28 مارس 2024 - 07:12

نگاهی به فیلم های دومین روز جشنواره فیلم سبز

16 می 2016 - 10:20 dsfr.ir/n80us

پوستر فیلم «مم خرس سیاه بلوچی»

«اوسیا»، تلاش علیرضا دهقان از وضعیت طولانی ترین قنات جهان است که شورای متولی راه حل بحران ناشی شده از آلودگی آب آن را تنها در مرگ قنات می داند.

جشنواره بین المللی فیلم سبز که از 24 تا 31 اردیبهشت در سینما فلسطین تهران و همزمان در مراکز استان ها برگزار می شود، رویدادی فرهنگی است که برخی عوامل آن را از سایر رویدادهای این عرصه متمایز می کند. نمایش فیلم هایی که هر کدام گوشه ای از ایران را پوشش می دهد این امکان را فراهم می کند تا گوشه های کمتر دیده شده ایران نیز در معرض دید علاقه مندان قرار گیرد و همچنین هنرمندان شهرستانی در کنار هنرمندان پایتخت کار خود را عرضه کنند.

در صبح دومین روز این جشنواره در محل سالن یک سینما فلسطین سه فیلم ایرانی اکران شد که شامل «مم خرس سیاه بلوچی»، «نویز» و «اوسیا » بودند.

«مم خرس سیاه بلوچی» ساخته مهدی چلاتی حاصل تلاش دو ساله کارگردان و گروه فیلمبردار برای بررسی وضع خرس سیاه بلوچی در استان سیستان و بلوچستان است. آنها در فیلم تلاش می کنند دیدگاه مردم نسبت به این گونه را در خلال گفت و گوها به دست آورند و در ادامه این دیدگاه ها را با رفتار واقعی خرس محک بزنند. به عنوان مثال زمانی که مردم از خطرناک بودن و حمله کردن این گونه به انسان را از ویژگی های خرس سیاه بلوچی عنوان می کنند، یکی از اعضای گروه شب را در مکانی به صبح می رساند که محل عبور و مرور خرس است. او با قرار دادن خرما تلاش می کند خرس را به خود جلب کند، اما خرس پس از خوردن خرما و بو کشیدن این عضو جسور گروه فیلمبرداری، از کادر خارج می شود. فیلمبرداری از  لاشه خواری خرس، غاری که در آن به همراه تشی و روباه یک همزیستی مسالمت آمیز  دارد در کنار  شیوه زندگی خرس سیاه بلوچی، «مم خرس سیاه بلوچی»  را به اثری منحصر به فرد در حوزه حیات وحش ایران تبدیل کرده است.

با این حال «مم خرس سیاه بلوچی» در کنار این نقاط قوت به زعم نگارنده نقاط ضعفی نیز دارد. در این فیلم به گفته گوینده تلاش دارد تعارض خرس و جامعه محلی را مورد تاکید ویژه قرار دهد با این حال حضور مردم محلی در این مستند چندان جدی نیست. حضور جامعه محلی در  نمایش زنی از این جامعه که تلاش می کند محل خرس را به گروه نشان دهد، یا مرد راهنما که ذکر می شد به استخدام گروه درآمده و یا مواردی از این قبیل خلاصه می شود. به نظر می رسد گروه فیلمبردار به اندازه زمانی که برای مشاهده خرس زمان صرف کرده اند، در جامعه محلی حضور نداشته و یا نخواسته است فارغ از کارگاه های پس از نمایش فیلم در مراکز آموزشی و دولتی( که در انتهای فیلم تصاویرشان را می بینیم) در کنار استخدام جامعه محلی و گفت و گوهای کوتاه زمان بیشتری را برای این کار صرف کند. چنین رویکردی سبب شده گروه فیلمبردار در مرکز توجه قرار گرفته و جامعه محلی جلوه ای در این مستند نداشته باشد.

«اوسیا» ساخته علیرضا دهقان از دیگر فیلم های روز دوم جشنواره بود که به بحران قنات «زارچ» در یزد می پردازد. ما اتفاقات مربوط به قنات را از زاویه یکی از مقنی ها که 70 سال بر روی این قنات کار کرده و در حال حاضر 81 سال دارد، مشاهده می کنیم. کارگردان با این پیرمرد که عمر خود را برای این قنات گذاشته همراه می شود و از این روست که گفت و گو با مسئولان نیز در واقع پاسخی است به پرسش های این مقنی پیر.

«اوسیا» مستندگونه ای است از وضعیتی که  «زارچ» این روزها تجربه می کند و شورای متولی راه حل را در مرگ آن می داند. حرکت با مرد مقنی در درون قنات و  اتصال لایه های بالایی با درصد آلودگی آب، از جمله تکنیک هایی است که به خوبی آن را دهقان اجرا کرده است. این مستند 30 دقیقه ای را شاید بتوان یکی از بهترین فیلم های جشنواره فیلم سبز دانست.

«نویز» فیلمی کوتاه از بابک مجیدی است که در آن مقوله شکار را مدنظر قرار داده و در یک فرصت کوتاه می کوشد تاثیر این پدیده را بر حیات وحش با همان نگاه سنتی همیشگی به تصویر بکشد.

اما فیلم «power to change- the energy rebellon » فیلمی از Carl- A- Fechner است که بر مقوله انتقال انرژی از انرژی های سنتی به نو اختصاص دارد. کارگردان در این راه می کوشد استدلال مخالفان انرژی های نو را به چالش کشیده و از سوی دیگر فعالان این عرصه را نیز معرفی کند. این مستند علیرغم ویژگی های مثبتی که در معرفی این مقوله و توجیهات اقتصادی آن نسبت به انرژی های سنتی دارد با ضعف هایی نیز روبروست که ز جمله آنها تاکید بیش از حد فیلم بر «امیر روغنی» تهیه کننده است. در واقع «power to change- the energy rebellon » ، تهیه کننده که در حال حاضر سرمایه گذار انرژی های نو نیز هست را به عنوان نقطه ثقل قرار داده و فیلم را با تصویری از او در مزرعه انرژی های خورشیدی نیز به پایان می برد.

ارتباط میان جنگ و انرژی های سنتی از دیگر موضوعات کلیدی در این فیلم است که کارگردان تلاش می کند آن را از زاویه دو جنگ ایران و عراق که «روغنی» نیز به واسطه آن ناچار به مهاجرت به آلمان شده و همچنین وقایع رخ داده در اوکراین مدنظر قرار دهد. به اعتقاد این مستند، بازگشت به انرژی های نو در واقع ارمغان آورنده صلح در جهان نیز خواهد بود.

1