28 مارس 2024 - 13:21

توراندازی ایران برای گردشگران خارجی

13 فوریه 2016 - 15:20 dsfr.ir/7b2l7

توراندازی ایران برای گردشگران خارجی
میراث آریا
مرتضی رحمانی موحد معاون گردشگری سازمان

مرتضی رحمانی موحد می گوید که دوران شکوفایی گردشگری آغاز شده است.

اقتصاد جایگزین نفت؛ این جمله ساده که از ده ها سال پیش ذهن سیاستمداران و اقتصاددان ها و جامعه ایران را به خود مشغول کرده بود به نظر می رسد در حال اجرایی شدن است. حالا دیگر زمزمه گردشگری جایگزین نفت زمزمه بسیاری از دولتمردان ایران است. به نظر می رسد ایران مسیر جایگزین را یافته است تا از تنبلی تاریخی خارج شود و اقتصاد جایگزین را توسعه بدهد که اگر چنین نبود معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی در گفت و گوی مفصل خود نشانه های رکود ناشی از تنبلی نفتی را تشریح نمی کرد.

مرتضی رحمانی موحد، پیش از آنکه میز معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی را فتح کند یک دیپلمات بود و حالا با تکیه بر تمام دانش دیپلماتیک خود می گوید که دوران شکوفایی گردشگری آغاز شده است.

او حتی جمله بازگشت به دوران طلایی گردشگری را قطع می کند و می گوید: عصر شکوفایی گردشگری آغاز شده است. از نگاه برخی تشکل های حوزه گردشگری او متولی دولتی در صنعت گردشگری ایران است که جایگاهش تنها نظارت است و بس.

اما رحمانی موحد می گوید این گونه نیست و الگوی گردشگری فرانسه که رتبه نخست جذب گردشگر در جهان را دارد، کاملا دولتی است. گفت وگو با مرتضی رحمانی موحد از دوران پسابرجام آغاز شد و به اختلاف ها با بخش خصوصی که خودش آن ها را فعالان گردشگری می داند رسید.

  • بودجه 600 میلیارد تومانی سال 95 برای گردشگری ایران بسته شد، این بودجه پاسخگوی نیازهای گردشگری ایران هست؟

افزایش بودجه گردشگری چندان چشمگیر نیست. اگر بخواهیم متناسب با برنامه ها و چهارچوب های تعیین شده، برای فراهم کردن زیرساخت ها و سایر بخش ها حرکت کنیم 3 هزار میلیارد تومان نیاز داریم. بودجه 600 میلیارد تومانی تمامی بخش های گردشگری اعم از هزینه های جاری و عمرانی را شامل شده است. البته که آمار کمک 580 میلیارد تومانی صندوق توسعه ملی برای 31 پروژه هتل سازی در کشور امیدوار کننده است اما بخش گردشگری به عنوان یک بخش فرهنگی هنوز در بحث بودجه با ایده آل ها فاصله دارد. 600 میلیارد تومان سهم گردشگری از بودجه سال 95 با وجود مشکلات این بخش اصلا عدد بزرگی نیست.

  • به نظر می رسد بازارهای هدف گردشگری ایران نسبت به سال های گذشته از بازارهای آفریقایی و برخی کشورهای آسیایی به سمت جذب گردشگر از بازارهای اروپا و آمریکا معطوف شده است.

بازارها را از 2 سال پیش به 3 گروه تقسیم کردیم. کشورهایی که از قبل با ایران ارتباط و رفت و آمد داشتند. مثل اروپا و آمریکای شمالی و آسیای دور. بازار همسایگان و مسلمان برای گردشگری مذهبی و بازارهای نوظهور مثل روسیه، چین، هند و آسیای جنوب شرقی. کارگروهی تعیین شد و از مجموعه 13 سرشاخص و 80 زیرشاخص فهرست 40 کشور را در 3 اولویت امتیازبندی شده به عنوان بازار هدف احصا کردیم و دورنمای 10 ساله برای بازارها تدوین و نتیجه این اقدامات شد بازارهای هدف. با توجه به بودجه محدود نیز می خواهیم همین پول محدود را بهینه و در اولویت های گردشگری خرج کنیم تا به توسعه اشتغال و رونق گردشگری کمک کند.

