18 آوریل 2024 - 03:32

گزارشی از کار آفرینی زنان در حوزه های صنایع دستی و مواد غذایی

1 اکتبر 2015 - 11:20 dsfr.ir/od4ci

جشنواره دستاوردهای اشتغال و كارآفرینی زنان

شیوه کار آفرینی در روستاها و شهرهای کوچک ایران بر مبنای ظرفیت های سنتی و عادت های اقتصادی مردم هر منطقه بنا شده است.

"روزنامه فرصت امروز"

کارآفرینی؛ این قدر این اصطلاح یا واژه یا هر چیز دیگری که نامش را بگذاریم در ادبیات اقتصاد این سال های ایران تکرار شده که جملات مربوط به آن را می توان در یک کتاب گردآوری کرد. طی چند سال اخیر در همین حوزه کارآفرینی زنان هم عبارتی بوده که دائما تکرار شده است. جشنواره ها و همایش هایی در این زمینه برگزار شده و کتاب هایی هم چاپ شده است، اما شاید کمتر کسی به این موضوع پرداخته باشد که اصولا زنان ایرانی در چه حوزه هایی کارآفرینی کرده اند؟ یا اینکه چه تفاوتی بین کارآفرینی زنان شهری با زنان روستایی وجود دارد و مهم تر اینکه بسترهای منطقه ای در شهرهای بزرگ برای کارآفرینی مربوط به چه حوزه هایی است و در روستاها و شهرستان های کوچک مربوط به چه حوزه هایی.

مسئله دیگری که در این میان دارای اهمیت است مربوط به ظرفیت های سنتی منطقه ای برای زنان است، زیرا بسیاری از شغل ها و به تعبیری بهتر فعالیت های زنان در نواحی مختلف ایران براساس سنتی قدیمی و دیرینه انجام می شود؛ از قالی بافی گرفته تا جمع آوری گیاهان دارویی و ساخت داروهای محلی. حالا که این فعالیت های سنتی که در قاموس رفتاری و اقتصادی خانواده های ایرانی جایگاهی طبیعی داشته اند یا به فراموشی سپرده شده اند یا بسیار محدود پیگیری می شوند، کارآفرینی به عنوان رویکردی جدید می تواند به بازسازی و بازآفرینی این مشاغل بپردازد.

خبرنگار «فرصت امروز» در گفتگوهایی که با بانوان کارآفرین از نواحی مختلف ایران داشته به این نتیجه رسیده شیوه های کارآفرینی در روستاها و شهرهای کوچک ایران برمبنای ظرفیت های سنتی و عادت های اقتصادی مردم هر منطقه بنا شده است. درحقیقت این افراد با تکیه بر پتانسیل حاضر در منطقه خود گاه هنری را احیاء کرده اند؛ هنری که زیرساخت ایجاد مشاغلی را رقم زده است. به نظر می رسد اگر قرار است نهضت کارآفرینی در ایران راه اندازی شود، ظرفیت های محلی و مختص هر منطقه بهترین گزینه ها می توانند باشند.

فاطمه شیخی، کارآفرین حوزه کشاورزی

لرستانی و اهل بروجرد است. فاطمه شیخی انبوهی از تقدیرنامه  و تبریک نامه و برگه هایی از این دست را پشت سر خود می بیند. بانویی از دیار لرستان که 45 هکتار زمین کشاورزی اش را به جایی برای اشتغال زنان و مردان تبدیل کرده است. گندم و حبوبات محصولات کشاورزی اش هستند. حدود 20نفر با او کار می کنند. از سال 72 تاکنون به این کار مشغول است و بارها تولیدکننده برتر استان در حوزه کشاورزی معرفی شده است. حتی صندوق زنان روستایی را هم اداره می کند و کلا عاشق فعالیت هایی از این دست است. البته این بانو علاوه بر تولیدات کشاورزی در مرحله بعدی به بسته بندی سبزیجات و حبوبات هم پرداخته است. در واقع با ایجاد جمعی 30نفره از زنان بدسرپرست به بسته بندی سبزیجات در طول روز هم می پردازد و از این طریق حقوقی دریافتی برای این زنان به وجود می آورد. می گوید ایجاد این زمینه ها برای کار، مهم ترین ویژگی اش این است که خصوصی و برای افرادی کارآمد است که توان دستیابی به شغلی در اجتماع را ندارند. این بانوی خوش صحبت بروجردی به بازار مصرف تولیدات شان هم اشاره می کند و می گوید: محصولات تولیدی ما در زمره ارگانیک ها قرار می گیرند. به همین دلیل اقشار متوسط به بالای جامعه خریداران این محصولات هستند. شیخی همراه با خانواده اش این کارها را اداره می کند و می گوید کارش را گسترش هم خواهد داد اگر تسهیلاتی برای کمتر کردن هزینه ها به او بدهند. می گوید شهرش و استانش از مراکز پرورش گیاهان سنتی و حتی دارویی است. محصولاتی که خواهان زیادی دارد و مهم ترین نتیجه اش هم ایجاد اشتغال برای مردم به ویژه زنان است.

