26 آوریل 2024 - 17:39

چرا کمپین تحریم سفر به ترکیه، شکست می خورد

21 فوریه 2016 - 21:50 dsfr.ir/wr954

چرا کمپین تحریم سفر به ترکیه، شکست می خورد
rosedanismanlik.com
حسن روحانی و احمد داوود اغلو دست می دهند

کمپین تحریم سفر به ترکیه و امارات، مردمی نیست که انسانی هم نیست.

در هفته های گذشته کمپین تحریم سفر به دو کشور همسایه را دنبال کرده ام. کمپینی که دست آخر به صدا و سیما نیز راه یافت و دلایلی در دفاع از آن مطرح شد. هر چه بیشتر درباره این کمپین می خوانم، بیشتر نگران می شوم. کوتاه سخن آن که این کمپین از دل مردم بیرون نیامده است.

مردمی نیست که انسانی هم نیست و از نغز روزگار همان اقتصاددانانی که سال ها از آثار مخرب تحریم های ظالمانه غرب علیه مردم ایران، دم می زدند، خود اینک دست به کار تحریمی شده اند که مردم ترکیه را هدف قرار می دهد. اگر تجربه تحریمی که مردم ایران از سر گذراندند، ناخوشایند بود نباید همان تحریم را برای ملت دیگری خواست. گویا اعداد و ارقام چشم ها را بسته است.

گردشگری به عنوان صنعتی مردمی، در خدمت برطرف ساختن نیازهای مختلف مسافران است. مسافر است که تعیین می کند به کجا و چگونه برود و چنان چه آزادی مردم مد نظر گرفته شود این روند تا حد بسیار زیادی دستورپذیر نیست؛ خواست و نیاز درون هر فرد شکل می گیرد.

چگونه می توان بدون در نظر گرفتن انگیزه، هدف و نیاز به سفر، مهره های گردشگری مردم را جا به جا کرد؟ نیک می دانیم هدف و انگیزه سفر به عنوان اولین و مهم ترین عامل در انتخاب مقصد سفر، حائز اهمیت است. ایرانیان با نیازها و دلایل خاصی به ترکیه سفر می کنند و این خواسته ها هرگز با سفرهای داخلی پاسخ داده نمی شود. ترکیه توانسته است خدمات گردشگری خود را در قیمت هایی رقابتی و با استانداردهایی بالا ارائه دهد. گردشگری بومی در مقایسه با همان سطح خدمات، چه بسا گران تر نیز در می آید.

پس از سال های مدید، ترکیه همچنان مقصد اول گردشگری کشور بوده و حتی در تمام دوران تحریم های بین المللی علیه ایران، جایگاه خود را حفظ کرده است. انتظار نیز همین بود؛ ترکیه همسایه ایران است و اشتراکات فرهنگی بسیاری با ایران دارد. با این حال در تمام سال های گذشته روند تبادل گردشگر بین دو کشور تقریبا یک طرفه و از ایران به ترکیه بوده است و مردم ترکیه چندان مایل به سفر به خاک همسایه شرقی خود نبودند.

پس از سال های مدید، ترکیه همچنان مقصد اول گردشگری کشور بوده و حتی در تمام دوران تحریم های بین المللی علیه ایران، جایگاه خود را حفظ کرده است.

واضعان تحریم، به راحتی فرصت های بسیاری که در همکاری با همسایه شمال غربی کشور نهفته است را ندیده می گیرند و آینده را به سادگی خراب می سازند. اگر تاکنون به دلیل "ناتوانی ما"، مردم ترکیه به ایران نیامده اند، آیا قرار است هم چنان نیز نیایند؟ دولت ایران باب گفتگو با دنیا را گشوده و زمینه سفر از غرب به شرق فراهم تر شده است. در این شرایط بدیهی ترین گردشگرانی که باید به دنبال جذب آنان باشیم، همانا مردم ترکیه هستند.

واضعان تحریم راه کسب درآمدهای آتی برای آژانس های ایرانی را می بندند؛ چه در جذب مردم ترکیه و چه در جذب مردم اروپا که می توانند در قالب تورهایی ترکیبی از مبدا ترکیه، زیبایی های ایران و ترکیه را در یک سفر ببینند.

