29 مارس 2024 - 11:05

300 دشت از609 دشت ایران با خطر فرونشست روبرو است

16 آوریل 2016 - 10:40 dsfr.ir/5w72d

فرونشست زمین در مرودشت فارس

همه تاسیسات کوهستانی در معرض خطر زمین لغزش بوده و از 609 دشت کشور 300 دشت اصلی با خطر فرونشست زمين روبرو است.

«بزرگترین خطری که پایداری فلات ایران را تهدی می کند»، عنوان نشستی بود که به همت دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست و با سخنرانی محمدجواد بلورچی مشاور عالی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور برگزار شد.

بلورچی در این نشست با بیان اینکه توسعه، مخاطراتی را با خود به همراه داده است گفت: با تشدید روند توسعه حجم مخاطرات نیز افزایش یافت در حالی که تلفات و خسارت ها با توان مهندسی، مرگ و میر و خسارت ها کاهش پیدا کرد.

تعداد نفرات در معرض خطر در جهان با افزایش جمعیت و سکنا گزینی در مناطق پرخطر در حال افزایش یافتن است. تا کنون از ميان 43 مورد مخاطرات زمين شناختی شناخته شده در دنيا 32 پديده در ايران رخ داده است که این امر در یک دهه گذشته 31 مورد بود اما با وقوع طوفان های حاره ای ما اکنون به عدد 32 مخاطره زمین شناسی در کشورمان رسیده ایم و بعید نیست در قرن پیش رو این عدد افزایش پیدا کند. 97 درصد شهرهاي ايران در معرض خطر زمين لرزه قرار دارند و به تقریب همه شهرها به واسطه مدیریت ناکارآمد می توانند با سيلاب تهدید شوند.

کوهستان ها از دیگر عرصه هایی بودند که بلورچی در سخنان خود به آنها اشاره کرد و گفت: همه تاسیسات کوهستانی در معرض خطر زمین لغزش بوده و  از 609 دشت کشور 300 دشت اصلی با خطر فرونشست زمين روبرو است.

وی پنج تهدید عمده از میان 32 عامل ذکر شده را در ایران موثر خواند و تاکید کرد: زمین لرزه، زمین لغزش، سیلاب، فرونشست زمین و خشکسالی از مهم ترین تهدیدات ما هستند که در میان آنها فرونشست آثار خود را در درازمدت خود را نشان می دهد و کمتر به آن پرداخته شده است.

به گفته مشاور عالی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور ما روی کمربند آلپ- هیمالیا قرار گرفته و نتیجه آن فلات مرتفعی است که از زمین های پیرامون مرتفع تر باشد و اقلیمی چهارفصل و تنوع آن را داشته باشیم که نتیجه آن شکوفایی تمدنی است.

بلورچی موقعیت ایران در برابر سایر کشورهای جهان در برابر زلزله را یک موقعیت بالا عنوان و اظهار کرد: ما جزو کشورهای پرخطر در این حوزه هستیم. این حضور به تنهایی نگران کننده نیست بلکه داده ها نشان می دهد جمعیت در معرض خطر ما در برابر زلزله به اندازه هند و چین است؛ این در حالی است که ما 70 میلیون جمعیت داریم و این کشورها هر کدام بیش از یک میلیارد جمعیت را در خود جای داده اند. به این ترتیب 20 درصد شهروندان ایرانی در معرض خطر زلزله قرار دارند و تنها یک درصد شهروندان چین در معرض این مخاطره هستند و لذا رفع آن تلاش 20 برابری ما را می طلبد.

وی در همین رابطه به جدول زمین لرزه های بالای 10 هزار کشته جهان در یک قرن گذشته ارجاع داد و گفت: در این جدول 5 بار نام ایران ذکر شده که شامل زمین لرزه قزوین، دشت بیاز، طبس، رودبار و بم می شود. چنین آماری نشان می دهد ایران با وجود دارا بودن یک درصد جمعیت جهان به لحاظ تلفات ناشی از زمین لرزه وضعیت نامساعدی دارد.

مشاور عالی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور ادامه داد: اگر آمار زمین لرزه های 1362 را مدنظر قرار دهیم 30 درصد زمین لرزه های با تلفات بیش از 10 هزار نفر به ما اختصاص دارد. در ژاپن به عنوان کشوری که در ذهن ما پرمخاطره ترین منطقه به لحاظ زمین لرزه است؛ از 1911 تا 2011 چهار زمین لرزه مرگبار رخ داده که آخرین آنها 9 ریشتر بوده است اما در همین زمان ما با زمین لرزه های 6.5 بیش از 30 هزار کشته و با زلزله هفت ریشتری 50 هزار کشته داده ایم که بخش بزرگی از آن به خود ما به واسطه نوع مصالح، معماری و سازه هایمان بازمی گردد.  

