28 مارس 2024 - 13:35

ایمنی؛ خدمتی که از گردشگران دریغ می شود

28 ژوئن 2015 - 14:30 dsfr.ir/9c71y

ایمنی؛ خدمتی که از گردشگران دریغ می شود
آبشار مجن در ۳۵ کیلومتری شمال غربی شاهرود

طبیعت گردی نمونه ای از  گردشگری است که شاید بتوان گفت بیشترین هواداران خود را نسبت به سایر انواع آن در ایران دارد و شاهد حضور انبوه علاقه مندان در مناطق جنگلی ، کویری و کوهستانی است. در یک سفر یک روزه آخر هفته، خانواده ها اسباب خوراک و تفریح را برداشته و به مناطق اطراف شهرهایشان می روند؛ دانشجویان ساکن در هر شهر نیز فرصت را غنیمت شمرده و با کرایه یک مینی بوس یا وسایل مشابه فضای یک جمع دانشجویی ارزان و صمیمی را در طبیعت اطراف شهری که در آن به تحصیل مشغولند تجربه می کنند. با این حال طبیعت گردی حتی در این شکل ساده خود گاه با مخاطراتی همراه می شود که گردشگر ناچار است آن را به تنهایی حل کند.

جمعه گذشته در آبشار مجن شاهرود یکی از این جمع ها تشکیل شده بود و همه چیز به خوبی پیش می رفت تا اینکه خبر از گم شدن و سقوط یکی از اعضای گروه ها در دره پیچید. تنشی سراسر تنگه را در برگرفته بود و چند ماشین برای درخواست کمک به بیمارستان مجهز شهر رفتند. هلکوپتر به واسطه معضل بنزین قرار نبود برای این مساله از زمین بلند شود و به جستجوی گمشده برود ؛ تنها، نیروی امداد بیمارستان بودند که به جمع هیجان زده قول دادند به محل حادثه اعزام می شوند.  با این حال گردشگران به واسطه تاخیر امدادگران  به جای گذراندن اوقات خود در کنار خانواده همگی عملیات جستجو را در میان تنگه ها و صخره ها ادامه دادند؛ حرکتی که می توانست مخاطراتی را برای گروه جستجو به همراه داشته باشد و آنها را نیز در میان صخره ها گرفتار و حتی به فرض یافتن فرد گمشده به دلیل نداشتن آشنایی با اصول امداد، فرد صدمه دیده را با مشکلات جدی مواجه کند.

به هر ترتیب ساعت 10 شب نیروی امداد بیمارستانی به محل حادثه رسید، زمانی که جسد گردشگر جوان را یافته بودند و آنها مرحله انتقال جسد به سردخانه را انجام دادند. نقطه تاسف انگیز ماجرا در این است حادثه در جایی رخ داده که آخر هر هفته شاهد انبوه گردشگران است و برای ورود به آن نیز گردشگر باید مبلغ ورودی را پرداخت کند؛ تورهای طبیعت گردی که از نقاط مختلف کشور، شاهرود و جنگل ابر را به عنوان مقصد سفر خود در نظر می گیرند عموما آبشار مجن را به واسطه خنکای آب آن در تابستان در برنامه سفرشان می گنجانند.

 با این حال نه در این منطقه که به واسطه کوهستانی بودن احتمال خطراتی مشابه آنچه هفته گذشته اتفاق افتاد، می رود و نه در سایر مناطق مشابه کشور تمهیدی برای امداد و خدماتی از این قبیل در نظر گرفته نشده است؛ زمانی که نیروی انتظامی و دستگاه های مختلف برای برگزاری تورهای بدون مجوز تورهای طبیعت گردی بیشترین حساسیت را به خرج داده و با برگزارکنندگان این تورها شدت عمل به خرج می دهند و حتی جشنواره های دارای مجوز را به واسطه حضور زنان و مردان جوان تا ساعت ها متوقف می کنند و اعضا را در اتوبوس نگه می دارند، به نظر می رسد باید نیم نگاهی هم به امنیت گردشگران داشته باشند؛ گروهی که روز خود را با ایده گذراندن یک روز تفریحی آغاز می کنند و تا آخر شب ممکن است با حوادثی از این دست مواجه شوند که یا همراهشان را از دست دهند و یا در وضعیتی قرار بگیرند که همراه شان نزدیک به 10 ساعت در میان کوه و صخره به دنبال یافتن گمشده ای باشد که جز افراد ناکارآموزده جمع هیچ ارگانی  به او فکر نمی کند.

ممکن است استدلال نهادهای متولی گردشگری و امدادی در برابر چنین انتقادی بر این موضع استوار باشد که آنها توان پوشش تمام مناطق کشور را به لحاظ مسائل ایمنی ندارند؛ اما آیا نمی توان مناطق محدودی که به مناطق گردشگرپذیر شناخته شده است را مشمول خدمات ایمنی کرد تا از بروز حوادث اینچنینی برای گردشگران اجتناب شود؛ آیا همانطور که ماموران ارگان های مختلف برای رصد آنچه در این مناطق اتفاق می افتد حضور دارند نمی توان انتظار داشت امدادگری هم در میان جمع حضور داشته باشد تا در موقع لزوم بتواند به آسیب دیدگان یاری رساند و خیال خانواده ها را از بابت آنچه ممکن است پیش بیاید راحت کند و یا حتی جلوی برخی اقدامات نادرست که از سر دلسوزی صورت گرفته و وضعیت مصدوم را پیچیده تر می کند اجتناب کرد.

به نظر می رسد تا زمانی که تنها دغدغه مسئولان در گردشگری کشور به مجوزها و نه خدماتی که به گردشگران ارائه می شود؛ معطوف باشد باید منتظر بروز چنین حوادثی بود، مشابه آنچه پنج سال پیش در منطقه ای بین قزوین و تنکابن رخ داد و هشت کوهنورد در نیاردره مفقود شدند؛ استدلال نیروی هلال احمر در آن سال برای عدم امدادگری بر غیر قانونی بودن گروه بود و هیچ توجهی به وجه انسانی ماجرا نداشتند تا زمانی که حتی رسانه های خارج از کشور نیز خبر این گمشده ها را در میان سرخط خبرهای خود گنجاندند؛ آنگاه هلکوپتر برخاست اما زمانی گمشدگان را یافت که آنها پس از سه روز بدون غذا بودن خود را به ییلاق رسانده بودند.

1