5 اکتبر 2024 - 18:44

نقش طبیعت در شکل گیری میراث تاریخی، طبیعی و فرهنگی

29 اکتبر 2015 - 12:10 dsfr.ir/gr67d

نقش طبیعت در شکل گیری میراث تاریخی، طبیعی و فرهنگی
میثم رودکی
معبد آناهیتا در مجموعه جهانی تخت سلیمان - آذربایجان غربی، تکاب

از آغاز زندگی انسان، ارتباط او با طبیعت شکل گرفت. طبیعتی که وی را احاطه کرده و کلیه فعالیت ها و زندگیش را تحت تأثیر قرار داده است.

"(تقی زاده، امین زاده، 1384: 84)"

در ابتدا انسان کاملا مقهور طبیعت و تمام کوشش او مصروف بقای خویش و بهره گیری از طبیعت بوده است. تا ظهور انقلاب صنعتی، انسان زندگی مسالمت آمیزی با طبیعت دارد. او برای طبیعت احترام قائل است و از آن در حد نیاز و بدون تخریب جدی آن بهره می گیرد. البته این احترام تعمدی نیست چرا که نیازهای انسان محدود بوده و نیازی به بهره برداری بی رویه نبوده است و یا انسان توان تکنولوژیک بهره برداری بی رویه نداشته است.

با ظهور انقلاب صنعتی و به خدمت گرفتن ماشین، انسان خود را مالک بی چون و چرای طبیعت می پندارد و در جهت دستیابی به بازدهی حداکثر اقتصادی دست به بهره گیری نامحدود از طبیعت می زند و تخریب طبیعت آغاز می شود که نتیجه آن انقراض نسل بشر خواهد بود. البته آغاز برنامه ریزی و اصلاحات در استفاده از طبیعت و همچنین شناسایی نیازهای انسان به طبیعت می تواند این رویه را کند یا متوقف کند که زمان بر است.

ارتباط تنگاتنگ انسان و طبیعت چه از نظر کمی و مادی و چه از نظر کیفی و معنوی (مانند آرامش بخشی، تلطیف خشونت، زیبایی و ...) غیرقابل انکار است و انسان در تمامی مراحل زندگی به طبیعت نیاز داشته است. مقوله مطرح دیگر در زندگی انسان فرهنگ است که به عبارتی نوعی رفتار با طبیعت است. عوامل طبیعی در تفکرات و نگرش انسان ها تأثیر گذاشته فرهنگ ها را به وجود می آورند.

فرهنگ نشان دهنده حرکت و پویایی جوامع انسانی و رابطه عادلانه بین انسان و طبیعت است. فرهنگ آگاهی فرد از شخصیت خود به عنوان یک موجود متفکر دارای اندیشه و آگاهی از روابطش با دیگران در جامعه و با محیط طبیعی است. و انسان فرهیخته هم فردی است که موقعیت و جایگاه خود را در می یابد و حقوق دیگران محترم می شمارد. فرهنگ ادراک شخصی هر فردی از زندگی روزمره خود است که با گذشت زمان و از طریق آموزش و کسب تجربه شکل آن تکامل می یابد. توسعه فرهنگی نیز از حقوق و تعهدات تمامی ملت هاست. همه فرهنگ ها ضمن تنوع و پراکندگی بسیار زیاد و تأثیرات متقابلی که بر یکدیگر دارند، بخشی از میراث مشترکی را می سازند که به تمامی نوع بشر تعلق دارد. عوامل محیطی نیز در طرز تفکر و نگرش انسان ها مؤثر واقع می شوند، زمینه شکل گیری فرهنگ ها را در این رابطه به وجود می آورند که از محیطی به محیط دیگر متفاوت است. از این رو در شکل گیری فرهنگ ها، عوامل محیطی و انسانی مشترکا ایفای نقش می کنند. به عبارتی فرهنگ نوعی رفتار با طبیعت است و تقویت هویت فرهنگی نیز بیانگر این نکته است که رابطه بین انسان و طبیعت یک مسئله فرهنگی است و از توجه به محیط طبیعی ناشی می شود.

بخش عمده ای از فرهنگ در ارتباط با طبیعت در جریان تلاش انسان برای سازگاری با آن و یا چیرگی بر آن پدید آمده است. یا انسان برای بهره برداری از محیط به روش ها و ابزاری رو می آورد که ممکن است زمینه ساز شکل گیری رویه ها و مسائل فرهنگی شود و عنصر طبیعی ماهیت فرهنگی پیدا کند. آنچه که از طبیعت وارد فرهنگ می شود از طبیعت و انسان مایه دارد، پس امری طبیعی و فرهنگی است که در آن عامل فرهنگی (باورها، اعتقادات، اسطوره ها و ...) و رفتارهای انسان که بر پایه آن ها پدید می آیند (آداب و رسوم و ...) بر عامل طبیعی اضافه شده و آن را به یک عنصر فرهنگی تبدیل می کنند.

این گونه است که میراث طبیعی و فرهنگی به وجود می آید که در آن هر دو فاکتور طبیعت و انسان وجود دارد و با دیگر پدیده های طبیعی متفاوت است.