وی درباره وضعیت ابرشهرها در ایران تصریح کرد: متاسفانه نام هیچ ابرشهری نیست که در لیست نیامده باشد و شامل تهران، کرج، تبریز،  شیراز، اصفهان و.. می شود؛ همه این شهرها در معرض زمین لرزه اند در حالی که به عنوان مثال در شهر تهران بیمارستان و برج میلاد بر روی گسل بنا شده اند و نشان می دهد چقدر ما نسبت به مسائل اساسی خود بی توجه هستیم.

سیل هایی که در شهرهای کشور اتفاق افتاده اند دیگر موضوعی بود که بلورچی به آن پرداخت و گفت: نرخ فزاینده سیل در ایران به شرایط پرآبی بازنمی گردد بلکه به مدیریت غلط ما در تغییر کاربری اراضی و جانمایی نادرست سازه ها بازمی گردد. به عنوان مثال تمام اتوبان های تهران که به صورت شمالی- جنوبی هستند محل عبور آب بوده و این امر مخاطرات عدیده ای را برای شهروندان ایجاد می کند.

وی افزود: عدم مدیریت یکپارچه از دیگر معضلاتی است که ما در ایران به سوی آن حرکت می کنیم و تا زمانی که مسیر یکسو و هماهنگ طراحی نشود امکان ندارد طغیان های طبیعی بسترهای آب محل آرامش برای ما باشد. از این روست که یک درصد جمعیت ایران در معرض خطر سیل و در مقابل پنج صدم درصد جمعیت چین در معرض این تهدید قرار دارد که حکایت از عدم آمایش سرزمین در این کشور دارد.

مشاور عالی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور عامل سوم را زمین لغزش دانست که در مناطق کوهستانی اتفاق می افتد و گفت: ما با ساخت تاسیسات در کوهستان در روند طبیعی دخالت و  خطر آن را افزایش می دهیم، از این رو گرچه ما جایگاه پایینی در جدول مربوط به این تهدید مواجهیم اما هم رتبه با چین و هند هستیم.

وی افزود: ما در مسیری که با چالش زمین لغزش مواجه هستیم راه آهن تهران- رشت را عبور می دهیم، حال جای این سئوال باقی است که با گسلی موجود و زمین لغزش های احتمالی، آیا این جانمایی به درستی صورت گرفته است؟ داده های موجود نشان می دهد علیرغم سرمایه گذاری های بالا، جانمایی درست به ندرت مدنظر قرار گرفته و همین مسائل جایگاه ما را در  رتبه سوم پرمخاطره ترین کشور جهان را در سال گذشته تثبیت کرده است.

بلورچی ادامه داد: در کنار مسائل ذکر شده  ما در معرض گرمایش جهانی به عنوان یک امر قطعی نیز هستیم که مخاطرات جدی را برای تنوع زیستی و در نهایت حیات بشری به همراه خواهد داشت، ایران به لحاظ قرار گرفتن در کمربند خشکی تاثیرات جدی از این مساله داشته و این کشور را به وارد کردن آب در آینده مجبور خواهد کرد.

مشاور عالی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور تاکید کرد: با وجود این شرایط بحرانی  یک مقایسه میزان مصرف آب در کشورهای توسعه یافته نشان می دهد ما اختلاف 50 درصدی در مصرف آب در بخش کشاورزی با این کشورها داریم یعنی در حالی که در این کشورها 30 درصد آب در این عرصه صرف می شود، ما برای آن 80 درصد را اختصاص داده ایم که با متوسط جهانی که رقم 70 درصد است نیز اختلاف قابل توجهی را نشان می دهد. صرف آب در بخش صنعت اشتغالزایی بالا را به همراه دارد در حالی که صرف همان میزان آب در بخش کشاورزی کمترین تاثیر را بر اشتغال می گذارد؛ اما چرا آمایش سرزمین در کشور ما به ثمر نرسیده است؟ این پرسش جدی است که به آن بایستی بپردازیم.

وی تاکید کرد: بهره برداری ناپایدار از منابع آبی به همراه سهم کوچکی از تغییرات اقلیمی سبب سیلاب، خشکسالی، گرد و غبار، نابودی آبخوان ها، دریاچه ها و تالاب ها و.. شده است و همگی مانند زنجیر به هم متصل شده اند. امروز جهان به این باور رسیده است هر تغییر در اکوسیستم به دیگر بخش ها سرایت می کند و راهکار آن تدبیر، همکاری و علوم بین رشته ای است از این روست که ما نیز برای رفع مسائل خود باید به این سمت و سو حرکت کنیم و در ضمن کار مردم را به مردم بسپاریم.

1