27 مارس 2024 - 13:49

چالش های اقتصادی پیش روی گردشگری جامعه محور

17 نوامبر 2015 - 08:00 dsfr.ir/4j0bb

چالش های اقتصادی پیش روی گردشگری جامعه محور
treadright.org
گردشگری جامعه محور بر مالکیت، مدیریت و مشارکت جامعه محلی تاکید دارد.

گردشگری جامعه محور با هدف کاهش فقر و کمک به اقشار کم درآمد جامعه در نواحی دورافتاده روستایی توسعه یافته است. اما به نظر می رسد برای محقق ساختن این اهداف باید بر مشکلات و چالش های پیش روی خود غلبه کند.

گردشگری جامعه محور (Community-Based Tourism) بعد از کنفرانس زمین در ریودوژانیرو در سال 1992، بر سر زبان ها افتاد. بانک جهانی با همکاری برخی نهادهای دیگر تعریفی مختصر و البته کامل از این گونه از گردشگری ارائه نموده اند:

"گردشگری جامعه محور گونه ای از گردشگری است که بر مالکیت، مدیریت و مشارکت جامعه محلی تاکید دارد."

در برخی مناطق اکوتوریسم را مترادف با گردشگری جامعه محور می دانند. اما همه فعالیت های گردشگری جامعه محور حول اکوتوریسم نمی گردد. اکوتوریسم تنها بخشی از فعالیت هایی است که در یک ناحیه روستایی به واسطه غنای طبیعت پیرامونش به گردشگران عرضه می گردد. گردشگری جامعه محور با امید به اینکه بتواند به اقشار کم درآمد جامعه کمک نماید وارد استراتژی های ملی گردشگری در کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و نامیبیا شده است. تاکید این گونه از گردشگری بر مشارکت جامعه محلی در عرضه محصولات و خدمات گردشگری، راه حل اصلی این روش برای توزیع منافع در میان بومیان است. از این جهت سازمان ملل و بانک جهانی این شیوه پایدار از گردشگری را راهی برای توسعه در نواحی دورافتاده می دانند.

تا پیش از گسترش مفهوم گردشگری جامعه محور خدمات گردشگری ارائه شده در روستاها محدود به تامین اقامت گردشگران و مشارکت محدود آن ها در برخی فعالیت های اجتماعی روزانه بوده است. اما با رواج این شیوه مشارکتی، خدمات و محصولات روستا توسعه یافت. ارتقا و افزایش مراکز اقامتی، برگزاری تورهای طبیعت گردی، عرضه صنایع دستی، فروش محصولات لبنی و کشاورزی روستاییان و بسیاری موارد دیگر فرصت های بیشتری برای مشارکت و فعالیت در حوزه گردشگری، پیش پای جامعه محلی قرار داد. این امر سبب شد تا توقعات از گردشگری جامعه محور بالا برود.

ظرفیت های پنهان و پیدای این گونه از گردشگری در بهبود اوضاع اقتصادی، دولت های بسیاری را بر آن داشت تا در توسعه آن سهیم شوند. امروزه کشورهای بسیاری نظیر تایلند برای ترغیب جوامع روستایی به استفاده از این الگوی توسعه در گردشگری، مشوق های بسیاری را مانند جوایز سالانه به برترین های این حوزه، به کار بسته اند.

اگرچه تا کنون توسعه گردشگری جامعه محور در مقابل سایر اشکال توسعه در نواحی روستایی مزایای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بیشتری داشته است، اما همچنان کمک های اقتصادی این گونه از گردشگری به اقتصاد محلی با دو چالش اساسی رو به رو است. اولین چالش مربوط به کم درآمد بودن این فعالیت ها به ویژه در سال های اولیه است. گردشگری جامعه محور برای آن که بتواند به روستاییان منفعت مالی برساند به زمان احتیاج دارد.

بنابراین در آغاز امر درآمد چندانی تولید نمی نماید. در برخی از پژوهش های منتشر شده در این رابطه، زمان تقریبی لازم برای به بار نشستن زحماتی که روستاییان برای توسعه این گونه از گردشگری کشیده اند، حدود 5 سال پیش بینی شده است.

