12 اکتبر 2024 - 06:21
وزیر راه و شهرسازی:

توسعه پایدار در گرو درک مفهوم ایران است

17 فوریه 2016 - 15:30 dsfr.ir/fw14i

توسعه پایدار در گرو درک مفهوم ایران است
خبرآنلاین
عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی

اگر معتقدیم که ایران مرکز تعادل منطقه است، باید ببینیم که مفهوم ایران در برنامه و سندهای توسعه ایران چیست و زمانی که به این مفهوم توجه نمی کنیم مفهوم توسعه پایدار دچار مشکل می شود.

"وزیر راه و شهرسازی"

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی "امروز" در نخستین همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار افزود: اصطلاح توسعه پایدار را طرفداران محیط زیست ابداع کرده اند و بنا بر آن اگر توسعه بی توجه به منابع محیطی و زیستی انجام گیرد در آخر محیط زیست انتقامش را خواهد گرفت و آنچه که شما بنا نهاده اید پایدار نخواهد بود پس باید از ابتدا حق طبیعت را پرداخت کنید. پیام اصلی مبدعان توسعه پایدار این است که از لحظه ای که می خواهید به ترقی فکر کنید باید به فکر منابع زیستی باشید و گمان نکنید که با بر هم زدن تعادل طبیعی می توانید به توسعه دست یابید.

وی با طرح این پرسش که آیا این تعادل در طبیعت است؟ تصریح کرد: آیا اگر نتیجه اقدامات مان عدم تعادل در صاحت معنا نیز باشد و یک نبود تعادل معنایی ایجاد کنیم دچار همین ناپایداری نخواهیم شد.
آخوندی با بیان اینکه جنگ 72 ملت زمانی رخ داده که ما دچار فقدان تعادل های معنایی شده ایم گفت: اگر در حوزه معنا دچار نبود تعادل نمی شدیم جنگی هم رخ نمی داد و  ریشه تمامی گرفتاری ها همینجا است. اگر برگردیم به تعادل معنایی در صاحت تمدنی ایران و حوزه تمدن ایران شهری آنوقت باید یکبار دیگر توسعه را از منظر دیگری ببینیم، ببینیم اقداماتی که ما در این حوزه انجام داده ایم چقدر این تعادل ها را بر هم زده و ما را دچار بی وزنی و از جا کندگی و گمگشتگی می کند.

او با اشاره به مجموعه اقداماتی که بعد از انقلاب برای توسعه، خیرخواهی و ترقی انجام گرفته است افزود: با یک بازنگری در این اقدامات می بینیم یک حلقه مفقوده بسیار بسیار بزرگ و یک نقطه کانونی بسیار مهمی داریم که مورد کم توجهی مان واقع شده است و آن توجه به مفهوم ایران در خود ایران است. باید ببینیم در این برنامه ها و مبانی که برای توسعه در برنامه پنج ساله قبل و بعد از انقلاب نوشته شد ایران چه جایگاهی دارد که البته من اسم آن را غربت مفهوم ایران در ایران می گذارم. در این سال ها یک سلسله احکام و برنامه هایی را بر اساس یکسری برداشت های جهانی وضع کردیم بدون آنکه بدانیم این برداشت ها در چارچوب تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران چه معنایی پیدا می کنند.

آخوندی گفت: تصویری که از این سیستم داشته ایم کاملا جهانی بوده و با رویکرد های چپ و مبتنی بر بازار آزاد به موضوع نگاه کرده ایم و پارامتر و مشخصه ای به نام ایران در آن وجود نداشته است. او با تأکید بر یافتن چاره ای برای تبدیل شدن اقداماتی که برای توسعه صورت می گیرد به گسترش نبود تعادل، افزود: مثال های زیادی از اقداماتی که انجام شده وجود دارد و نهایتا به انواع نبود تعادل های گسترده در طبیعت، خاک، شهر، کالبد منجر شده است.

آخوندی با اشاره به مفهوم ایران از نگاه درون ایران و منطقه ای تصریح کرد: ایران کانون یک تمدن از سیحون تا خلیج فارس است که از سند تا فرات را شامل می شده و این کشور خود را در کانون این تمدن می پندارد. آیا زمانی که داشتیم برنامه توسعه را در این کانون می نوشتیم هیچ اندیشه کردیم که آخر کار چه نقشی را می خواهیم در این منطقه ایفا کنیم و آن ایرانی را که می خواهیم بعد از برنامه پنج ساله ببینیم چیست و چه جایگاه و نقشی در این منظومه در حوزه سیاست خارجی، فرهنگ، توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی خواهد داشت.

وی با اشاره به بیتی از حافظ شیرازی "اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را  به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را" گفت: این بخشش نشان از آن دارد که سمرقند و بخارا در جهان بینی حافظ وجود داشته است. حال باید این سوال را از خودمان بپرسیم که سمرقند و بخاران اکنون در کجای جهان بینی ما است.