پس نمایشگاه ها و نمایندگی های اطلاع رسانی و تبادل هیأت های گردشگری و تورهای آشناسازی برای خبرنگاران خارجی از ابزارهای ماست. پیش از این اقدامات تحولات مرتبط با تحریم و پساتحریم به نتیجه نرسیده بود. ولی ما افق گردشگری، بدون توافق و با توافق را ترسیم کردیم. از این پس ارتباط و درهم تنیدگی با دنیای خارج می تواند بیشتر شود. اگر در دوره تحریم، محدودیت های سرمایه گذاری و گردشگری با بسترهای بانکی بین المللی و مالی وجود داشت اکنون این محدودیت برداشته شده و اگر شرایط کنونی به خوبی مدیریت شود حاصل آن چندین برابر شدن گردشگران خارجی ایران و موفقیت های گردشگری است.

اگر مشکلات مرتبط با پرداخت و دریافت پول برای گردشگران خارجی حل شود، آن ها به راحتی پول خود را در ایران هزینه می کنند و سبد هزینه هایشان نیز افزایش می یابد که تأثیر آن را حتی در صنایع دستی و همه حوزه های گردشگری می توان دید. دوره پساتحریم باعث می شود ارتباطات بین المللی و خارجی در گردشگری ارتقا یابد. مسیر این ارتباط تاکنون بسته بود چون در دوره تحریم می بایست تنها برخی سرمایه گذاران خارجی و سرمایه گذاران با اعتقاد خاص را برای سرمایه گذاری در گردشگری جذب می کردیم. اما حالا می توان سرمایه گذاران بیشتری جذب کرد.

من دوران پساتحریم را دوران کار در شرایط عادی می دانم. کار کردن در شرایط عادی یعنی آنکه موانع دوران خاص و تحریم وجود ندارد. به راحتی می توان سرمایه گذاران خارجی را جذب و آن ها را تشویق به سرمایه گذاری در تاسیسات و فعالیت های استانی کرد. از ویژگی های مهم شرایط پساتحریم این است که شرکت های خصوصی می توانند در فعالیت الکترونیک با بستر بانکی فعال شوند. سوییفت برقرار شده و فعالیت بانکی با دنیای خارج دوباره برقرار شده است که همه این ها در بستر فعالیت گردشگری نیز قرار می گیرند.

باید بدانیم که گردشگر حرفه ای پول نقد با خود به سفر نمی برد. یک کارت اعتباری دارد که هم امنیت بالا دارد و هم حوزه فعالیت با استفاده از آن وسیع تر است. بانک ها به محض آنکه اراده کنند، این فضا در بخش های اقتصادی فعال می شود و همکاری های سرمایه گذاری در حوزه اقتصاد فعال می شود. اکنون بسته های سرمایه گذاری گردشگری را به 3 زبان در استان های مختلف تقسیم کرده ایم. عناوین و مناطق و پروژه ها را مشخص کردیم تا یک سرمایه گذار خارجی متوجه شود که کدام پروژه در اولویت است.

در حاشیه نمایشگاه بین المللی امسال گردشگری نیز، همایش فرصت های سرمایه گذاری در حوزه گردشگری را با حضور سخنرانان داخلی و خارجی داریم. نکته دیگر آنکه فکر می کنیم در دوره پساتحریم بحث امنیت ایران و ارتقای جایگاه ایران در تماس های بین المللی، مزیت بزرگ در گردشگری خارجی و منطقه ای است. در شرایط کنونی در مقاصدی که به عنوان رقیب و جایگزین یکدیگر فعالیت می کردند، شاخص های مطلوب امنیت مشاهده نمی شود و گردشگران به این مقاصد سفر نمی کنند.

بازارها نیز به دلیل تحولات امنیتی و سیاسی منطقه در حال جا به جا شدن است. بازار بزرگ ترکیه الان به دلیل بحث های سیاسی با کشورهای دیگر و امنیت داخلی به واسطه اقدامات تروریستی آسیب دیده و به دنبال حفظ وضعیت گردشگری خود است. ما هم باید این وضعیت را به خوبی مدیریت کنیم. خوشبختانه شرایط برای اینکه بتوانیم جهش بزرگ و دوران شکوفایی گردشگری را با این زمینه ها آغاز کنیم تا فرصت هایی را که از دست دادیم جبران کنیم فراهم است. جهش گردشگری نیز زمانی اتفاق می افتد که اگر نگاه استراتژیک به صنعت گردشگری داریم باید حمایت استراتژیک نیز از آن داشته باشیم. نگاه استراتژیک بدون حمایت معنا ندارد. البته در بخش کلان و راس هرم نظام کاملا با حمایت معنوی برای جهش گردشگری روبه رو هستیم.

