25 آوریل 2024 - 05:15

چرا باید اشعار فارسی مولوی مشترکا با ترکیه ثبت شود؟!

3 ژوئن 2016 - 09:00 dsfr.ir/h27o6

چرا باید اشعار فارسی مولوی مشترکا با ترکیه ثبت شود؟!
payamemahtab.com
یکی از اشعار معروف مولوی

اگر قرار بر ثبت مشترک «مثنوی معنوی» مولوی با ترکیه در یونسکو باشد، باید با کشورهای عربی نیز برای چنین ثبتی به توافق رسید، زیرا تعداد اشعار عربی مولوی سهم نسبتا قابل توجهی نسبت به اشعار ترکی وی دارند.

دولت در شرایطی برای ثبت مشترک «مثنوی معنوی» مولوی با ترکیه در یونسکو ثبت شود که اگر چنین اراده ای باشد، باید با کشورهای عربی نیز برای چنین ثبتی به توافق رسید، زیرا اشعار اصلی ترکی مولوی به ندرت یافت می شود و در مقابل تعداد اشعار عربی سهم نسبتا قابل توجهی دارند و اعراب حاشیه خلیج فارس در این حاتم بخشی در اولویت هستند!

به گزارش «تابناک»، یکی از مسئولان دولت خبر داده که با ترکیه توافق شده، «مثنوی» مولانا جلال الدین بلخی را مشترک ثبت کرد و مولانا یکی از نقاط مشترک فرهنگی ایران و ترکیه در نظر گرفته شود. این حاتم بخشی مفاخر ادب فارسی در حالی رخ می دهد که درصد بسیار اندکی (کمتر از یک هزارم) اشعار مثنوی به زبان ترکی است.

البته این امکان وجود دارد، طیفی از اشعار ترکی که بعدها توسط برخی مریدان مشهور مولوی به برخی نسخه های مثنوی افزوده شده نیز به نام مولوی ثبت شود؛ اما نخبگان ادبی کشورمان با اندکی دقت به نثر متفاوت این اشعار پی می برند و تفکیک این اشعار منتسب شده به مولوی از اشعار اصیل و واقعی برای خبرگان دشوار نیست.

این ثبت از آن جهت خطرناک است که پیش از این پان ترک ها تلاش وسیعی برای ترک خواندن «مثنوی معنوی» به کار برده بودند و حتی برخی از آنها این تعبیر مضحک را به کار می برند: «اگر مولانا ایرانی است پس لابد قونیه هم یکی از شهرهای ایران است!» و با این اوصاف، چنین ثبتی در شرایطی که قریب به اتفاق اشعار مولوی به فارسی و اندکی از این اشعار نیز به زبان عربی است، صرفا ایجاد بستر لازم برای بهره برداری بیشتر از مولوی است.

این در حالی است که اگر قرار بر چنین ثبت مشترکی باشد، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در اولویت هستند، چون شمارش اشعار عرب در «مثنوی» مولوی چهار رقمی است و به همین دلیل، ادعای اعراب درباره عرب بودن مولوی می تواند مستدل تر از ادعای ترک های ترکیه درباره ترک بودن مولوی - آن هم با تکیه بر چند ده بیت - باشد و دوستان می توانند برای حراج مولوی ابتدا سری به شیخ نشین های جنوب خلیج فارس بزنند!

از شوخی گذشته، واقعا چرا باید چنین ثبت مشترکی از ادبیات فارسی با ترکیه رخ دهد و چرا نباید این ثبت مشترک با تاجیکستان و افغانستان که زبان فارسی در آن مناطق ریشه دارد، صورت پذیرد؟ با توجه به اینکه حتی بلخ موطن مولوی نیز در افغانستان است، این ثبت مشترک، ریشه عمیق تر و منطقی تر از بخشیدن «مثنوی» فارسی به ترکیه نبود؟

در مقابل اگر «زبان» را وطن شاعر و نویسنده تلقی کرد، طبیعتا مولوی ایرانی است و اگر مبداء حیات را مبنای هویت یک شاعر قرار داد، مولانا در ایران بزرگ و در افغانستان کنونی که انگلیسی ها از ایران تجزیه اش کردند، به دنیا آمده و باز هم نسبتی با ترکیه، به جز محل دفن این شاعر در قونیه ندارد. در مقابل به جای اینکه ایران «مثنوی» فارسی را با ترکیه سهیم شود، باید اتفاقی عکس این رخ دهد و ترکیه به نشانه حسن نیت، در ثبت جهانی «قونیه» ایران را نیز سهیم کند.

متأسفانه تاکنون نیز بیشترین بهره برداری اقتصادی و فرهنگی از مولانا را نیز ترکیه انجام داد و در مغرب زمین نیز بسیاری تصور می کنند، مولانا که با تعبیر RUMI خوانده می شود، شاعر ترک بوده است! اکنون مسئولان کشورمان نیز دست به دست مسئولان ترکیه داده اند و برای تحکیم روابط، کالایی گزاف تر از تاریخ و فرهنگ ایران برای شریک کردن ترکیه نیافته اند و در میان فرهنگ ایران، ارزشمندترین و پرخواهان ترین کالا را در اختیار ترکیه قرار می دهند.

بنابراین انتظار می رود، به هیچ عنوان چنین خیانتی بزرگ به مولانا و ادب و فرهنگ فارسی نشود و اشعاری که بر پایه زبان و ادبیات فارسی نوشته شده و کاملا ریشه فارسی دارد، به عنوان میراث ملی ایران در سطح بین الملل ثبت شود و اگر قرار بر ثبت مشترک است، تنها افغانستان و تاجیکستان فراخوانده شود. با وجود این، اگر همچنان اصرار بر خیانت به میراث مولاناست، علاوه بر ترکیه، می توان همه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را به دلیل کثرت اشعار عربی شریک کرد و روابط را با فروش مولوی صمیمانه تر کرد!

1