24 آوریل 2024 - 09:06

آیا تولید انبوه، چاره ساز مشکلات پیش روی صنایع دستی کشور است؟

1 فوریه 2016 - 10:00 dsfr.ir/du8zq

اولین نمایشگاه بین المللی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در اردبیل

محصولات کارخانه ای با اشباع بازار، فاصله ای طولانی میان صنعتگران هنرمند و مشتریان بالقوه‌ ایجاد می کنند و معیشت روستاییان صنعتگر را به خطر می اندازند.

به فرجام رسیدن برجام و از سرگیری روابط تجاری با کشورهای اروپایی، امیدهای تازه ای را در دل همگان بوجود آورده است. برداشته شدن تحریم ‌ها و باز شدن درهای اقتصادی کشور امکان بیشتری برای عرضه کالاهای ایرانی در بازار جهانی پدید آورده است.

صنایع دستی ایران در تمام این سال ها با وجود فشارها، کم توجهی ها، بی برنامگی ها، نبود امکان و اعتبار کافی و عدم وجود یک جریان مدیریتی حرفه ای، به عنوان یکی از ظرفیت های بهره برداری نشده ایران، افسوس بسیاری در دل اهل فن کاشته است.

چندی پیش معاون صنایع دستی کشور، بهمن نامورمطلق، از رشد 9 درصدی صادرات صنایع دستی در سال جاری خبر داد، آن هم در شرایطی که صادرات ایران در مجموع رشدی منفی داشته است. با این وجود رییس انجمن صادرکنندگان صنایع دستی ایران نبود صادرکنندگان حرفه ای در این عرصه را یکی از مشکلات صنایع دستی ایران برای حضور در بازارهای بین المللی می داند.

صنایع دستی بخشی از تاریخ و فرهنگ ملت ها است که با هنر در می آمیزد و محصول نهایی آن، بخش مهمی از هویت اجتماعی و زندگی اقتصادی اقوام گوناگون را شکل می دهد

از دست رفتن سهم بازار صنایع دستی ایران در عرصه بین المللی نتیجه سال ها عدم حضور حرفه ای ایران به عنوان یک صادر کننده بوده است. حال ایران باید برای باز پس گرفتن سهمش از کشورهای رقیب از تمام اعتبار و امکاناتش استفاده نماید. جبران این مافات در حالی که زیرساخت های کافی برای تولید نیمه انبوه بسیاری از صنایع دستی ایران در حال حاضر وجود ندارد کار بسیار دشواری است. علاوه بر این، صنعتگران این شاخه از هنر نیز با مشکلاتی نظیر در دسترس نبودن مواد اولیه مرغوب با قیمت مناسب، وجود واسطه های بسیار، نداشتن بیمه و بسیاری مشکلات دیگر دست به گریبانند و برای خیلی از آن ها پرداختن به این صنعت شغل دوم یا سوم محسوب می‌ شود. با این همه هنوز فروش صنایع دستی از منظر بسیاری نهادهای بین المللی نظیر یونسکو، راهی موثر برای شکوفایی اقتصاد روستاها است.

در مقایسه با سایر صنایع، سرمایه گذاری در صنایع دستی به معنای هزینه کمتر و درآمد بیشتر است. برای بسیاری از خانواده های روستایی دامدار و کشاورز، ساخت صنایع دستی به منزله کسب درآمدی جانبی در کنار شغل اصلی اعضای خانواده قلمداد می‌ شود

صنایع دستی بخشی از تاریخ و فرهنگ ملت ها است که با هنر در می آمیزد و محصول نهایی آن، بخش مهمی از هویت اجتماعی و زندگی اقتصادی اقوام گوناگون را شکل می دهد. آنچه در پس زیبایی هنری و ارزش فرهنگی این محصولات نهفته است جنبه های بی نظیر اجتماعی و اقتصادی آن ها است. اغلب رشته های گوناگون در این صنعت با حداقل سرمایه و ابزار، قادر به تولید محصولاتی بی نظیر هستند. بنابراین ظرفیت آن را دارند تا با کمترین هزینه برای افراد شغل و درآمد ایجاد نمایند. مواد اولیه مورد نیاز برای ساخت این محصولات اغلب بوم آورد است و از محیط اطراف تهیه می‌ شود. از آنجایی که تولید درآمد منوط به تولید این محصولات است و تولید محصولات نیز وابسته به مواد اولیه، به خودی خود منجر به حفاظت از محیط زیست می شوند. در نتیجه، جامعه محلی به حراست از محیطی که این مواد را در اختیار او قرار می دهد تشویق می گردد. البته باید در نظر داشت که زمانی که پای تولید انبوه این محصولات به میان می آید داستان به این سادگی نیست و قطعا برداشت از طبیعت نیازمند مدیریت پایدار است.

