29 مارس 2024 - 03:21
هامون طهماسبی عضو پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف تشریح کرد

کسب و کارهای اجتماعی چگونه با فقر ساختاریافته مقابله می کنند؟

16 ژانویه 2016 - 11:00 dsfr.ir/v87g7

کسب و کارهای اجتماعی چگونه با فقر ساختاریافته مقابله می کنند؟
barbaragiamanco.com
کسب و کارهای اجتماعی توان بالایی در حل مساله فقر دارند

کارآفرینی اجتماعی، یکی از راهکارهایی است که برای مقابله با این فقر ساختاریافته و بحران های محیط زیستی پیشنهاد شده و هدف اصلی آن پرداختن به یک دغدغه اجتماعی است.

در دنیای کنونی که فقر و فاصله های طبقاتی نماد آن است، برخی اقتصاددانان کسب و کار و بنگاه های اجتماعی را به عنوان راهکار برای رفع این معضل پیشنهاد می دهند اما هر کدام از این موارد چه تعریفی دارند و چگونه می توان آنها را شکل داد؟ بسیاری از انجمن های محیط زیستی و گردشگری زمانی که در توجیه پروژه خود از این اصطلاحات استفاده می کنند چه چیزی را مدنظر قرار دارند؟ در نشستی که در دانشگاه شریف برگزار شد، هامون طهماسبی پژوهشگر حوزه توسعه پایدار و از اعضای گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی پژوهشکده سیاستگذاری این دانشگاه به تشریح این موارد برای انجمن های شرکت کننده پرداخت.

طهماسبی عضو پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف در این نشست گفت: زمانی که از رشد صحبت می کنیم عموما مسائل مالی را مدنظر قرار داریم این در حالی است که تجربه دنیا دو قرن بعد از انقلاب صنعتی، تردیدهای جدی نسبت به این تعبیر از رشدوارد می کند. به عنوان مثال در سال 2013 گزارشی توسط موسسه آکسفام منتشر شد مبنی بر اینکه اگر ثروتمندان دنیا از نفر اول تا آخر در یک دسته بندی قرار بگیرند 85 نفر اول فهرست به اندازه سه و نیم میلیارد فرد پایین این دسته بندی دارایی دارند که این آمار وحشتناکی از نابرابری را نشان می دهد.

وی افزود: اگرچه GDP کل دنیا افزایش یافته، اما به شکل برابری توزیع نشده است و ما در مناطقی با فقر ساختاریافته و تله فقر روبرو هستیم که حل کردن آن نسبت به گذشته بسیار دشوارتر شده است. در کنار آن بحران های محیط زیستی اعم از آلودگی هوا و کمبود دسترسی به آب وجود دارد که حیات بشر را با خطر مواجه کرده است.

این عضو پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف تصریح کرد: کارآفرینی اجتماعی، یکی از راهکارهایی است که برای مقابله با این فقر ساختاریافته و بحران های محیط زیستی پیشنهاد شده و  هدف اصلی آن پرداختن به یک دغدغه اجتماعی است این در حالی است که در پارادایم کارآفرینی به شیوه معمول، مسائل اقتصادی و از دید منفعت شخصی هستند که در اولویت قرار می گیرند.

وی ادامه داد: این نمونه از کارآفرینان، نیازهای اجتماعی را شناسایی کرده و بر اساس راهکارهای خلاق سعی در برطرف کردن آنها دارند. از سوی دیگر آنها نهاد و سازمانی را تشکیل می دهند که مساله را در بلندمدت برطرف کند؛ از این جهت کارآفرینی با جنبش های اجتماعی که حرکتی دارای آغاز و پایان مشخص هستند، کاملا متفاوت خواهد بود.

طهماسبی تصریح کرد: ممکن است برخی رویکردهای کارآفرینانه منجر به ایجاد فعالیت اقتصادی نشود اما هر روند و برنامه ای که با راهکارهای خلاق سبب ایجاد نظم نوینی شود را می توان کارآفرینی خواند که این امر در قالب بنگاه ها و کسب و کارهای  اجتماعی و یا انجمن ها اتفاق می افتد.