این در حالی است که آن ها برای راه اندازی کسب و کار در حوزه گردشگری سرمایه گذاری نموده اند و انتظار درآمد اضافی را می کشند. حال خبر بد این است که نه تنها هزینه های سرمایه گذاری به این زودی ها باز نمی گردد بلکه انرژی و نیروی کار صرف شده در این بخش هزینه فرصت زیادی نیز روی دست روستاییان می گذارد.  

این وضعیت مربوط به منحنی رشد و توسعه مقصدهای گردشگری است که تنها مختص به گردشگری جامعه محور نمی باشد. در واقع در منحنی عمر مقصدهای گردشگری گذار از مرحله رشد به قدری صبر و حوصله نیاز دارد. البته که با وجود ابزارهای بازاریابی قوی که این روزها در اختیار صاحبان کسب و کار قرار دارد می توان این بازه زمانی را کوتاه نمود. اما به هر روی این مرحله بخشی از مراحل طبیعی رشد و نمو مقصدهای گردشگری است که بومیان نیز باید از آن آگاه باشند.

اما چالش بعدی قدری مهم تر است. زیرا به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی مقصدها باز می گردد. توزیع ناعادلانه درآمد، مشکلی است که بسیاری از مقصدهای گردشگری جامعه محور به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته با آن مواجه هستند. باید اعتراف کرد که گردشگری در مقایسه با سایر اشکال کاربری زمین نظیر کشاورزی، بیشتر از مشکل توزیع ناعادلانه درآمد رنج می برد.

یکی از عواملی که منجر به بروز این اشکال می گردد نخبه گرایی است.

در چنین شرایطی اغلب فعالیت های گردشگری توسط اقلیتی که رهبری جامعه روستایی را به واسطه داشتن قدرت و ثروت بیشتر در اختیار دارند کنترل می شود. این افراد پیش از همه از محل گردشگری منتفع می شوند و به واسطه داشتن سرمایه بیشتر، سود بیشتری نیز عایدشان می گردد. چنین پدیده ای با ذات گردشگری جامعه محور که در صدد توزیع عادلانه منافع در میان اعضای جامعه محلی است منافات دارد.

این که تنها عده اندکی از مردم یک روستا مدیریت خط مقدم گردشگری را بر عهده داشته باشند، حیات بلند مدت گردشگری را نیز با بحران مواجه می سازد. زیرا با بوجود آمدن تنش و تعارض در میان اعضای جامعه محلی، بستر امن و آرام برای توسعه گردشگری نیز از دست خواهد رفت.

بررسی عمیق تر هر دو اشکال ذکر شده نیازمند تحقیقات دقیق و علمی بسیار است. زیرا اغلب در برآورد میزان درآمدهای کسب شده در یک مقصد از محل گردشگری و همچنین بررسی اثر تکاثری این درآمدها و نحوه توزیع آن ها دچار خطا و اشتباه می شویم. این اشتباه از آن رو است که تنها به برآورد اثرات مستقیم درآمدهای گردشگری می پردازیم.

در حالی که اثرات غیر مستقیم آن حتی می تواند درآمد بیشتری برای روستاییان به همراه داشته باشد. در یک سیستم اقتصادی هرچه رابطه بیشتری میان بخش های گوناگون اقتصاد وجود داشته باشد، اثر تکاثری درآمدهای گردشگری نیز بیشتر خواهد شد.

در نتیجه هزینه کرد یک گردشگر در مقصد، دست به دست میان افراد مختلف در مشاغل گوناگون می گردد و افراد بیشتری را منتفع می سازد. از سوی دیگر با تنوع بخشیدن به فعالیت های گردشگری می توان گردشگران را به پرداخت پول بیشتر تشویق نمود.

بیش از سه دهه تجربه در حوزه گردشگری جامعه محور درس های ارزشمند زیادی برای برنامه ریزان و مدیران بر جا گذاشته است. درس هایی که می توان به کمک آن ها با چالش های موجود دست و پنجه نرم کرد و پیروز میدان شد. حتی اگر آن چالش ها بنیادی و ساختاری باشند، گردشگری جامعه محور ظرفیت آن را دارد که به اصلاح شرایط بپردازد.

1