کشف جامی از سفال لپویی در کنار یک گور چاله ای می تواند دریچه ای از این دورۀ ناشناخته در تاریخ ایران به روی ما بگشاید.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، کامیار عبدی سرپرست هیأت کاوش در تپه لپویی با بیان این مطلب تصریح کرد که کاوش در تپه لپویی به کشف گور چاله ای شامل تدفین از دوره لپویی، یک جام با سفال لپویی، آتشدان نعل اسبی، سازه حرارتی، تکه های 2 خمره بزرگ و... منجر شد. او افزود: به جز الگوی استقراری و سفال، دانش ما دربارۀ دورۀ لپویی عملا نزدیک به صفر بود اما بر اساس لایه نگاری تطبیقی مشخص شد که دورۀ لپویی پس از دورۀ باکون و پیش از دورۀ بانش در دوره بندی پیش از تاریخ حوزۀ رود کر، یعنی حدود 3800 تا 3300 پیش از میلاد قرار داشت.
عبدی تصریح کرد: در سال های اخیر با کاوش در محوطه های باستانی تپه مهرعلی دشت سده در شمال فارس و تل نورآباد و تل اسپید دشت نورآباد در غرب فارس تا اندازه ای به اطلاعات ما دربارۀ دورۀ لپویی افزوده شده، منتهی برخی پرسش های کلیدی دربارۀ این دوره، از قبیل گاه نگاری مطلق، اقتصاد معیشتی، ساختار اجتماعی و تشکیلات سیاسی آن کماکان در هاله ای از ابهام بود.
به گفته وی، در مرحلۀ جدید «پروژۀ باستان شناسی فارس» پس از ده سال وقفه بعد از کاوش در ملیان در سال 1383 بر اساس مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی با کمک دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت در مرداد و شهریور 1394 هیأتی عازم کاوش تپۀ لپویی شد.
سرپرست هیأت کاوش در تپه لپویی اهداف اصلی این هیأت را، پیدا کردن مدارکی برای پاسخ مقدماتی به پاره ای از پرسش های پیش گفته و تعیین عرصه و حریم تپۀ لپویی ("تپۀ شنگولی" به لفظ محلی) به منظور جلوگیری از تخریب تنها تپۀ باقی مانده از مجموعه ای که سامنر در سال 1346 شناسایی و ثبت کرده بود اعلام کرد.
او افزود: کاوش در تپۀ لپویی در بیستم مرداد 1394 با گشودن یک تاشه (واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای "ترانشه") به ابعاد 2 در 5 متر به نام TT1 آغاز شد و پس از زدودن خاک سطحی به عمق 35 تا 55 سانتی متر که محتوی قطعات سفال بود نهشت های باستانی آشکار شد. با وجود تلاش و دقت فراوان بجز یک آتشدان نعل اسبی شکل چینه ای اثری از پدیدارهای معماری پیدا نشد و محدودۀ اطراف این آتشدان آکنده از خاک مخلوط با خاکستر بود که برای شناورسازی جمع آوری شد.
او افزود: لایۀ زیرین نهشتی متراکم از آوار فشرده با اندکی یافته های باستانی بود که سوای چند مکانه (واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای "لوکوس") در آن اثر دیگری پیدا نشد. در لایۀ زیرین آن سازۀ حرارتی دیگری با ساختاری کاملا متفاوت پیدا شد که عبارت بود از لایه ای از خاکستر که روی آن به شکل نامرتب قطعات متعدد سنگ هایی به اندازۀ تقریبی مشت انسان چیده شده بود.
وی با بیان اینکه قسمت زیرین این سنگ ها حرارت دیده و سوخته بود اما بر قسمت رویی آن ها اثری از سوختگی دیده نمی شد اظهار داشت: این شیوۀ تولید حرارت در محوطه های دورۀ نوسنگی متداول بوده، اما ادامۀ آنها تا دورۀ لپویی پرسش برانگیز است. نکته دیگر این که هیچ یک از سنگ های این مورد استفاده نشده و به حال خود رها شده بودند.