وی درباه تراز هزینه ای گفت: در NGO ها درآمدها کمتر از هزینه ها بوده و گاه رقم آن صفر خواهد بود اما در حوزه کسب و کارهای اجتماعی درآمدها و هزینه ها دست کم با هم برابری می کنند.  منابع درآمدی نیز در NGO ها خیرین، حامیان مالی و.. هستند در حالی که در کسب و کارهای اجتماعی و بنگاه های اجتماعی، با فروش محصولات و خدمات روبرو هستیم.

طهماسبی افزود: در کسب و کارهای اجتماعی، بنیانگذاران مطلقا به دنبال اثرگذاری اجتماعی هستند در حالی که بنگاه های اجتماعی هدف اقتصادی و اجتماعی همزمان با هم پیش می روند و در بنگاه های اقتصادی معمولی، این هدف اقتصادی است که حرف اول را می زند. همچنین در کسب و کار اجتماعی سهامداران سودی برداشت نمی کنند در حالی که در بنگاه های اجتماعی سهامداران دارای سود خواهند بود. به این ترتیب برخی تعاونی ها که تنها سود اقتصادی را دنبال می کنند نیز از دایره این تعاریف خارج می شوند.

وی عمر مفهوم علمی کسب و کارهای اجتماعی در دنیا را کمتر از 10 سال عنوان و اضافه کرد: محمد یونس در سال 2007 کتابی نوشت و در آن کسب و کار اجتماعی را معرفی کرد که نتیجه چند دهه فعالیت او در این زمینه در بنگلادش بود. این اقتصاددان معتقد است که این شکل جدید از کسب و کارها، توان بالایی در حل مسائل دنیا دارند.

این عضو پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف درباره ویژگی های کسب و کار اجتماعی گفت: 1- بنگاه های اجتماعی کاملا خودگران هستند و شماره حساب برای کمک خیریه ندارند، 2- آنها اساسا به یک دغدغه و هدف اجتماعی می پردازند 3- سود بین سهامداران و مالکان تقسیم نمی شود.

وی تصریح کرد: یونس برای درک فقر، خود را به فقرا نزدیک کرد و در میان شان زندگی کرد تا بتواند ریشه های مسئله را پیدا کند. البته باید در نظر داشته باشیم که جنس فقر در بنگلادش کاملا متفاوت با ایران است و الگوبرداری عینی از آن توسط انجمن ها در ایران، نتایج مشابه این کشور را به همراه نخواهد داشت.

طهماسبی با بیان اینکه یونس با توانمندسازی به شکلی که اکنون از آن صحبت می شود و متضمن نگاه بالا به پایین به فقرا و دیدن آنها به عنوان ناتوان ها، مخالف بود، گفت: از نظر این اقتصاددان بنگلادشی، فقرا مشابه درخت بنسای هستند که به واسطه نظام ها و سیستم هایی که ما طراحی کرده ایم به طور ساختار یافته در فقر نگه داشته شده اند.

وی افزود: یونس یکی از منتقدان سرمایه داری است زیرا معتقد است منافع شخصی در این مدل در راس امور قرار می گیرند؛ اقتصاد سرمایه داری بر پایه نگاه تک بعدی به انسان به عنوان موجودی منفعت طلب شکل گرفته، در حالی که همان طور که یونس تصریح می کند وجود کلیساها و مساجد و مدارس و موزه ها نشان می دهند انسان ها جدای از بعد خودخواهی و منفعت طلبانه، ابعاد دیگری نیز دارند ؛ از این روست که کسب و کارهای اجتماعی می توانند در مقابل فقر ساختار یافته راهکارهای واقع بینانه تری را ارائه دهند.

این دانش آموخته دانشکده مدیریت دانشگاه شریف تصریح کرد: در این شیوه از کسب و کار، ما با سرمایه گذار اجتماعی روبرو هستیم که سودی را از بنگاه طلب نمی کند و در نهایت اصل سرمایه خود را زمانی که بنگاه به سودآوری خوبی رسیده باشد برمی دارد که این با سنت قرض الحسنه ما نیز همخوانی دارد.

وی ادامه داد: بسیاری از کسب و کارهای اجتماعی با سرمایه بزرگی شروع به کار نمی کنند و اگر ایده نوآورانه ای نیاز به سرمایه زیاد هم داشت، در این راه می توان از کسانی کمک گرفت که به دنبال اثرگذاری اجتماعی هستند که خوشبختانه این افراد نیز در ایران کم نیستند.