ماندانا امینی، کارآفرین حوزه صنایع غذایی

فوق لیسانس روانشناسی دارد. یزدی است و قند یزد را با تغییری مشتری پسند به بازار عرضه می کند. می گوید به خاطر تولید قند به یزد برگشته است. عنوان برندش هم بی بی  یزدی است. می گوید وظیفه قندشکنی در خانواده های یزدی به مادربزرگ ها مربوط بوده است.

در لهجه یزدی هم به مادربزرگ مادری بی بی می گویند و همین امر موجب شده تا این نام را برای محصولات خود انتخاب کند. از سال 93 شروع کرده به تولید قندی که نداشتن بلانکت یا همان جوهر سرطان زای موجود در قند صنعتی مهم ترین ویژگی  قندهای تولیدی اوست و روزانه 20تن قند و شکر تولید می کنند. می گوید از معاونت غذا و دارو و اداره استاندارد هم مجوز دارد. در این مدت اندک برای 16نفر به صورت مستقیم و برای بیش از 20نفر به صورت غیرمستقیم ایجاد اشتغال کرده است. می گوید بازخورد خوبی از این تولید گرفته اند و حالا به دنبال گرفتن نمایندگی در شهرهای مختلف ایران است. البته گوشه چشمی هم به بازار کشورهای عربی دارد و می گوید: از کشورهای عربستان، بحرین و امارات برای گرفتن نمایندگی به او مراجعه کرده اند. وی این ابتکار خود در تولید چنین قندهایی را از این جهت مهم می داند که مردم دیگر به دنبال مصرف محصولات هر چه سالم تر هستند.

به همین دلیل گرایش خوبی به محصولاتی دارند که مواد شیمیایی کمتری داشته باشند و تندرستی شان را به خطر نیندازد. امینی بازار مصرف محصول خود را همه خانواده ها می داند زیرا معتقد است که قند محصول لوکسی نیست و همه در سبد مصرفی خانواده ها جایگاه ثابتی دارد. بنابراین سرمایه گذاری روی تولید این محصولات مقرون به صرفه است.

فاطمه حجتی، کارآفرین حوزه صنایع دستی فلزی

ورشو؛ آلیاژی تشکیل شده از نیکل، روی و مس که همیشه نام لرستان را به ذهن متبادر می کند. تا جایی که این منطقه از ایران را مرکز ورشوسازی دنیا می دانند. در منطقه لرستان هنوز هم در خانه های روستایی و مناطق سنتی تر می توان ظرف و ظروفی از این جنس را دید که خود نشان از قدمت استفاده از این آلیاژ در این نواحی دارد. همین ظرفیت موجب شده تا فاطمه حجتی با جمع آوری و خرید ظروف مستعمل این چنینی از خانه های مردم محصولی دیگرگونه از آنها به دست دهد. محصولی که یک هنر آن را ایجاد می کند؛ قلم زنی نام این هنر است. اطلاعات تاریخی خوبی در این زمینه دارد. از اینکه در شرق اروپا این آلیاژ تولید می شده و حتی قبل از جنگ جهانی دوم به لرستان می آمده و توسط استادکاران این منطقه به ظرف و ظروف تبدیل می شده است.

حجتی می گوید پنج نفر هستند که این کار را انجام می دهند. نقش و نگارهای مختلف را روی ظروف انجام می دهند و مثلا اگر قیمت یک دیس 50هزار تومان باشد بعد از قلم زنی قیمتش به 250هزار تومان می رسد. 20نفر هم به صورت غیرمستقیم با این بانو همکاری می کنند. 10سال است که به این کار اشتغال دارد. سفارش های زیادی هم در این زمینه دریافت می کنند و به نوعی کارش را آینده دار هم معرفی می کند. هرچند می گوید باید این هنر و ارزش این کارها بیش از پیش به مردم معرفی شود. می گوید این مرحله را باید دولتی ها و سازمان ها انجام دهند. می گوید در کشورهایی چون شیخ نشینان خلیج فارس، عراق، افغانستان و کشورهای آسیای میانه از این ظروف استقبال می شود که این امر نشان می دهد می توان این کار و این هنر را گسترش داد.

نرگس ایمانی، کارآفرین حوزه صنایع دستی

مطمئن صحبت می کند. تن صدای محکمی دارد و روی گشاده ای برای حرف زدن دارد. ایمانی اهل خراسان شمالی و شهرستان جاجرم است. ایمانی کارش مهره دوزی روی پارچه های ترمه است. به این صورت که با 120نفر خانم در این زمینه همکاری می کند. می گوید بسته به میزان کاری که انجام می دهند و کیفیتی که کارشان دارد بین 700هزار تا 2میلیون تومان در ماه درآمد دارند.