5 برابر شدن ایرانگردان خارجی، بالاترین توجه و حمایت است اما بخش گردشگری کشور باید حمایت های زیرساختی نیز داشته باشد. باید خودمان را آماده میزبانی بزرگ کنیم. جهش گردشگری ایران نیازمند تغییر اساسی در نگرش مجریان و فعالان و ذینفعان صنعت گردشگری است. باید هر چیز سر جای خود قرار بگیرد و هر کس به وظیفه خود در چارچوب مقررات عمل کند. همچنین باید در چارچوب سیاست های کلی که ترسیم می شود و از اتاق فکر و پژوهش نیز برخوردار است حمایت شود. جهش گردشگری با حرف و حدیث ایجاد نمی شود. باید با نگاه و تحرک ویژه همراه باشد.

  • بسته های سرمایه گذاری چگونه به دست سرمایه گذارها می رسد؟ آیا سفارتخانه ها این وظیفه را انجام می دهند یا معاونت گردشگری آنها را توزیع می کند؟

بسته ها را به سفرای خارجی در تهران تحویل داده ایم. همچنین به سازمان حمایت از سرمایه گذاری نیز به عنوان نهادی که خط تماس با سرمایه گذاران است ارائه شده است. به استان ها نیز فرستاده شده و حتی در همایش سرمایه گذاری که 29 بهمن ماه در محل دائمی نمایشگاه ها برگزار می شود توزیع می شود. بسته های سرمایه گذاری در صنعت گردشگری به هیأت های خارجی نیز ارائه شده و تا دوماه آینده هیچ مرکزی نخواهد بود که به اطلاعات مربوط به سرمایه گذاری های گردشگری در ایران دسترسی نداشته باشد.

  • چه اطمینانی دارید که این بسته ها در سفارتخانه ها به سرمایه گذارها برسد، یا حتی در ایران تحویل آن ها شود؟

هر هیأتی که به ایران دعوت می شود نمایندگان معاونت گردشگری نیز در آن حضور دارند و بسته های سرمایه گذاری بین آنها توزیع می شود. قرار بود این بسته ها در پرتال گردشگری نیز قرار بگیرد. البته توزیع این بسته ها در حوزه معاونت سرمایه گذاری سازمان میراث فرهنگی مدیریت می شود.

  • ورود گردشگران به ایران در دو سال اخیر نسبت به سال های قبل و یا حتی 4 سال قبل چه تغییری داشته است؟

در سال 92 بیش از 4 میلیون و 800 هزار گردشگر خارجی به ایران سفر کردند. در 93 نیز بیش از 5 میلیون و 44 هزار گردشگر به ایران آمدند. در 9 ماه اول سال 94 نیز گردشگری ورودی ایران نسبت به سال قبل از آن با رشد 6 درصدی مواجه شد و بیش از 4 میلیون و 166 هزار گردشگر خارجی به ایران سفر کردند. در گردشگری خروجی نیز با کاهش 12 درصدی مواجه شدیم. آماری که سازمان جهانی جهانگردی از رشد گردشگری کشورها داده است نیز مشخص کرد که این رشد بین 3 تا 5 درصد بود که ایران توانسته است امسال به رشد 5 درصدی خود دست یابد.

  • تا پایان سند چشم انداز 20 ساله 10 سال بیشتر باقی نمانده است. با توجه به عقب افتادگی ایران در سال های گذشته فکر می کنید شتاب گردشگری ایران بتواند جذب 20 میلیون گردشگر به کشور را تحقق ببخشد؟

باید بیش از هر چیز تمرکزمان را بر مزیت های گردشگری بگذاریم. ممکن است 100 گردشگر از یک کشور وارد ایران شوند، اما 3 گردشگر از یک کشور تمام هزینه ای که در ایران می کنند برابر با همه هزینه کرد آن 100 گردشگر شود. به آمار گردشگری فرانسه و آمریکا نگاه کنید. فرانسه رتبه نخست در ورود عددی گردشگران را دارد اما آمریکا رتبه نخست در درآمد گردشگری را کسب کرده است. بنابراین دلیل نمی شود اگر آمار گردشگر بالا رفت حتما درآمد یک کشور هم بالا برود. پس باید تمرکز بر مدیریت مزیت ها باشد. مزیت ایران در گردشگری مذهبی بسیار بالاست. هم تعداد گردشگر مذهبی را می توان افزایش داد و هم می توان درآمدزایی بالایی داشت.