طهماسبی  به بورس اجتماعی به عنوان راهکاری که در ایران می تواند برای جمع سپاری تامین سرمایه کسب و کارهای اجتماعی  به کار گرفته شود اشاره و خاطرنشان کرد: بانک قرض الحسنه رسالت مثالی است از کسب و کاری اجتماعی که با یک مدل تامین سرمایه چند ده هزار نفری و بدون دریافت سود سهام به دنبال گسترش خدمات مالی بدون ربا و مبتنی بر قرض الحسنه هستند

وی در ادامه سخنان خود هفت اصل کسب و کار اجتماعی از نگاه یونس را برشمرد و گفت: کسب و کار اجتماعی یک کسب و کار اخلاقی است یعنی شما نمی توانید با تخریب مرتع ایجاد شغل داشته باشید، همچنین در این شیوه باید افراد شاغل، حقوقی در حد و اندازه های معمول بازار دریافت کنند. حقوق اندک و نزدیک به کار داوطلبانه در کسب و کار اجتماعی بی معناست و مراکزی که این شیوه را دنبال می کنند در واقع یک کسب و کار اجتماعی محسوب نمی شوند.

طهماسبی افزود: به گفته یونس زمانی که مالکیت کسب و کار دست فقرا باشد، دریافت سود می تواند وجود داشته باشد زیرا تقسیم سود به حل مساله اجتماعی کمک می کند مانند کارخانه اتوگرمی که با موضوع لباس فعالیت می کند. 

وی درباره شیوه مقابله کسب و کارها در مقابل بحران های اقتصادی تصریح کرد: سرمایه گذاران در بنگاه های اقتصادی نگران سود سهام هستند و با کم شدن سود، آن را به بنگاه دیگری منتقل می کنند؛ با این حال کسب و کار های اجتماعی در مواقع بحرانهای مالی جهانی این نگرانی را ندارند و تجربه سال 2009 نشان داد که نه تنها نزول نمی کنند بلکه حتی می تواند در این شرایط رشد نیز داشته باشند.

این پژوهشگر حوزه توسعه پایدار، در تفاوت میان خیریه و کسب و کارهای اجتماعی خاطرنشان کرد: کسب و کارهای اجتماعی به توانمند شدن افراد برای مقابله با فقر کمک می کنند و پول ورودی به آنها، بارها به گردش در می‌آید؛ این در حالی است که خیریه ها با وجود اهداف ارزشمندشان،  نمی توانند اثرگذاری پایدار و نهادی برای حل مسائل اجتماعی داشته باشند. البته این به معنی بی نیازی ما به موسسات خیریه نیست. موسسات خیریه در شرایط بحرانی و نیاز به کمک فوری، بهترین و کاراترین راه کار هستند. باید توجه کرد که NGO ها، کسب و کارهای اجتماعی و بنگاه های اقتصادی هر کدام کارکردهای خود را دارند و وجودشان برای جامعه ضروری است. منتهی سهم کسب و کارهای اجتماعی خیلی بیشتر از چیزی است که اکنون می تواند باشد. البته باید تلاش کنیم بنگاه های اقتصادی نیز به سمت بنگاه های اقتصادی اخلاق مدار حرکت کنند تا مسیر جامعه را از توسعه پایدار نکنند.

گفته های طهماسبی در این نشست علاوه بر آنکه می تواند نقشه راه بسیاری از فعالان اجتماعی برای انتخاب شیوه ورود خود برای اثرگذاری باشد همچنین قادر است برخی تابوها که در عرصه کار اجتماعی در ایران وجود دارد را نیز بشکند. در این حال فعالیت داوطلبانه اجتماعی به همان میزان دارای ارزش است که یک کسب و کار و بنگاه اجتماعی منزلت دارد، در واقع مثلت کار داوطلبانه، کسب و کار اجتماعی و بنگاه اقتصادی می توانند مساله فقر در مناطق محروم را حل کند به شرط آنکه عزم جدی برای رفع فقر از سوی اعضا و راه اندازان  هر کدام وجود داشته باشد درغیر این صورت تغییر سبک زندگی این مناطق، بدون برنامه مدون و دامنه دار تنها آنها را از یک حالت نامطلوب به وضع نامطلوب دیگری سوق خواهد داد. 

1