ایمانی می گوید چون کارشان ظریف کاری است خواهان زیادی هم برایش وجود دارد. البته وی معتقد است بازار فروش این محصولات هنوز به خوبی ایجاد نشده است. یعنی هنوز هم برای فروش روی نمایشگاه های فصلی و سالانه حساب می کنند.
درحالی که نبود فروشگاه های دائمی لطمه زیادی به کارشان می زند. زیرا کار تا به  فروش نرسد، دریافتی  هم وجود ندارد. این بانوی کارآفرین با تجمیع خانم هایی که به این هنر مسلط هستند تا حدود زیادی هزینه های زندگی شان را مرتفع کرده است اما برای گسترش کار باید کارگاه هایی برای آموزش هم داشته باشند. می گوید امکاناتی چون اعطای تسهیلات برای ایجاد مکانی این چنینی کمترین حمایتی است که دولت می تواند از این زنان بکند. می گوید ایجاد کارگاه و برگزاری نمایشگاه های هر چه بیشتر هم مشوقی برای ادامه کار است و اینکه جایی برای تجمیع تجربه های کارآفرینی از سراسر کشور است. حتی بازارهایی برای فروش در سایر استان ها هم برای زنان کارآفرین ایجاد می شود.

مژگان عبدی، کارآفرین حوزه صنایع دستی

دیدن صندوقچه های مادربزرگ ها و کلا قدیمی های خانواده هنوز هم برای سایرین و به معنای دیگر جدیدترها لذت بخش و جذاب است. صندوق های چوبیِ سنگینی که همیشه رازهای مگویی را هم در دل خود پنهان می کردند و آگاهی از محتویات شان شاید همیشه محال بود. حالا همین حس نوستالژی را داشته باشید تا ببینید که مژگان عبدی از کردستان چگونه با ابتکاری جالب توانسته سویه دیگری از آنها را به جامعه و بازار عرضه کند. صندوقچه های چوبی با طرح های قدیمی که با استفاده از تکه های قالی، جاجیم و گبه های قدیمی و مستعملی که از خانه ها و سایر مکان ها خریداری می کنند، پوشانده می شوند و به کالایی جدید تبدیل می شوند. کالایی که رنگ و لعاب دیگری به خود می گیرد و حالا به بازار کشوری چون عراق هم راه یافته است. از آنجایی که کرد است، اربیل و سلیمانیه هم بازارهای هدفش هستند. خانوادگی این کار را اداره می کنند و هشت نفر هستند که کارگاه را سر پا نگه داشته اند.

عبدی می گوید از این ابتکارش استقبال شده است و آینده این کار را هم روشن می بیند. این بانوی 30ساله حالا کسب وکاری را ایجاد کرده که هم خودش را صاحب درآمد کرده است و هم خانواده اش. راه دوری هم برای شغل یابی نرفته است. تنها با نگاهی دقیق ظرفیت های اطرافش را دیده و تکه های قالی و جاجیم دیار زندگی اش را روی صندوقچه ها نشانده است تا با فرمولی ساده اما درآمدزا شغلی ایجاد کرده باشد.

فائقه عسگری، کارآفرین حوزه صنایع دستی

بندرعباسی است و کارش مربوط خریدوفروش ساکنان دریا که صدف ها گزینه های اصلی هستند. صدف هایی که هر جا قرار بگیرند نشانی از جنوب به شمار می روند و صدایی خیالی از دریا را با خود دارند. اما صدف ها که تا چند سال پیش لب دریا بی مصرف افتاده بودند و زیر کفش های مسافران خرد می شدند حالا گردن آویز زنان و دختران ایرانی شده اند.  بزرگ ترهای شان تا بوفه ها هم پیش رفته اند و شده اند یک شیء  تزیینی دوست داشتنی.

عسگری 22سال است که در حوزه صنایع دستی مانند رودوزی فعالیت می کند و چندین سال است که با صدف ها زیورآلات می سازد. زیورآلاتی که در کارگاه های خانگی و توسط بیش از 120نفر زن تولید می شوند. می گوید عاشق کارش است و هیچ گاه ناامید نشده است چون نه تنها منافع مادی ایجاد می شود بلکه کار با جمعی از زنانی که به نوعی زندگی شان از این راه تامین می شود برایش انرژی بخش است. می گوید بسیاری از اطرافیانش به او گفته اند وقتش را تلف می کند و سودی و آینده ای ندارد اما من هیچ گاه ناامید نشده ام و کارم را ادامه خواهم داد. پیوسته رمز موفقیتش را عشق به کارش می داند.