اما ممکن است یک وقتی در درآمدزایی 100 هزار گردشگر اروپایی را با 300 هزار گردشگر از مثلا فلان کشور همسایه یا آسیایی مقایسه کنید که دسته اول درآمدزایی شان بیشتر از گردشگران دسته دوم باشد. البته تمرکز ما در بازارهای خارجی بر کشورهای اسلامی و بازارهای سنتی و همچنین چین، روسیه، هند و شرق آسیاست. حتی آمریکای شمالی و قاره آمریکا نیز در بازارهای هدف گردشگری ایران وجود دارند که اگر بتوان رفت وآمدهای عادی را تنظیم کرد می توان بر توسعه بازار گردشگری ایران در آن کشورها نیز فعالیت کرد.

زمان های زیادی در دوران تحریم در گردشگری از دست دادیم. حتی به رغم اینکه وضع درآمدی کشور خوب بود و درآمد بالای نفتی داشتیم، معلوم نشد این درآمدها چه شده است. حداقل اگر بخشی از آن درآمد در زیرساخت های گردشگری هزینه می شد نباید امروز در موضوع اقامتگاه تا این اندازه مشکل وجود می داشت. اینکه آن درآمد کجا رفته است، حتما در جایی پیگیری می شود. ولی در بخش گردشگری از آن درآمد بالا هیچ چیز ندیدیم. هر فردی که به این بخش آمد، تخریب کرد و چیزی از این مجموعه کند و با خود برد. اما اکنون و در دوره پساتحریم صنعت گردشگری باید به عنوان چرخ کمکی اقتصاد کشور عمل کند.

در شرایطی که نفت به قیمت پایین توزیع می شود و بودجه ریزی کشور به این سمت می رود که 30 درصد بودجه کشور از محل درآمدهای نفتی تأمین شود، گردشگری تبدیل به چرخ کمکی اقتصاد ایران خواهد شد. مزیت های گردشگری ایران نیز استراتژیک و اقتصاد گردشگری کشور نیز استراتژیک است. اینکه می گوییم بخش گردشگری کشور نیاز به 3 هزار میلیارد تومان برای تأمین زیرساخت ها و رونق صنعت گردشگری دارد از عدد بزرگی سخن نمی گوییم.

اگر این بودجه به گردشگری کشور تزریق شود جهش بزرگ گردشگری ایران تحقق می یابد و می توانیم بگوییم که سه سال دیگر با فهرست زیرساخت های جدید در گردشگری کشور رو به رو هستیم. اما اگر غیر از این باشد، خیلی نمی توان امیدوار بود از مزیتی که جهان از قبال توسعه گردشگری برخوردار است ایران نیز برخوردار شود. البته موانع و محدودیت ها در حال برطرف شدن است و باید روابط جهانی در گردشگری تقویت شود تا هم توریست، هم سرمایه و هم اعتبار جهانی که همه آنها برای ایران افتخار است نصیب کشور شود.

  • در تعاملات جهانی با کدام کشورها مراوده گردشگری بیشتری برقرار خواهد شد؟

با بازارهای هدف دستورالعمل ها را جلو می بریم. با عراق، چین، روسیه و آلمان و حتی ترکیه که در همسایگی ماست همکاری می کنیم. اما ما نباید هدف آن ها شویم. آن ها باید هدف گردشگری ایران باشند. این همان تغییر نگاه است. یعنی باید ببینیم مزیت توسعه همکاری های گردشگری برای کشور چیست؟ نه اینکه مزیت گردشگری برای دفتر شخص من چیست؟ اگر به توسعه گردشگری و روابط گردشگری ملی نگاه کنیم، موفق شده ایم. اگر بخواهیم به این ماجرا اختصاصی نگاه کنیم حتما ضربه می خوریم. اول از همه همان جریان اختصاصی ضربه می خورد.

  • برنامه دولت برای ساماندهی وضعیت گردشگری کشور چیست؟

هر حلقه از زنجیره گردشگری باید خودش را به آن یکی محکم کند. هیچ کجای دنیا مدل مستقلی از زنجیره های گردشگری وجود ندارد. تمام این مدل ها که مثلا گردشگری دولتی باشد یا خصوصی در دنیا دارد کار می کند. فرانسه بزرگ ترین کشور در ورود گردشگر در جهان است. اما ساختار هدایت گردشگری اش تماما دولتی است. دارای برد گردشگری 20 نفری است که دو سوم این تعداد دولتی هستند.