در بیشتر کشورهای در حال توسعه بخش صنعت از وجود بازارهای غیر رسمی و تولید در مقیاس کم رنج می برد. کوچک مقیاس بودن این کسب و کارها در محیط‌ های روستایی آن ها را در برابر مدیریت نامناسب و سیاست گذاری های ضعیف آسیب پذیر می‌نماید

در مقایسه با سایر صنایع، سرمایه گذاری در صنایع دستی به معنای هزینه کمتر و درآمد بیشتر است. برای بسیاری از خانواده های روستایی دامدار و کشاورز، ساخت صنایع دستی، به منزله کسب درآمدی جانبی در کنار شغل اصلی اعضای خانواده قلمداد می‌ شود. اما در مواقع بحرانی نظیر خشکسالی، این حرفه به تنها راه نجات خانوارهای روستایی و شریان اصلی حیات اقتصادی آنها بدل می گردد. مسئله ای که با توجه به شرایط آب و هوایی این روزهای ایران اهمیت بسیاری دارد. به علاوه صنایع دستی برآمده از دل فرهنگ روستایی است، بنابراین پرداختن به آن، با حفظ ارزش‌ها و هنجارها توازن را در سطح خانواده و اجتماع بر هم نخواهد زد.

کسب و کارهای کوچک مقیاس ترجیح می دهند که بصورت غیر رسمی و در سایه به فعالیت های خود ادامه دهند. در حالی که تجارت در چنین شرایطی فرصت های رشد و توسعه را از این کسب و کارها می گیرد و آن ها را از بسیاری کمک های مالی و قانونی نیز محروم می نماید

پس با این همه حسن و خوبی که صنایع دستی یکجا دارد آیا ایده درستی است که با تولید انبوه و افزایش صادرات این محصولات موتور پیشرفت اقتصادی این بخش را هر چه سریع تر روشن نماییم و چهار نعل بسوی سهم بازار بزرگ تر و متنوع تر بتازیم؟ قطعا اگر این پرسش را با آن ها که به توسعه پایدار معتقدند در میان بگذارید، به شما خواهند گفت نه. این روزها تولید انبوه محصولاتی که پیشتر توسط یک هنرمند صنعتگر در کارگاه کوچکش در روستای زادگاه او و هنرش ساخته می شد، بلای جان این صنعت شده است. این محصولات کارخانه ای نه تنها دچار یکجور مسخ شدگی صنعتی هستند بلکه با اشباع بازار، فاصله ای عمیق و طولانی میان صنعتگران هنرمند و مشتریان بالقوه شان ایجاد می کنند و معیشت روستاییان صنعتگر را به خطر می اندازند.

در بیشتر کشورهای در حال توسعه بخش صنعت از وجود بازارهای غیررسمی و تولید در مقیاس کم رنج می برد. کوچک مقیاس بودن این کسب و کارها در محیط‌ های روستایی آن ها را در برابر مدیریت نامناسب و سیاست گذاری های ضعیف آسیب پذیر می نماید. با وجود ساختار بروکراتیک عریض و طویلی که کنار آمدن با آن لازمه کار در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است، کسب و کارهای کوچک مقیاس ترجیح می دهند که بصورت غیررسمی و در سایه به فعالیت های خود ادامه دهند. در حالی که تجارت در چنین شرایطی فرصت های رشد و توسعه را از این کسب و کارها می گیرد و آن ها را از بسیاری کمک های مالی و قانونی نیز محروم می نماید. از سوی دیگر صنایع دستی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بدون هیچگونه برنامه ریزی مدون و سیاست گذاری مشخصی به حیات خود ادامه می دهد و همچنان واسطه ها بیش ترین نفع را در این بازار می برند.

بنا به اظهارات معاون صنایع دستی کشور، سهم صنایع دستی در بودجه سال 95 افزایش قابل توجهی خواهد داشت. همچنین قرار است با پرداخت وام کم بهره به صنعتگران از آن‌ها برای تولید بیشتر حمایت شود.

سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در تلاش است تا با حمایت از صادرکنندگان حرفه ای صنایع دستی و حمایت از حضور آنان در نمایشگاه های بین المللی به ترویج و تبلیغ این هنر در خارج از مرزهای ایران بپردازد. نکته امیدوار کننده در این میان توجه ویژه به صنایع دستی در برنامه ششم توسعه است که از تردیدها در مورد آینده مبهم این صنعت و عدم وجود برنامه‌ ای علمی، عملی و بروز در این حوزه می کاهد.

1