به جای کوبیدن بر طبل کمپینی به ظاهر مردمی، ما به کمپینی نیاز داریم که با جذب مردم ترکیه از بازاری که بالقوه برای ایران است، روند تبادل گردشگر را به نفع ایران، معکوس سازد.

کمپین تحریم سفر به ترکیه، مردمی نیست چون از قضا همان مردم که خدمات سفر ارایه می دهند در قالب آژانس های متعدد مسافرتی، فضای نمایشگاه گردشگری تهران را پر از تورهای ترکیه کردند و چه استقبالی که از آن ها نشد.

کمپین تحریم سفر به ترکیه، مردمی نیست چون اغلب آژانس ها قبل از اسفندماه، بخشی از ظرفیت تورهای خود را پر کرده اند و به ادامه رونق کسب و کار خود در ماه پایانی سال بسیار خوشبین اند. اگر دلایلی که برای راه اندازی کمپین عنوان می شود در نزد ایشان و مردم معتبر بود، یا جایگزین بهتری برای سفر به ترکیه در نظر گرفته می شد حتما آژانس ها به دنبال مسیرها و گزینه های متفاوت تری می رفتند تا کسب و کارشان آسیب نبیند. اما نرفتند چون نیاز به سفر به ترکیه را همچون گذشته در بین مردم پررنگ دیدند.

کمپین تحریم سفر به ترکیه، مردمی نیست چون از قضا همان مردم که خدمات سفر ارایه می دهند در قالب آژانس های متعدد مسافرتی، فضای نمایشگاه گردشگری تهران را پر از تورهای ترکیه کردند و چه استقبالی که از آن ها نشد.

واضعان تحریم سخن از مسیرهای جایگزین می رانند و باز تجربه سفر را ندیده می گیرند. تجربه سفر خارجی از هر نوعی که باشد هرگز نمی تواند با تجربه سفر داخلی مقایسه یا جایگزین شود. این موضوع ساده در محاسبات حامیان تحریم فراموش شده است.

شاید بتوان بهترین فلافل را در تهران نوش جان کرد اما تجربه خوردن فلافل در لشگرآباد اهواز گونه دیگری است. کسی که آن فلافل را می خواهد، هرگز به نوع تهرانی اش قانع نمی شود. انتخاب مقصد سفر نیز همین گونه است.

نیاز به سفر خارجی فرایندی پیچیده است که از ماه ها و گاه سال ها قبل در ذهن مسافر نقش می بندد. چنین نیازی را مادامی که مسافر خود نخواهد هرگز نمی توان با دستور حذف کرد یا حتی تغییر مسیر داد؛ مسافران ایران به بهترین شکل و متناسب با شرایط و آن چه در اختیار دارند، به نیاز درون خود پاسخ داده و سراغ تورهای خارجی رفته اند. آن ها به این نتیجه رسیده اند که تجربه مورد نظر آن ها، نیاز و انگیزه و هدف آن ها جز با سفرهای خارجی تامین نمی شود؛ پس می روند.

واضعان تحریم، اعداد میلیاردی ردیف می کنند و داد برآورده اند که سرمایه های کشور به راحتی از آن خارج می شود. آه که چقدر این اعداد بزرگ، دل فریب اند. مسافران ایرانی برای تجربه سفری که اغلب برایشان خوشایند است، هزینه می کنند اما آیا تضمینی وجود دارد که همان تجربه سفر را در داخل کشور داشته باشند؟ قاطعانه باید گفت خیر.

چه در هتل های کشور، چه در حمل و نقل، چه در حریم شخصی، چه در سواحل و چه در هر جا که می توان دلی خوش داشت، کیفیت خدمات و گستره آزادی در انتخاب در حد ترکیه نیست و در موارد بسیاری حتی فضای ارایه خدمات بدیهی گردشگری نیز وجود ندارد. آیا نیازی به ذکر تعداد کنسرت های لغو شده است؟ یا تعداد هتل های چهار و پنج ستاره کشور؟

چه در هتل های کشور، چه در حمل و نقل، چه در حریم شخصی، چه در سواحل و چه در هر جا که می توان دلی خوش داشت، کیفیت خدمات و گستره آزادی در انتخاب در حد ترکیه نیست.

