19 آوریل 2024 - 01:28

دو اسکی باز فرانسوی از تجارب خود در ایران می گویند

8 فوریه 2016 - 12:00 dsfr.ir/m62gd

دو اسکی باز فرانسوی از تجارب خود در ایران می گویند
زنده یاد کوروش برزگر
اسکی بازان فرانسوی در ابتدای مسیر صعود به دماوند

دیوید آلزیو (David Alzieu) و سباستین باریتوسیو (Sebastien Baritussio) دو گردشگر فرانسوی بودند که دو هفته گذشته را در ایران سپری کردند.

به گزارش دنیای سفر، این دو گردشگر برای انجام سفر به ایران از سوی دو شرکت تولیدی پوشاک اسکی و سازنده ساعت های لوکس ورزشی تامین مالی شده بودند تا بتوانند با تهیه عکس های تبلیغاتی، بخشی از هزینه های سفر خود را تامین کنند. تلاش کرده ایم، موضوع حمایت مالی از فعالیت های گردشگری را همزمان با این گفتگو پیش ببریم.

وقتی از هدف اصلی آن ها از سفر به ایران پرسیدم، گفتند: ما برای اسکی و کوهنوردی به ایران آمدیم. البته در این سفر دوست داشتیم با فرهنگ و مردم ایران نیز آشنا شویم که خوشبختانه در جریان سفر با ایرانیان بسیاری همسفر و همراه شدیم و در جریان سفر چند دوست ایرانی پیدا کردیم.

از آنجایی که هدف اصلی ما از سفر به ایران کوهنوردی و اسکی بود تنها از دماوند، دیزین، شمشک و توچال دیدن کردیم. در تهران تنها به بازار قدیم تهران رفتیم و متاسفانه فرصت بازدید از جاذبه های تاریخی تهران را پیدا نکردیم.

مانند بسیاری دیگر از گردشگران خارجی تجربه سفر خود را بسیار جذاب و دوست داشتنی توصیف کردند و ادامه دادند؛ ما از تمام لحظات سفر خود به ایران لذت بردیم. آنچه بیشتر از همه در این سفر دوست داشتیم، مهربانی مردم ایران بود. ایرانیان در طول این سفر کمک های بسیاری به ما می کردند. اگر مسیری را بلد نبودیم به ما نشان می دادند و اگر چیزی احتیاج داشتیم به ما قرض می دادند.

در سال 2012 قرار بود به ایران بیاییم اما نشد و امسال توانستیم این سفر را انجام دهیم. قبلا در سوئد با چند اسکی باز ایرانی آشنا شده بودیم و از آن ها برای سفر به ایران اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کردیم. برای پیدا کردن محل اقامت از طریق سایت CoachSurfing اقدام کردیم.

وقتی از شیرین ترین و تلخ ترین خاطرات سفرشان در ایران پرسیدم تمام لحظات سفر در ایران را هیجان انگیز و شیرین توصیف کردند. اما تلخ ترین خاطره سفر هنگامی دانستند که همسفر کوهنورد ایرانی خود را در صعود به دماوند از دست دادند.

Sebastien Baritussio

غروب پنجشنبه وقتی از کوه پایین آمدیم و هلیکوپتر امداد را دیدیم، متوجه شدیم همسفر کوهنوردمان، کوروش برزگر، جان خود را از دست داده است. خیلی سخت است که در صعود به قله چهار نفر باشید و در برگشت تنها سه نفر. خیلی سخت است که هر بار به یاد این خاطره می افتید از دست دادن دوست تان را به خاطر بیاوردید.

الان که اینجا هستیم اصلا نمی فهمیم چرا همه فکر می کنند ایران خطرناک است

سباستین و دیوید درباره نگاه فرانسوی ها به ایرانیان گفتند: ما فکر می کنیم فرانسوی ها اطلاعات درستی در مورد ایران و ایرانیان ندارند. زیرا وقتی در فرانسه بیان کردیم که می خواهیم به ایران سفر کنیم آن ها از ما پرسیدند که برای چه می خواهید این کار را انجام دهید؟ ایران مکان خطرناک و ناامنی است! اما الان که اینجا هستم اصلا نمی فهمیم چرا همه فکر می کنند ایران خطرناک است. مردم در اروپا تنها از دریچه رسانه های خود به واقعیت تعریف شده از ایران می رسند، واقعیتی که در حقیقت اشتباه و دروغ است.

کاری که ما قطعا پس از پایان مسافرت خود از ایران انجام خواهیم داد این است که در وب سایت خود درباره ایران و آنچه در ایران تجربه کردیم می نویسیم تا مردم دنیا و به ویژه فرانسوی ها درک بهتری از شرایط فعلی ایران پیدا کنند. ایران کشور زیبا و امن با مردمانی دوست داشتنی است و باید بگویم ما از میهمان نوازی ایرانیان بسیار شگفت زده شده ایم. ما خاطرات سفر خود به ایران را هرگز فراموش نخواهیم کرد.

دنیای سفر: می توانید عکس ها و خاطرات سفر به ایران را در سایت دیوید و سباستین که در پایان این گزارش لیست شده اند، ببینید و بخوانید.

میثم رودکی

پس از پایان مصاحبه با سباستین و دیوید آن چه بیش از همه برای من جالب بود شیوه سفر این دو گردشگر فرانسوی به ایران بود. گردشگرانی که شاید بودجه محدودی برای سفر دارند، اما سفر می کنند. سفر عادتی است که به دلایلی چون محدودیت های مالی حذف نمی شود. لذت شناختن سایر فرهنگ ها و کسب تجارب متفاوت از چنان اهمیتی در فرهنگ سفر گردشگران این چنینی برخوردار است که حتی اگر برای پرداخت هزینه های سفر خود مجبور باشند در طول سفر کار کنند، دست از سفر خود نمی کشند.