عبدی افزود: در حدود 10 متری شمال شرقی تاشۀ اول تاشۀ دوم (TT2) به ابعاد 2 در 4 متر باز شد و پس از برداشتن لایۀ سطحی تکه های یک خمرۀ بزرگ آشکار شد که به دقت خاکبرداری و تمام نهشت درون آن برای شناورسازی جمع آوری شد. با توجه به این که چند قطعه سفال از همین جنس در دیوارۀ جنوبی تاشه مشاهده شد به گمان این که این تکه سفال ها به این خمره تعلق دارند تاشه یک متر به سمت جنوب گسترش یافت، اما با خاکبرداری در این محدوده مشخص شد که این تکه سفال ها در واقع به خمره ای دیگر تعلق دارند که آن نیز به طور کامل خاکبرداری و نهشت درونش برای شناورسازی جمع آوری شد.
عبدی خاطرنشان ساخت که به این امید که این دو خمرۀ بزرگ در کنار دیواری قرار دارند تاشه یک متر به سمت جنوب و شرق گسترش یافت، اما در این جا نیز با وجود کنکاش فراوان به جز نهشت فشرده با اندکی یافته های باستانی به هیچ گونه پدیدار (واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای "فیچر") برنخوردیم. در روزهای پایانی فصل کاوش در گوشۀ شرقی-شمال شرقی تاشه پدیداری ظاهر شد که احتمالا یک گور چاله ای است ودر جنب غربی گور یک جام به دست آمد که از سفال لپویی است و نشان می دهد که به احتمال زیاد گور نیز به این دوره تعلق دارد.
به گفته او اگر این پیش فرض ما درست باشد این نخستین تدفین از دورۀ لپویی است که تا به حال شناسایی شده و می تواند دریچه ای به روی این دورۀ ناشناخته در تاریخ ایران به روی ما بگشاید.
گفتنی است، تپۀ لپویی در ارتفاع 1570 متری از آب های آزاد در حدود 10 کیلومتری شرق رود کر و در فاصلۀ حدود 200 متری شمال شهرک لپویی در بخش زرقان در فاصلۀ 30 کیلومتری شمال شیراز قرار دارد. جادۀ آسفالته شیراز به هرابال و بیضا از شمال تپه می گذرد و بخش هایی از تپه را از بین برده است. طول تپه در راستای شرقی-غربی 140 متر و پهنای آن در راستای شمالی-جنوبی 130 متر است و مساحت محوطه حدود 1 در 2 هکتار و بیش ترین ارتفاع آن از زمین های اطراف اندکی بیش از یک متر است. این محوطه به شمارۀ 16703 مورخ 20/6/1385 در فهرست آثار ملّی ثبت شده است.
زنده یاد ویلیام سامنر طی بررسی های خود در حوزۀ رود کر در سال 1967 م (1346 ه.ش) مجموعه ای متشکل از چند محوطۀ باستانی کوچک بین 0/5 تا 1/5 هکتار در مرتع پایین دست روستای وقت لپویی را شناسایی کرد.
از قرار معلوم اکثر این محوطه ها تک دوره ای و با سفال سرخرنگ بدون نقش بودند که این سفال پیشتر در دهۀ 1930 م (1309ه.ش) در لایه های به هم ریختۀ فوقانی تل باکون شناسایی و از سوی کاوشگران "باکون الف5" نامگذاری شده بود.
سامنر با بیان وجود ارتباطات لایه نگاشتی و گاه نگاشتی بین سنت سفالگری باکون و این سنت سفالگری، با توجه به ماهیت متفاوت سفال سرخرنگ لپویی آن را سبکی متفاوت از سفال شناخت و مرحله ای از دوره بندی پیش از تاریخ حوزۀ رود کر را با نام "لپویی" معرفی کرد.
کاوش در تپه لپویی که در تاریخ 94/05/20 با مجوز ریاست پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری شروع شده بود به اتمام رسید.