واضعان تحریم برخی از رفتارهای ناخوشایند با ایرانیان را پررنگ می کنند و آن را دلیلی بر عدم سفر به ترکیه ذکر می کنند. آری رفتار نا خوشایند با میهمان در هر نقطه ای از جهان، نادرست است اما کجایند آن ها و چرا فراموش کرده اند که این جا و درون مرزهای ایران نیز گردشگران بسیاری با رفتارهایی ناپسند رو به رو شده اند. در همین ایران، برای همین هموطنان ایرانی، اتوبوس گردشگران خانوادگی را به شهر راه نمی دهند که ای وای، مبادا مفسده ای در کار باشد. نیک می دانیم که مفسده ای در کار نیست. در حقیقت ساختار گردشگری ایران محدودیت های خود را دارد و قربانی سیاست های متغیر و سلیقه ای است.

گردشگر ایرانی شاید از همین چندگانگی ها فراری است. برای سفری خارجی هزینه می کند چون می داند با هزینه ای چند برابر هم نمی تواند آن طور که دلش می خواهد، درون ایران سفر کند. اگر اعتراض به رقم هزینه های این هموطنان چنین پررنگ می شود، کیست پاسخ همان ها را بدهد که به اعداد بسیار بزرگ تری اعتراض دارند؟

در سال های قبل، دولت برای کاهش سفرهای ایرانیان و حمایت از خطوط هوایی داخلی، پروازهای مستقیم به آنتالیا را ممنوع کرد. آیا این تصمیم از تعداد سفرها کاست؟ خیر! نتیجه تنها افزایش هزینه های سفر شد؛ هزینه ای اضافه که باید برای ادامه سفر از استانبول به آنتالیا می پرداختند. اگر به فکر سرمایه ایرانیان ایم چرا سیاستی در پیش گرفتیم که ایرانی ها در خارج بیشتر هزینه کنند؟ آیا واضعان تحریم این ضرر هنگفت مالی که در سایه بی تدبیری، انجام می شود را محاسبه کرده اند؟

گردشگر ایرانی شاید از همین چندگانگی ها فراری است. برای سفری خارجی هزینه می کند چون می داند با هزینه ای چند برابر هم نمی تواند آن طور که دلش می خواهد، درون ایران سفر کند.

خبرگزاری رسمی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، "میراث آریا" به شیوه ای نامتعارف در خبری تحت عنوان "همدلی و همزبانی مردم برای تحریم حامیان داعش" تلاش کرده است این کمپین را مردمی نشان دهد. به راستی متولی گردشگری کشور تا این حد ناتوان و خسته از رقابت است که با حربه "به زور بستن مرزها"، می خواهد ایرانگردی را رونق دهد؟ شاید در فکر آمارهای گردشگری در ابتدای سال دیگر است. یک سازمان توانمند به جای حمایت از اقدامات سلبی باید سعی کند با ارتقا کیفیت خدمات و بسترسازی های مناسب فضای گشت و گذار شهروندان خود را فراهم سازد.

تمام آرزوی من این است که ایرانی ها تا می توانند ایران را بگردند و ببینند و بدانند که چه شکوه و عظمتی در گوشه گوشه ی این سرزمین دست و پا می زند تا بندهای اسارتش را پاره کند و عرض اندامی نماید. دوست دارم ایرانیان سفرشان به خارج نه از سر ناچاری که از روی انتخابی آگاهانه باشد.

برای این انتخاب های آزادانه چه اندیشیده ایم و چه کرده ایم؟ در همه سال های قبل کجا بوده ایم؟ زمانی که همسایگان برای آبادانی کشور و گسترش روابط خود با دنیا می کوشیدند ما چه می کردیم؟ هنگامی که درشکه کوچک گردشگری کشور در سنگلاخ موانع تلو تلوکنان حرکت می کرد در ترکیه، قطار گردشگری به راه افتاده بود. آن ها شایسته بهره مندی از گردشگری اند و استانبول بی جهت در رده ده مقصد برتر گردشگری جهان قرار نگرفته است.