  • پس چطور موفق شده است؟ اینجور نیست که بگوییم این خط حاکم است یا آن خط؟

مهم این است که اجزا منسجم و سر جای خود عمل کنند. تورساز و هتلدار کار خود را بکند و راهنما هم کار راهنمایی اش را انجام بدهد نه اینکه تبدیل به بیزینس من شوند. در ایران الان همه این مجموعه ها نامرتب هستند که اگر همین شیوه را ادامه بدهند باعث دخالت بیشتر دولت در گردشگری خواهند شد. هر اندازه زودتر اقدام کنند نیز موجب دوری دولت از تصدیگری می شوند. این پیام روشن من به بخش خصوصی و فعالان حوزه گردشگری است که شما به گوششان برسانید.

  • حالا که بحث به اینجا رسید و از نابسامانی ها در بخش خصوصی صحبت کردید اجازه بدهید به موضوع اختلاف اخیر معاونت گردشگری با هتلدارها بر سر افزایش نرخ هتل ها اشاره کنیم. ماجرای این اختلاف ها که بین بخش دولتی و خصوصی گردشگری اعم از انجمن ها و آژانس دارها و هتل ها به وجود آمده چیست و چطور قابل رفع است؟

آیا بخش خصوصی باید خود را با شما هماهنگ کند؟ آن ها نباید خودشان را با من هماهنگ کنند. مجموعه متولی گردشگری که زنجیره به هم پیوسته است، قانونگذار و بازرس و ناظر و متولی دارد. اینها نگاه به عملکرد من می کنند که کجا مطابق با قانون است. هرکجا که رفتار من ایراد داشته باشد به من تذکر می دهند. تشکل ها ممکن است بگویند شما ما را به امان خود ول کن ما بلدیم چکار کنیم. من می گویم بیایید در دو سال اخیر بگویید در کجا چه فعالیت شاخصی کرده اید؟

بیایید با یک پلان برنامه ریزی شده بگویید چه کرده اید در این دوسال تا من این را در برابر دولت بگذارم و بگویم این بخش خصوصی دارای چنین توانمندی هایی برای مدیریت مطالبات عمومی گردشگری است. اما فعالیت آن ها در جهت تقویت ساختار نبود. دلیلش هم این است که در سال های گذشته به بخش خصوصی بها داده نشد. بیشترین بها را ما به تشکل های بخش گردشگری در این دولت دادیم. اما برخی شان گفتند که نگران هستند و شده اند زینت المجالس.

در حالی که اگر نظر خوبی داشته اند ما هم از نظرات آن ها تبعیت کرده ایم. ولی باید بدانند که اگر جایی نظرشان پذیرفته نشد فریاد وامصیبتا و اسلام در خطر است سر ندهند. در مجلس هم در طرح ها، موافق و مخالف وجود دارد. ولی همه باید از نتیجه تبعیت کنند. نه اینکه بگویند ما نماینده یک میلیون نفر هستیم و تو نماینده 5 هزار نفر. از این حرف ها کسی نمی تواند بگوید.

تشکل ها و هتلدارها تقاضاهایی دارند که قانونی نیست. ما گفته ایم می خواهیم سالانه نرخ هتل را در یک تاریخ مشخص کم یا زیاد کنیم. چه زمان از سال برای این کار مناسب است؟ می گذاریم به نظر کارشناسی. چه کسی از خدمات هتل بهره مند می شود؟ مردم و تورگردان ها و حتی هتلدارها. خب تورگردان ها می گویند اول مهر وقت خوبی برای کم یا زیاد کردن نرخ است. چون تورساز می تواند به گردشگر خارجی بگوید نرخ تور سال آینده چقدر است؟

  • به رغم اینکه در خود سازمان توجه بر این بود که بعد از عید افزایش و کاهش نرخ هتل ها انجام شود نظر آن ها پذیرفته شد. خب چرا نمی آیند این مسائل را عنوان کنند؟ گفتیم دفاتر تورساز کجا نگاه به هتل دارند؟