همیشه می گوییم که سفر به کشورهای خارجی شکلی از واردات نامرئی است اما اگر به جای پرداختن هزینه های گزاف اقامتی و حمل و نقل و دریافت خدمات ویژه، خیلی راحت تر و ارزان تر سفر کنیم آیا توشه سفری که در ارتباط با فرهنگ ها و اجتماعات دیگر ساکن این کره خاکی به دست می آوریم در مقایسه با هزینه های سفرمان پربار تر نخواهد بود؟

سباستین و دیوید از گردشگران با علایق ویژه هستند که با هدف کاملا مشخص و برای کسب تجربه مورد نظر خود از هیچ هزینه ای چشم نمی پوشانند. آن ها دوست دارند در بین مردم باشند و بیش از هر چیز با جامعه محلی در می آمیزند و همسفر و همراه می شوند. شاید هزینه بالایی برای اقامت نپردازند، شاید اکثر مسیرها را با وسایل حمل و نقل عمومی طی کنند، و شاید با وجود ندانستن زبان کشور ما با دشواری های بسیاری رو به رو شوند اما همچنان سفر خود را در دل جامعه میزبان دنبال می کنند.

Sebastien Baritussio

وقتی شکل غالب سفر های ایرانیان را با گردشگران خارجی مقایسه می کنم می بینم تفاوت ها بسیار است. نمی دانم چند درصد از گردشگران ایرانی کوله های خود را به دست می گیرند و راهی سفر می شوند، اما می دانم این تعداد قابل توجه نیست.

گذشته از مشکل دریافت ویزا توسط ایرانیان برای رفتن به سایر کشورهای دنیا، بیشتر سفرهای برون مرزی ما از طریق آژانس های مسافرتی انجام می شود. آژانس هایی که با برنامه ریزی های فشرده و چند مقصده خود فرصت گم شدن در فرهنگ و اجتماع مقاصد گردشگری را اغلب از ما می گیرند و اجازه نمی دهند، جادوی سفر و تعاملات فرهنگی در برخورد رو در رو و معاشرت واقعی میزبان و میهمان اتفاق افتد. البته باید گفت در بیشتر مواقع نیز ما ایرانی ها علاقه ای به این درهم آمیختن نداریم و فکر می کنیم هر چه تعداد مقاصد بیشتری را در زمان محدود ببینیم بهتر است.

نکته قابل توجه دیگر سفر این دو گردشگر فرانسوی این بود که آن ها هزینه سفر خود به ایران را از طریق دو شرکت تجاری تولید کننده ساعت و تجهیزات اسکی و کوهنوردی کسب کرده بودند. پدیده ای که کمتر در گردشگری کشور خود دیده ایم. سباستین و دیوید با معرفی برند و گرفتن عکس های تجاری از تجهیزات اسکی شرکت حامی خود در پس زمینه طبیعت ایران توانستند سفر به ایران را تجربه کنند.

سباستین می گوید: هر عکس ممکن است 300 یورو فروخته شود. می گویم عدد بالایی است اما بلافاصه می گوید: من برای بودن در این جا وقت گذاشته ام، هزینه های سفر را قبول کرده ام و تجهیزات حرفه ای برای عکاسی و اسکی خریده ام بنابراین عکس ها باید گران باشند. بعد از سفر، حتما از تجربه سفر خود به ایران می نویسیم و برای فروش عکس های جدید و اختصاصی خود از دماوند و دیزین و سایر مکان های اسکی ایران تلاش می کنیم. با فروش عکس ها، هزینه های سفر بعدی را تامین می کنیم.

شاید برای شرکت های ایرانی هنوز ورود به بحث های تبلیغات بین المللی از دریچه سفر و تعامل با بازار بالقوه در فراسوی مرزهای خود و از دستان نمایندگانی که خود را گردشگر می نامند، هنوز زود به نظر رسد اما در دنیای امروز، این شیوه نوین تبلیغاتی در حال تبدیل شدن به یک رویه موثر بازاریابی است.

به یاد برادران امیدوار افتادم که با حمایت مالی شرکتی فرانسوی، سال ها قبل به جهانگری رفتند هر چند که به ندرت دیده ایم شرکت های ایرانی برای تبلیغات و بازاریابی امکان سفر برای علاقه مندان به سفر و گردشگری را فراهم سازند و علاوه بر مشارکت در یک امر فرهنگی، از قبل آن، محصولات خود را در سطحی وسیع تر و متفاوت تر به دنیا عرضه کنند.

صعود به برخی از قله های مطرح جهان نیازمند تجهیزات و هزینه های مالی بسیاری است که تمام کوهنوردان از پس آن بر نمی آیند. اینجاست که سازمان ها و شرکت های تجاری با تقبل برخی از هزینه ها علاوه بر تبلیغ محصولات و دریافت عکس های تبلیغاتی که گردشگران در سفر خود به مقصد اخذ می کند می توانند در این فعالیت فرهنگی نقش حامی را بازی کنند. حامیانی که نه تنها مروج محصولات خود بلکه مروج سفر های فرهنگی و هدفمند هستند.

آدرس سایت ها

دیدگاه ها

  • مهران 8 فوریه 2016 - 16:13

    Linde Werdelin ساعتهای گرونی میسازه. یعنی در حد 10 تا 15 هزار دلار. گرون تر از Rolex
    این ساعت ساز سوئیسی، طراحانش دانمارکی اند و در ایران چندان شناخته شده نیست.

1