وقتی از او می پرسم که صدف های بزرگ را از کجا تهیه می کنید می گوید: غواصان هستند که این صدف ها را پیدا می کنند و به ما می فروشند. غواصانی از جنس زن و مرد. غواصانی که شغل اصلی شان ماهی گیری است و بیشتر در جزیره هنگام به این کار مشغولند. البته تمیز کردن این صدف ها هم مراحلی دارد. از بیرون آوردن حلزون درون شان تا خوشبوکردن شان. گرفتن رسوبات شان هم مرحله  دیگری از کار است که به عنوان پولیش کردن صدف ها از آنها یاد می کند.
راضیه عبداللهی، کارآفرین حوزه فرش

سبزینگی چهره اش او را به دیار جنوبی ها سوق می دهد. بوشهری است. پشت سرش فرشی ابریشم آویزان است. نقش و نگاری از شکار و تیر و کمان و خلاصه صحنه های حماسی. این روح جنگندگی را در وجود خودش هم می بینم آنجایی که می گوید دستگاه جوشکاری را دست می گیرد و با جوش دادن لوله ها دارهای قالی اش را خود می سازد. حتی می گوید قاب تابلوی تابلوفرش ها را هم خود می سازد. می گوید کاری ندارد که...! من باید از هزینه هایش کم کنم تا بتوانم زنان حاضر در کارگاهم را تامین کنم و هزینه های بیمه و دستمزدشان را بپردازم. البته این نکته را هم اضافه می کند که مسئولان استانی هیچ حمایتی از او نمی کنند.

می گوید ده ها نمایشگاه خارج از کشور رفته و کارهایش را برده است اما برای مسئولان مهم نیست. طرح های مورد علاقه مشتریان خارجی را شناسایی کرده است و مطابق سلیقه آنها تولید می کند. البته او دلش به تلاشش گرم است. می گوید چندین بار زمین خورده است و به نقطه صفر هم رسیده اما حمایت و روحیه بخشی خانواده موجب شده که ناامید نشود. از سال 82 شروع کرده و در سال 83 شرکتش را در قالب تعاونی به ثبت رسانده است. شرکت تعاونی معرق کاری صدف در سال 94 گواهینامه ایزو 2008 را هم دریافت کرده و برندش هم ثبت شده است. چندین بار هم زن نمونه کارآفرین استان بوشهر شده است. چندین بار هم زن نمونه کارآفرینی کشوری شده است. 50نفر با او همکاری می کنند. افرادی که بسیاری از آنها ساکنان روستاهایی هستند که در آنها زنان راهی برای درآمدزایی ندارند و از این طریق برای شان ایجاد شغل و درآمد شده است.

فرخنده بادروج، کارآفرین حوزه صنایع دستی

روی مینای (چارقد زنان جنوب) زنان جنوبی نقش و نگار می زند و یک چارقد ساده را به جنسی اعلا و قیمتی تبدیل می کند. جوان است و البته با اعتماد به نفس بالا. کاملا مشخص است که داشتن شغل و ایجاد فرصت درآمدزایی برای دیگران حس ارزشمندی فوق العاده ای در او ایجاد کرده است. رودوزی عنوان هنری است که روی میناها انجام می دهد. در کار حصیربافی هم هست و سبد ها و پیاله های متنوعی در این رسته ایجاد کرده است. از 14سالگی به کار رویه دوزی مشغول است و الان خودش 20نفر را دارد که این کار را برایش انجام می دهند. در قسمت حصیربافی هم 30نفر با او همکاری می کنند.

می گوید هدف آینده اش انتقال این طرح های سنتی به مانتوهاست. ولی برای تولید مانتوهایی از این دست باید بتواند پارچه مرغوب تهیه کند و به همین دلیل هم هست که به دنبال گرفتن تسهیلات دولتی است. می گوید موافقت هایی هم با او شده است. بادروج که فامیلی  جالب توجهی هم دارد می گوید چارقدها و شال هایی با رودوزی های سنتی نه تنها در ایران بلکه در کشورهای عربی هم خواهان زیادی دارند. در مورد تهیه این شال ها هم می گوید قیمت هر کدام شان اگر 50هزار تومان باشد بعد از رودوزی بین 300 تا 500هزار تومان در بازار ایران به فروش می رسند. البته او به بازار کشورهای عربی توجه خاصی دارد. می گوید این رودوزی ها را در دوبی و کویت تا یک میلیون تومان می فروشیم و افراد زیادی در آنجا خواهان شان هستند. می گوید برای این طرح های سنتی و اصلی بازار خوبی در آنجا وجود دارد و باید توان تولید انبوه داشته باشم تا بتوانم در بازار این کشورها حضور پررنگی داشته باشم.

1