کجا به این ها کمک می شود تا تغییرات نرخ را با تخفیفات پوشش بدهند؟ به این نتیجه رسیدیم که هتل 5 ستاره 20 درصد و هتل با ستاره های کمتر 25 درصد به تورگردان ها تخفیف بدهد. مگر کیفیت خدمات مهم نیست؟ عده ای گوش کردند و عده ای هم گردن کلفتی کردند. ما هم گفتیم آن ها که به استانداردسازی توجه ندارد افزایش نرخ نخواهند داشت. دیگر اینکه می گویند نرخ را آزاد کن. این آزادی نرخ ها یعنی چه؟ یعنی آشفتگی. آزادسازی مال زمانی است که کیفیت خدمات هتل ها روشن است. آن ها تحت نظارت تشکل قرار گرفته و آموزش دیده اند و کارمندها و خودشان بازار را بشناسند و مقدمات انجام شده باشد. بعد هم قانونگذار این اختیار را به من متولی بدهد که بر جریانی نظارت کند که خودش ایجاد نکرده است.

آزادسازی یعنی اینکه نرخ را رها کن تا هتلدارها هر زمان بخواهند نرخ را کم یا زیاد کنند. یعنی اینکه مردم با سردرگمی مواجه شوند. آن وقت به من می گویند برو نظارت کن. این صحبت ها یعنی اینکه متولی تابع تصمیمات متصدی باشد. کجای دنیا متولی تابع متصدی است؟ در فرانسه همه بخش ها تابع سیاست های واحد متولی است و همه هم این تصمیمات را اجرا می کنند. هیچ کس هم تخطی نمی کند. اگر راضی باشند در همین شغل می مانند و اگر راضی نباشند به دنبال یک صنعت دیگر می روند. البته این موضوع در ایران متفاوت است.

ما در ایران علاقه مند به وجود تشکل های جامع و قدرتمند و توانمند و یکپارچه هستیم. اما جامعه هتلدارهای ما یکپارچگی ندارد. سه استان کشور در تهران و اصفهان و مشهد هر کدام در یک صنف هستند که این موضوع یکپارچگی متولی را کاهش می دهد. نمی توان دور یک میز نشست و گفت با هم هماهنگ هستیم و به نظرات هم احترام می گذاریم ولی هر کدام کار خودمان را بکنیم. تهران، اصفهان و مشهد سه نقطه مهم گردشگری هستند اما یکپارچگی ندارند.

جایی دیگر دو صنف وجود دارد مثلا همین امسال جامعه راهنمایان یک مجوز برای اصفهان گرفته و یکی هم در تهران است. خب من متولی اگر بخواهم امکاناتی در اختیار آن ها بگذارم به کدام شان باید بدهم؟ این ها به یک رستمی عادت کرده اند و الان هم تغییر اسم این رستم برایشان سخت است. بنده هم آمادگی دارم هم استقامتش را دارم. حالا حالاها هم هستم تا این وضعیت سر و سامان بگیرد. بعد هم مطمئن هستیم که دعایمان می کنند.

  • چندین بار به الگوی مدیریت گردشگری در فرانسه اشاره کردید. آیا الگوی شما در مدیریت گردشگری ایران نیز فرانسوی است؟

الگوی من مدلی از گردشگری موفق است که همه عناصر مرتبط با گردشگری زیر چتر فرماندهی متولی خدمت کنند. در ترکیه و مالزی و فرانسه هم همین است. کلان استراتژیک نظام هایشان به آن ها گفته است که گردشگری شان در 20 سال آینده باید چگونه باشد و نقش آن در توزیع ثروت، اشتغال زایی و ... چیست. گردشگری مجموعه ای از بخش های متولی و مختلف است. فرودگاه مهم ترین رکن است. مرز هم رکن است. آن جا هتل و خیابان و جاده و رستوران ها همه در خدمت این هستند که زمینه ای فراهم شود تا یک میلیون جمعیت گردشگرشان را برای سال آینده به 1.5 میلیون گردشگر برسانند.

در همه مدل های موفق گردشگری این اتفاق افتاده است. من هم نمونه و مدل موفق را همین نگاه در گردشگری می بینم که همه اجزای این صنعت برای موفقیت باید در خدمت دستگاه متولی باشند. مثلا اگر امسال بگوییم که سال توجه به سه کشور است باید همه برنامه های پروازی ما به سمت تقویت این سه مسیر بروند. تورها و راهنماها نیز باید به سمت زبان آن مسیرها بروند. وقتی گفته می شود گردشگران کشور باید 5 برابر شوند یعنی همه دستگاه ها باید حامی من متولی گردشگری باشند. در این نگاه باید به گردشگر احترام گذاشت. مردم ایران نیز مایل به آمدن گردشگر خارجی به کشور هستند. این همان نگاه استراتژیک است که حمایت استراتژیک می خواهد.