امارات کوچک، مدرن و باشکوه شده است. ترکیه در طوفان نا آرام منطقه، استانبول زیبا و آنتالیای آرام را ساخته است. هر چقدر با این کشورها مشکل داشته باشیم باید واقعیت کنونی آن ها بپذیریم. آنان شایسته تحسین اند. دست مریزاد به مردمی که تلاش می کنند.

برقرار باد سفر؛
به هر سو که باشد.

دیدگاه ها

  • نرگس 22 فوریه 2016 - 07:56

    فکر میکنم کاملا حق با شماست
    فقط کمپین تحریم حج از ته دل مردم ما بیرون میاد و گرنه ترکها و اماراتی ها هم همون رفتار مزخرف سعودی ها را دارند اما چون توی آنتالیا و دبی میشه لخت چرخید و مشروب خورد و ول بود مردم میرن اما توی مکه و مدینه که نمیشه اینکار را کرد باید قیدش را زد.
    مردم بی چشم و روی ضد دین

  • صفری 22 فوریه 2016 - 10:29

    با سلام

    در برنامه توسعه ششم قرار است تعداد گردشگران ورودی به ایران پنج برابر شود. با توجه به محدودیت بازارهای اروپایی و آمریکایی و نیز قانون ویزای جدید که در کنگره آمریکا تصویب شده است انتظار زیادی از گردشگران کشورهای فوق نمی توان داشت.
    برنامه منطقی و عملیاتی برای رسیدن به چنین ارقامی به شرط تامین زیرساخت ها ، توسعه گردشگری منطقه ای و کشورهای مسلمان است . الان که میلیونی به عراق و ترکیه و سایر کشورها می رویم آمار گردشگری به تعداد قابل توجهی به نفع همسایگان ماست وای به حال روزی که تحریم هم بکنیم. مطمئن باشید گردشگری ورودی ما بسیار آسیب خواهد دید . اقدام متقابل آنها فاجعه آمیز می تواند باشد. نود درصد ورودی ما همین عراق و آذربایجان و ترکیه است . کمی عاقل باشید.

  • ناشناس 22 فوریه 2016 - 17:22

    تحریم در گردشگری عین منافع ملی است احتمالا نوچه عرب و ترک هستی. این همه کشور چرا باید به کشوری که آشفته است و بمب در بمب است و یا عرب های ... خور را که هر دو علیه مقاومت سوریه پول می ریزند کمک کرد؟
    باید به کشورهای امن که احترام ایرانی را دارند و علیه ایران و اسلام کار نمی کنند سفر کرد
    و از این بهتر این است که کشور خودمان هتل و سفر ارزان و آزادی نسبی باشد که مردم به کشور بیگانه نروند و شهرهای خودشان را ندیده باشند .

  • hamid 23 فوریه 2016 - 00:59

    احتمالا نمیدونین تو کیش و بقیه جاهایی که امثال من زندگی میکنن و از خیلی قضیه ها مثل این رنج میبرن چقدرم انسانیه این تحریم. مگه ما ایرانی و انسان نیستیم مگه مردم این کشور نیستیم؟ نباید زندگی کنیم؟
    فقط ترکها باید زندگی کنن؟
    چقدر پول کثیفه که هموطن من دلش واسه غریبه ها میسوزه

  • نسرین و محمد 23 فوریه 2016 - 09:39

    "برقرار باد سفر؛ به هر سو که باشد."

    این جمله پایانی معناش اینه که تحلیل قصد دفاع از مقصد خاصی رو نداشته و تمرکزش روی اینه که انتخاب مقصد با مردم است و باید باشد.

    واقعا عجیبه این جوری کامنت گذاشتن. خصوصا اونی که از کیش کامنت گذاشته. مگه عرب هایی که توی یه گوشه کیش در محلاتی قدیمی زندگی می کنند، هموطن نیستند؟ آقای حمید شما که از کیش پیغام گذاشتید، سالی چندبار گذرتون به سمت اونا می خوره؟ آیا اصلا می خوره؟

    سالها به بهانه رونق کیش، جزیره قشم رو بایکوت کرده اند، ساکنان قشم هموطن نیستند؟

    مردم مختارند هر جا که دوست دارند سفر کنند: کیش، آنتالیا یا کابل؛ تصمیم با مسافر است
    ژست های ناسیونالیستی گرفتن و وطن وطن کردن، نخ نما شده.