او با بیان اینکه باید توجه کنیم وقتی می خواهیم برنامه توسعه را بنویسیم کجای ایران فرهنگی قرار داریم گفت: زمانی که خود را در کانون این تمدن می دانیم این علاوه بر افتخار، قدرت، اقتدار و ... برای ما مسئولیت هم به دنبال دارد به نحوی که ما مسئول آنچه که در آسیای میانه می افتد نیز هستیم. اگر می گوییم کانون منطقه هستیم و امنیت این منطقه به ایران بستگی دارد این تنها در موضع اقتدار نیست بلکه در موضع مسئولیت هم هست.

وی با طرح این پرسش که آیا برنامه های ما توانسته یک کریدور توسعه اقتصادی، فرهنگی، علمی ارتباطی را با کل این منطقه برقرار کند افزود: اگر معتقدیم که ایران مرکز تعادل منطقه است و تعادل منطقه به تعادل ایران بستگی دارد، باید ببینیم که مفهوم ایران در برنامه و سند های توسعه ایران چیست و زمانیکه به این مفهوم  توجه نمی کنیم مفهوم توسعه پایدار دچار مشکل می شود.

وی با بیان اینکه ایران به شکل طبیعی مرکز تعادل منطقه است اظهار داشت: آنچه در سال های اخیر و بعد از انقلاب رخ داده این است که ما خودمان از مفهوم ایران غفلت کرده ایم و قدرت های منطقه نیز عامدانه در تلاش بوده اند این مرکز تعادل را از ایران بیرون ببرند و کلی مرکز تعادل های بدلی در جنوب خلیج فارس و شمال غرب ایران درست کرده اند ولی به دلیل بدلی بودن این مراکز آنچه  که شاهدش هستیم در عراق، افغانستان، سوریه و ... رخ داده است.

وی با اشاره به ارتباط توسعه پایدار و میراث فرهنگی تصریح کرد: در این تعاریف منظور کالبد میراث فرهنگی نیست بلکه منابع معنوی است که شاکله ایران شهری برآن استوار است. اگر منطقه بخواهد روی امنیت به خود ببیند باید همه چیز برگردد به جای خودش و ما باید چشمهایمان را باز کنیم و درک کنیم که مفهوم ایران چیست و ببینیم که ایران شهر کجاست و مسئولیت ما در این منطقه بسیار حساس چیست.

به گفته او ، آنچه که در ایران اتفاق می افتد بسیار بزرگ است به شرطی که ما با نگاه معرفتی عمیق تری به آن بنگریم، توافق برجام و فضای پسابرجام  کوچک ترین بخش قصه است و اینکه تمام جهت ها دارد به سمت مرکز تعادل برمی گردد مهم است اینکه دنیا می پذیرد که این منطقه یک کانونی و دلی داشته و بدون توجه به این کانون نمی شود امنیت و رفاه داشت. ولی خودمان هم باید حرمت این دل و ایران را نگه داریم و مفهوم آن را برای خودمان بازخوانی کنیم و ببینیم که این مفهوم برای ما چه مسئولیت هایی را می آورد. او این تأمل را یک تأمل راهبردی دانست که در این صورت با یک نگاه معرفتی دیگر در تمامی حوزه ها می توانیم سیاست گذاری کنیم.

این عضو کابینه در ادامه گفت: فارغ از ایدئولوژی ها اگر به پدیده از جاکندگی در نظام اقتصادی توجه کنیم می بینم که نظام اقتصادی به ساختار اجتماعی وصل نیست و نگاهش کالایی شدن است حال اگر این بحث را  به حوزه فرهنگی وارد کنیم خیلی بیشتر نمود پیدا می کند. او با اشاره به اینکه متصل نبودن نظام برنامه ریزی به ساختار ملی باعث بی وزنی مطلق آن شده و راه و روش زندگی و داد و ستد عوض می شود تصریح کرد: نتیجه این، زندگی در شهرهایی می شود که ما الان گرفتار آن ها هستیم، تاریخ به جای اینکه مبدا الهام و میراث فرهنگی منابع زیستی ما شود تبدیل به باری بر دوش آدم ها هایی شده که فکر می کنند اگر تمامی آن ها را خراب کنند باری از دوش شان برداشته شده است. در حالی که اگر این تاریخ را زمین گذاشتیم دیگر نمی توانیم راه برویم و دچار بی وزنی و نبود تعادل می شویم.

او بزرگ ترین ارزش میراث فرهنگی را ایجاد فضای عمومی دانست و تصریح کرد: در این فضاها نمی توانید هر کاری را انجام دهید و فضا یک الزاماتی را برای شما ایجاد می کند که محل تجلی عرصه خاصی است که نمی توانید کار دیگری را انجام دهید. امیدوارم که بتوانیم از بی وزنی رهایی یابیم و با استواری در راه سربلندی گام برداریم و با این اندیشه ارتباطات درونی، منطقه و جهان را مورد ارزیابی مجدد قرار دهیم و این راهی برای توسعه ایران شود.

1