  • ایران زمانی قربانی نام عراق و افغانستان در منطقه بود. گردشگران خارجی از ورود به کشور می ترسیدند و اکنون نیز عراق، سوریه و افغانستان در کنار ایران ناامن شده اند. برای بیرون کشیدن نام ایران از دایره وحشت منطقه چه کرده اید؟

وقتی بخواهید در سطوح مردمی یک کشور ماندگار باشید باید با الیت ها، مدیران دولتی و بخش خصوصی رفتارهای متفاوت داشته باشید. هر کدام این ها برندها و نام نماها و شاخص های خودشان را برای تصور از یک کشور دارند. زمانی در چین اگر می گفتید ایران می گفتند ایراک؟(عراق) ولی وقتی می گفتید مثلا علی دایی می گفتند آه ایران، چون موفقیت های علی دایی باعث شد ایران را بهتر بشناسند. الان محقق دانشگاه پکن آمده و می گوید شما بگویید پرسیا تا ایران را بشناسند. می روید اروپا می گویید ایران، هم ایران را می شناسند هم پرسیا را.

می روید نزد الیت هایشان که ایران را می شناسند، چیزهای دیگر از ایران در ذهن شان می آید. در بیزینس من ها می گویند زعفران و پسته و فرش. ما برای اینکه بخواهیم در دنیا تأثیرگذاری داشته باشیم نمادهای بسیاری داریم که باید برای هر بازار و هر موضوعی از این ها استفاده کرد. همه چیز باید در خدمت گردشگری باشد. اکسپوی میلان را داشتیم که موضوع آن انرژی زمین و تغذیه بود. گفتیم قرار است 20 میلیون نفر از میلان دیدن کنند و 80 هزار نفر از غرفه ایران رد شوند. این ها بسترهای تأثیرگذار است. خیلی ها برای آمدن به ایران در همان اکسپوی میلان ترغیب شدند.

  • چه فعالیتی در بیرون کردید که نام ایران را از کنار عراق و افغانستان بیرون بکشید؟

همیشه به واسطه نگاه فرهنگی و آرمانی انقلاب و نظام با پروژه هایی که بخواهند جوامع مختلف را از ایران دور کنند مواجه بودیم. 36 سال است که به شکل های مختلف ایران هراسی، ایران ستیزی، جنگ و ... وجود داشته و از همه چیز استفاده کردند. ولی آنقدر جریان فرهنگی ایران تأثیرگذار و زلال است که هرگاه این آب گل آلود شد، بلافاصله این توان را داشت که آن را صاف کند. اگر سمیناری برای محکومیت ایران می گذاشتند می دیدید تبدیل به فرصت معرفی ایران می شود.

اینکه ما چه برنامه ای داریم باید از بستر نمایشگاه ها و تورهای آشناسازی و خبرنگاران و حمایت های دولتی استفاده کنیم. توسعه گردشگری به قدرت لابی و تأثیرگذاری است. درست مانند سیاست خارجی. بالای 5 میلیون ایرانی در خارج از کشور در مجلس، دولت ها و دستگاه های تبلیغی حضور دارند که اگر تناسب های رفتاری با این ها تنظیم شود تبدیل به بزرگ ترین عامل جذب گردشگران به ایران می شوند.

  • حدس می زنید سال آینده چه تعداد گردشگر وارد ایران شود؟

تا شهریورماه هتلدارها از ظرفیت های پر صحبت می کنند. در دفاتر گردشگری، تقاضای سفر بسیار زیادی ثبت نام کرده اند. من فکر می کنم که بتوانیم سال آینده رشد 8 درصد را تجربه کنیم. سال 95 سال مهمی برای گردشگری ایران است که می تواند با جهت گیری ها و سرمایه گذاری دو تا سه سال آینده را نیز پوشش بدهد. چون با وضعیت پیش آمده در برجام و برداشته شدن محدودیت ها و گشایش های مالی بستر توراندازی ما برای جذب گردشگران خارجی نیز بیشتر شده است.

« دنیای سفر » این نوشته را از « روزنامه همشهری » آورده است. واکاوی، پی گیری، نگارش و آفرینش، شایسته سپاسگزاری است.
1