    من و همسرم به عنوان یک خانواده ایرانی همان جمله پایانی را تکرار می کنیم:

    برقرار باد سفر؛
    به هر سو که باشد.

  • رامتین 23 فوریه 2016 - 09:59

    برای من جالبه که یکی از برچسب های این نوشته، صلح است. چه انتخاب درستی.
    گردشگری یعنی صلح جویی. هیچ مسافری به دنبال تنش نیست.

  • یک خواننده 26 فوریه 2016 - 01:22

    ۱- کمپین تحریم با چه هدفی و به دست چه کسانی راه افتاده، نمی دانم و با این کمپین همدل نیستم.
    ۲- در این مقاله بارها تکرار شده که:
    "مسافر است که تعیین می کند به کجا و چگونه برود و چنان چه آزادی مردم مد نظر گرفته شود این روند تا حد بسیار زیادی دستورپذیر نیست؛ خواست و نیاز درون هر فرد شکل می گیرد."
    "نیاز به مصرف" به طور کلی و "نیاز به سفر به مقصد فلان جا" به طور مشخص، لااقل از زمان "دولت های رفاه" بعد از جنگ جهانی دوم، "نیاز درونی" و طبیعی انسان ها نیست. آنچه میزان و محتوای نیاز به مصرف را تعیین می کند، "تبلیغات" است. تبلیغاتی که رسانه های مسلط جهانی انجام می دهند و البته انسان ها هم با درونی شدن این تبلیغات، خود به بخشی از دستگاه تبلیغاتی تبدیل می شوند. چگونه یک برند، شکل می گیرد و "بازار مصرف" را به تصرف در می آورد؟ نقش تبلیغات در این روند چقدر تعیین کننده است؟ (تیزر های تلویزیونی و بنرهای خیابانی، فقط بخشی از "صنعت تبلیغات" است.)
    ۳- اصطلاح "مردم ترکیه" مشخصا شامل هر دو گروه مردم کرد و مردم ترک ساکن در ترکیه است. من نگارنده، نه ترک هستم و نه کرد.
    ۴- برچسب "صلح" برای این مقاله استفاده شده، اما در متن مقاله، اشاره مشخصی به صلح و ارتباط آن با گردشگری نشده است. (البته بدیهی است گردشگری در منطقه ای که صلح در آنجا برقرار نیست، تقریبا غیر ممکن است.)
    ۵- در انتهای مقاله آمده است:
    "...ترکیه در طوفان نا آرام منطقه، استانبول زیبا و آنتالیای آرام را ساخته است. هر چقدر با این کشورها مشکل داشته باشیم باید واقعیت کنونی آن ها بپذیریم..."
    ماه هاست در همان ترکیه ای که "استانبول زیبا و آنتالیای آرام" را ساخته است، ارتش و شبه نظامیان متحد حزب حاکم عدالت و توسعه، دور جدید و شدید تهاجم نظامی را به مردم غیر نظامی ساکن شرق ترکیه آغاز کرده اند. کشتار مردم غیر نظامی ساکن شرق ترکیه، هم تا حدی در رسانه های رسمی منعکس شده و هم ویدیو ها و عکس های تکان دهنده ای منتشر شده است.
    آیا نباید برای توقف کشتار غیر نظامیان، آرزو و تلاش کرد؟ آیا آرزو و تلاش برای برقراری صلح در شرق ترکیه، در "مقوله تخصصی صنعت گردشگری" نمی گنجد و حتا اشاره ای نباید به آن بشود؟ اصلا چرا مردم ساکن شهرها و روستاهای شرق ترکیه که اکثرا کرد هستند، به جای برخورداری از مواهب صنعت پر رونق گردشگری در ترکیه، و به جای میزبانی از گردشگران داخلی و خارجی، باید میزبان تانک های ارتش ترکیه و شبه نظامیان متحد حزب حاکم عدالت و توسعه باشند؟
    برقرار باد "صلح و آشتی"

1