در حالی که هر روز خبرهای جدیدی از ورود قطارهای گردشگری و حتا انعقاد تفاهم نامه های جدید در این حوزه بین ایران و سایر کشورها منتشر می شود اما کارشناسان معتقد هستند زیرساخت های ریلی فرسوده و نیازمند بررسی مجدد است.
مهرماه سال گذشته بود که نخستین قطار گردشگری اروپایی با تور مسافرتی هزار و یک شب از مرز رازی وارد کشور شد. بعد از ورود این قطار لوکس که حامل گروهی 78 نفره از توریست های اروپایی بود و هم چنین با بهبود روند مذاکرات هسته ای، قطارهای دیگری نیز راهی ایران شدند تا این نوع خاص از گردشگری دوره جدیدی را تجربه کند. به این ترتیب از زمان یاد شده تا کنون دست کم 4 قطار از این دست، چندین گروه از گردشگران خارجی را به ایران آورده است.
آن طور که از اخبار منتشر شده به دست می آید ظاهرا استقبال از قطارهای گردشگری از سوی توریست ها به قدری خوب بوده است که حتی نا امنی های اخیر در منطقه بر تصمیم گردشگران تاثیری نداشته و برنامه ورود قطارها به ایران همچنان بر روی ریل است.
اما موج ورود قطارهای گردشگری لوکس به ایران که با استقبال مسئولان گردشگری کشور نیز همراه شد، تا آن جا پیش رفت که در اواسط ماه جاری و با ورود رییس جمهور اتریش به ایران، تفاهم نامه راه اندازی اولین قطار گردشگری ایران و اتریش با حضور رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به امضا رسید.
امضا این قرارداد اگرچه با توجه به رویکرد دولت یازدهم نسبت به ارتقا صنعت گردشگری در کشور کاملا منطبق به نظر می رسد؛ اما در عین حال با توجه به شرایط فعلی مسیرهای ریلی در کشور سوالاتی را به همراه دارد.
یکی از نخستین سوالاتی که در این زمینه مطرح می شود این است که آیا زیرساخت های ریلی کشورمان پاسخگوی پروژه های گردشگری بین المللی خواهند بود؟ این سوال در شرایطی مطرح می شود که در حال حاضر ایران با 8 هزار و 442 کیلومتر خط آهنی که در اختیار دارد، رتبه 25 جهانی را به خود اختصاص داده است. این رکورد ما را بالاتر از مجارستان، پاکستان و شیلی و پایین تر از کوبا، ترکیه و جمهوری چک قرار می دهد. به گفته کارشناسان در حال حاضر حتی هند از نظر زیرساخت های ریلی در شرایط بهتری نسبت به ایران قرار دارد.
یک کارشناس ارشد گردشگری در گفتگو با «دنیای سفر» با اشاره به این نکته که هر پروژه ای برای اجرایی شدن به پیش نیازها، مطالعات و امكان سنجی هایی نیاز دارد، می گوید: اگرچه انعقاد قرارداد هایی نظیر پروژه قطار گردشگری ایران و اتریش در شرایطی که ارتباط ما با دنیا با گشایش همراه شده است و از سویی درآمدهای نفتی ما نیز با کاهش چشم گیری همراه شده، در ظاهر بسیار خوب به نظر می رسد اما باید توجه کرد تا در دام انعقاد تفاهم نامه های پی در پی و بدون زیرساخت گرفتار نشویم.
حمید امینی در ادامه با اشاره به این نکته که امضای قرارداد راه اندازی قطار گردشگری با همكاری شركت های اتریشی و ایرانی شروع خوبی است، می گوید: ما پیش از امضای چنین قراردادهایی نیاز داریم تا زیرساخت های لازم برای انجام این دست پروژه ها را ایجاد کنیم. به طور مثال، در كشور در حال توسعه ای مانند هند، هفتاد درصد حمل و نقل با قطار انجام می شود؛ اما باید توجه داشت، سیستم ضعیف، تا حدی فرسوده و با گستره ای کم مانند راه آهن ما توان چندانی برای جذب سرمایه های خارجی نخواهد داشت.
به عقیده این کارشناس ارشد گردشگری هنوز در دسترس ترین وسیله برای طی کردن فاصله تهران و شهرهای توریستی مانند اصفهان، یزد و شیراز وسیله نقلیه شخصی و جاده ای است و هنوز قطارهای ما فاصله تهران تا اصفهان را دست كم 8 تا 9 ساعته طی می كنند. در چنین شرایطی مسافران ترجیح می دهند این فاصله را با خودروهای شخصی طی کنند، به نظر می رسد ناوگان حمل و نقل ریلی کشور که در جلب رضایت گردشگران و مسافران داخلی اقبال چندانی نداشته است باید تمرکز بیشتری بر پروژه های بین المللی خود داشته باشد.
به این ترتیب با توجه به عدم گسترده بودن مسیرهای ریلی به سراسر کشور و همچنین فرسوده بودن مسیرهای فعلی، اگرچه به نظر می رسد به مدد جاذبه های گردشگری بی نظیر ایران در کوتاه مدت موجی از گردشگران خارجی از طریق قطار وارد کشور شوند، اما واقعیت این است که برای ادامه این مسیر و تبدیل شدن به یکی از مسیرهای شاخص گردشگری ریلی باید راهی طولانی در کشور پیموده شود.
در حال حاضر از 31 استان کشور فقط 20 استان به شبکه ریلی متصل هستند و 11 استان آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، کردستان، کرمانشاه، گیلان و همدان از دسترسی به خطوط ریلی محروم هستند. این تعداد استان در حالی با وجود دارا بودن جاذبه های گردشگری بسیار، از دسترسی به خطوط راه آهن محروم هستند که با توجه به هزینه 5 میلیارد تومانی احداث هر یک کیلومتر راه آهن به نظر می رسد دولت باید سرمایه گذاری چشم گیری بر روی توسعه خطوط ریلی داشته باشد.
اما نکته دیگری که امینی به آن اشاره می کند این است که گردشگرانی که ترجیح می دهند با قطار وارد کشورمان شوند، اصولا افرادی هستند که ترجیح می دهند سفری کم هزینه داشته باشند و از اقامتی گران قیمت و لوکس دوری می کنند، بنابراین ممکن است ارزآوری چندانی به کشور نداشته باشند، ضمن اینکه این طیف مخاطبان برای این گونه قطارها چندان زیاد نیست.
از این رو به نظر می رسد سرمایه گذاری بر روی ورود گردشگران ریلی به کشور بیشتر نوعی نمایش سیاسی برای نشان دادن امنیت کشور و هچنین تلاشی برای توسعه هرچه بهتر روابط بین المللی بعد از توافق هسته ای ایران و کشورهای 1+5 باشد. موضوعی که اگرچه می تواند ارزآوری اندکی نیز به همراه داشته باشد اما به نظر می رسد حتی اگر قصد نهایی آن توسعه گردشگری ریلی باشد، نیاز به زیرساخت هایی فراتر از چیزی دارد که حالا ناوگان حمل و نقل ریلی کشور در اختیار دارد.