محققان و جمعیت های مورد مطالعه آن ها اظهار کرده اند که تمامی تعدیلات فرهنگی بد نیستند. علاوه بر این، دانش معمول امروز، گردشگری را تنها یکی از نیروهای فراوان اثرگذار مدرنیته می داند و انسان شناسان و سایر صاحب نظران مطالعات فرهنگی عموما معتقدند گردشگری، شامل گردشگری میراث، تنها تا حدودی در منسوخ شدن سنن فرهنگی یا تغییرات فرهنگی جوامع نقش دارد. یکی از مهم ترین اثرات جانبی گردشگری کالایی سازی فرهنگی است که در جریان آن فرهنگ به محصولی تبدیل می شود که بسته بندی شده و به گردشگران فروخته می شود. این مساله به ویژه در جوامع سنتی تر حادتر است.

در فرآیند کالایی سازی که عناصر فرهنگی برای مصرف گردشگران به صورت انبوه تولید می شوند، مفاهیم یا ارزش های مرسوم نهفته در جشن ها، موسیقی، رقص ها و صنایع دستی سنتی از بین می رود. بنابراین می توان گفت اجراها و نمایش های فرهنگی برای گردشگران، اگرچه نیازهای آنان را به فرهنگ برآورده می کند، ولی غیراصیل است. کالایی سازی فرهنگی غالبا به از دست دادن کنترل بر منابع فرهنگی منجر می شود زیرا عوامل خارجی در عناصر فرهنگی ای که به دیگران تعلق دارند، سرمایه گذاری می کنند و بسیاری از عناصر فرهنگ بومی و اقلیتی، برای مثال در توسعه تجاری کشورها مورد بهره برداری قرار می گیرند. این عمل معمولا بدون تایید و اجازه صاحبان آن عناصر انجام می شود که به نزاع بر سر حقوق مالکیت و تجارت منصفانه فرهنگ می انجامد.

نداشتن مالکیت واقعی بر فرهنگ یکی از شایع ترین عوامل سرخوردگی مردمان بومی و اعضای جامعه محلی در مقصدهایی است که گردشگران فرهنگی را عرضه می کنند.در این مقصدها فرهنگ که یک منبع گردشگری است توسط افراد غیرخودی کنترل می شود. امروزه بیشتر مفسران همنوا با اصول توسعه پایدار اظهار می کنند که استفاده از فرهنگ یک جامعه باید مطابق با شرایط و ضوابط آن جامعه و براساس آنچه آنان خود کاربرد درست می پندارند، صورت پذیرد. همانند تاثیرات فیزیکی گردشگری میراث، تمامی تاثیرات اجتماعی-فرهنگی آن نیز منفی نیستند. برخی از کارشناسان، گردشگری را نیروی مثبتی برای احیای عناصر از بین رفته یا رو به زوال فرهنگ دانسته اند. عزت نفس اجتماعی و غرور فرهنگی غالبا از طریق گردشگری تقویت می شود، زیرا مردم محلی قادر خواهند بود عناصر برگزیده قومی خود را به سایرین عرضه کنند. به همین شکل، اشکال مرغوب نوین هنری که بازتاب رسوم و ارزش های جوامع مدرن هستند، به اجتماع معرفی می شوند.

بیشتر پیامدهای اقتصادی گردشگری فرهنگی و میراث با سایر اشکال گردشگری یکسان یا مشابه است. با وجود این، افزایش درآمد منطقه ای و گسترش پایه مالیاتی از طریق گردشگری می تواند ابزاری بالقوه مهم برای حفظ، مدیریت و تفسیر سایت های میراث باشد. مستقیم ترین شکل تاثیر اقتصادی گردشگری میراث، درآمدی است که از طریق ورودیه ها کسب می شود. اگرچه ورودیه منبعی پذیرفتنی برای تامین بودجه است ولی بسیاری از کشورهای در حال توسعه سیاست های مناسبی برای هدایت این عواید به سایت های میراث که بسیاری از آنها به طور مکرر توسط مردم محلی مورد استفاده قرار می گیرند، ندارند. شهرهای معدودی سیاست های مترقی تری را در قبال کسب درآمد از گردشگران اتخاذ کرده اند. از این درآمد همچنین برای فراهم کردن تسهیلات رفاهی و خدمات برای ساکنان محلی استفاده می شود. فعالیت های گردشگری در اطراف و درون سایت های میراث، اقتصاد جوامع پیرامون را از طریق اشتغال زایی و کسب وکارهای خصوصی رونق می بخشد.

برای کشورهای در حال توسعه، گردشگری منبع مهمی برای کسب ارز خارجی محسوب می شود. با این حال، ساکنان محلی اغلب فاقد مهارت و توانایی های لازم برای سرمایه گذاری در کسب وکارهای گردشگری هستند و اغلب، کسب وکارهایی با سرمایه کم و شغل هایی با درآمد پایین شکل می گیرد. در نهایت باید گفت چنانچه حکومت ها تنها تاکید و هدف شان (در کوتاه مدت) بیشینه کردن منافع باشد و به پیامدهای گردشگری توجه نکنند، همواره مشکلات غیرقابل کنترلی به وجود می آید. هزاران مثال از این نوع شکست ها را می توان در سراسر دنیا یافت. با وجود این، موضوع خوشحال کننده این است که هر روز مکان های بیشتری به درک ارزش گردشگری پایدار و توسعه پایدار در بافت گردشگری پی می برند.

منبع: کتاب میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه
مولفان: دالن ج. تیموثی و جیان پی. نیاوپان
مترجمان: دکتر اکبر پورفرج، جعفر باپیری

1