میراث های طبیعی و فرهنگی بیان کننده پیشینه تاریخی، تمدن و فرهنگ هر کشوری است که شکل گیری و به وجود آمدن آن در طی سالیان متمادی صورت گرفته است. نیروها و عواملی که پدید آورنده این گونه آثار طبیعی و انسانی هستند در طول زمان و در شرایط مکانی خاص خود عملکردهای متفاوتی داشته اند و آنچه که ما امروز شاهد آنیم و تحت عنوان میراث طبیعی و فرهنگی از آن نام می بریم در بعد طبیعی آن حاصل تأثیر عوام طبیعی بر یکدیگر و دخل و تصرفات عوامل انسانی بر آنهاست که چشم اندازهای متنوعی را به وجود آورده است و به لحاظ دارا بودن ویژگی های خاص خود از دیگر پدیده های طبیعی متمایز است.

حال باید ببینیم حوزه شمول آثار طبیعی و فرهنگی تا کجاست و چه مقولاتی را می توان اثر و یا میراث طبیعی و فرهنگی نامید. به عنوان مثال کمیته بین الدول، مناظر فرهنگی را ترکیبی از فعالیت های انسان و طبیعت معرفی نموده که نشانگر تکامل جامعه انسانی و سکونتگاه ها متأثر از مواهب یا مشکلات طبیعی اقلیم بوده است. مناظر فرهنگی شیوه های استفاده و تعامل انسان با اقلیم را با توجه به ویژگی ها و محدودیت های محیط طبیعی زندگی نشان می دهند و رابطه معنوی انسان با زیست بوم را بیان می دارند و در سه گروه بزرگ طبقه بندی می شوند:

1. آن دسته از محوطه هایی که بشر از روی قصد برای بهبود شرایط مادی و معنوی زندگی خود با توجه به ویژگی های اقلیم طراحی و اجرا نموده و مورد بهره برداری قرار داده است؛ مثل باغ ها که اغلب در ارتباط با بنا و مجموعه های تاریخی و مذهبی طراحی و اجرا شده اند.

2. مناظری که به شکل اندامی تکامل یافته و با انگیزه های اجتماعی، اقتصادی و یا مذهبی و در ارتباط با محیط طبیعی پیرامون یا در واکنش نسبت به آن شکل یافته اند و به دو دسته ذیل تقسیم می شوند:
الف: مناظری که در آن یک فراگرد تکاملی به طور ناگهانی یا طی دوره زمانی شکل یافته و  ویژگی های مهم و متمایز آن نشانگر تحول آن ها در طول زمان است.
ب: مناظری که به عنوان مظاهری که در جامعه معاصر نقش اجتماعی فعالی را حفظ کرده و ارتباط بسیار نزدیکی با شیوه های زندگی همان جامعه ایفا می کنند و حضور آن ها در حیات فرهنگی-اجتماعی جامعه کماکان جریان دارد.

3. گروه آخر عبارت است از مناظری فرهنگی که تداعی کننده و یادآور پیوندهای نیرومند مذهبی، هنری یا فرهنگی با عناصر طبیعی است، حتی اگر شواهد مادی آن از بین رفته باشد.

به طور کلی هر آنچه که بر اثر استفاده انسان از طبیعت به فرهنگ تبدیل شده و اعتقادات، افسانه ها، اسطوره ها، آداب و رسوم و سنن خاصی را برای انسان به یادگار گذاشته است، میراث طبیعی-فرهنگی نامیده می شود.

در ایران که دارای آب و هوای گرم و خشک است، همواره آب مورد توجه انسان ها بوده است، چرا که برای بقای خود نیازمند آن بوده اند. حفر چاه ها و قنات ها و شیوه های نگه داری و پاکسازی و جمع آوری آب بیانگر این مطلب است. همین نیاز انسان ها به آب و تأثیر آن در زندگی ایرانیان، سنت ها، جشن ها و اعتقادات بسیاری در میان آن ها به وجود آورده است. در جایی دیگر آبشارها، معادن، ویژگی های زمین شناسی، تأثیرات اقلیم در زندگی مردم و زیستگاه برخی گیاهان و جانوران هم در شمار آثار طبیعی-فرهنگی قرار گرفته اند.

پیوند فرهنگ و میراث فرهنگی بامیراث طبیعی ابعاد مختلفی دارد. بنابراین هم آثاری مانند تخت سلیمان، آبشارهای شوشتر و مانند این ها آثار شاخص در پیوند با میراث فرهنگی هستند. حتی بنا بر تعاریفی که درباره میراث طبیعی داریم، معادن کهن، ویژگی های زمین شناسی، جلوه های خاص اقلیمی و نیز زیستگاه برخی گیاهان و حیوانات هم در این شمار می آیند. گل سرخ با آن همه جایگاهی که در فرهنگ و ادبیات زندگی مردم ما دارد، تا آن جا که نام پیامبر اکرم را به خود گرفته و گل محمدی یا گل گلاب نامیده می شود، از نمونه های برجسته میراث طبیعی-فرهنگی است.

علاوه بر مکان هایی که در قسمت مربوط به مناظر فرهنگی انواع آن را بر شمردیم، برخی دریاچه ها، کویر، موسیقی طبیعت، بیشه های مقدس، شکارگاه ها و غارها نیز می توانند جلوه هایی از میراث طبیعی-فرهنگی باشند.

1