28 مارس 2024 - 08:32

اراده مردمی برای نجات زمین

11 نوامبر 2015 - 15:20 dsfr.ir/5r8yu

آلودگی رودخانه ها در شمال ایران

با مشت هایی گره کرده از حقوق جانوران بی پناه دفاع می کردند. کارزاری راه انداختند برای حمایت از پرندگان.

گروهی گرد هم آمده بودند و یک صدا می گفتند نباید از پوست و پر پرندگان در صنعت پوشاک استفاده کرد. این شاید نخستین خیزش منسجم و مردمی برای حمایت از طبیعت و محیط زیست باشد که حدود ۱۵۰ سال پیش در انگلستان پایه گذاری شد. فعالیتی که تقریبا هم زمان در آمریکا نیز دنبال می شد، پس از جنگ جهانی دوم ابعاد گسترده تری پیدا کرد و امروز در سراسر جهان ریشه دوانده است. به طوری که حضور مردم به یکی از مهم ترین نیروهای سازمان یافته فشار بدل شده است برای حفاظت محیط زیست و مقابله با تخریب آن.

اواخر قرن نوزدهم نخستین انجمن های حمایت از جانوران تشکیل شد. آلفرد نیوتن جانورشناسی انگلیسی، سلسله تحقیقات خود را درباره حفاظت از جانوران بومی، خلال سال های ۱۸۷۲ تا ۱۹۰۳ منتشر کرد. تلاش های او باعث شد قانون حفاظت از پرندگان دریایی در سال ۱۸۶۹ تصویب شود. برخی آن را نخستین قانون زیست محیطی دنیا لقب داده اند.

اندکی بعد، اتحادیه پلامیج (به معنی پرهای رنگی) با هدف حمایت و حفاظت از پرندگان شکل گرفت. این اتحادیه را امیلی ویلیامسون، خیر انگلیسی، در خانه خود در منچستر در سال ۱۸۸۹ به ثبت رساند و از آن به عنوان یکی از قدیمی ترین تشکل های زیست محیطی جهان یاد می شود. ویلیامسون و همراهانش، کارزاری به پا کردند برای مقابله با استفاده از پرهای پرندگان در صنعت پوشاک. در آن زمان حجم پرندگانی که برای تولید پالتو و کلاه به انگلستان صادر می شد سر به فلک می زد. با جذب افراد ذی نفوذ به ویژه زنان طبقه مرفه و نیز شمار کثیری از افراد طبقه متوسط، اتحادیه پلامیج توانست صدایی رسا به دست آورد و اهداف خود را پیگیری کند. اتحادیه پلامیج، بعدها به یکی از مهم ترین تشکل های غیر انتفاعی در زمینه مطالعه و حفاظت پرندگان در انگلستان بدل شد و نامش به «انجمن سلطنتی برای حمایت از پرندگان» تغییر کرد.

تشکل های زیست محیطی که در دهه ۷۰ میلادی شکل گرفتند، مثل صلح سبز یا دوستان زمین، قوی و پایدارترند در مقایسه با سازمان های مردم نهادی که از پس یک اتفاق یا حادثه شکل گرفتند، مثلا بعد از اجلاس ریو در ۱۹۹۲ کم و بیش هم زمان با آنچه در انگلستان رخ می داد، یکی از بزرگ ترین تشکل های زیست محیطی در سانفرانسیسکوِ آمریکا نیز پایه گذاری شد به نام سیرا کلاب. جان میور، طبیعی دان و نویسنده پرآوازه آمریکایی و رابرت آندروود جانسون کارزاری راه انداختند برای آن که دولت آمریکا را متقاعد کنند منطقه ای را در کالیفرنیا تحت حفاظت قرار دهد. این کارزار در ۱۸۹۰ به خواسته خود دست یافت و منطقه یوسیمیتی، «پارک ملی» شد. آن روزنامه نگار حامی طبیعت، میور را متقاعد کرده بود برای حفاظت از کوهستان نوادا، انجمنی را به ثبت برساند. سرانجام گروهی از استادان دانشگاه برکلی با همراهی یک وکیل به میور ملحق شدند و در ۱۸۹۲ قدیمی ترین تشکل زیست محیطی آمریکا را بنیان گذاشتند. سیرا کلاب امروز بیش از دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر عضو و حامی دارد و تا کنون در تصویب قوانین زیست محیطی در آمریکا نقش به سزایی ایفا کرده است.

با آغاز قرن بیستم فعالیت های مردمی برای حفاظت محیط زیست گسترش یافت و دولت ها را مجبور به توجه بیشتر به حفظ داشته های طبیعی کرد. نمی توان از خیزش های مردمی در ارتباط با محیط زیست سخن گفت و به دو اثر پر فروش، یکی بهار خاموش نوشته راشل کارسون (۱۹۶۲) و دیگری بمب جمعیت اثر پاول ارلیش (۱۹۶۸) اشاره نکرد. حضور میلیونی مردم خسته از جنگ جهانی و جنگ ویتنام (که همچنان در جریان بود) در مراسم روز زمین در ۱۹۷۰ سبب شد فصلی جدید در مناسبات بهره بردارانه از طبیعت ایجاد شود. دیگر امکان نادیده گرفتن مردم وجود نداشت و تشکل های مردمی برای نجات محیط زیست به سرعت تاسیس شدند.

در کنفرانس استکهلم در ۱۹۷۲ که به محیط زیست انسانی اختصاص داشت، نقش نیروهای مردمی در حفاظت محیط زیست مورد تاکید قرار گرفت و محیط زیست یکی از ارکان اساسی حقوق بشر شناخته شد. شمار سازمان های مردم نهاد در سراسر جهان پس از کنفرانس ریو در برزیل، در سال ۱۹۹۲ به صورت چشمگیری افزایش یافت و یک فصل مجزا به تشکل های مردم نهاد در دستورالعمل ۲۱ (برنامه عمل داوطلبانه برای رسیدن به توسعه پایدار) اختصاص یافت.

پرفسور توماس پرینسن استاد دانشگاه میشیگان و پرفسور متیوس فینگر، استاد دانشگاه لوزان سوئیس در کتابی با عنوان «سازمان های غیردولتی زیست محیطی در جهان سیاست: ارتباط محلی و جهانی» نوشته اند تشکل های زیست محیطی که در دهه ۷۰ میلادی شکل گرفتند، مثل صلح سبز یا دوستان زمین، قوی و پایدارترند در مقایسه با سازمان های مردم نهادی که از پس یک اتفاق یا حادثه شکل گرفتند، مثلا بعد از اجلاس ریو در ۱۹۹۲. در این کتاب آمده است که دوام یک سازمان مردم نهاد تابعی از اهداف اساسی آن است. در عین حال بقای چنین سازمان هایی به توانایی آن ها در سازماندهی، جذب سرمایه و ممزوج شدن با شبکه ها و سازمان های دیگر بستگی دارد.

این دو استاد دانشگاه در بخش دیگری از کتاب می نویسند، سازمان های غیردولتی نقش کلیدی در مقابله با تخریب های محیط زیست و نیز در استقرار توسعه پایدار بازی می کنند. حضور آنها در این رویه تخریب و نابودی، امیدبخش است. به عقیده این دو محقق، روند فعلی نابودی طبیعت بیش از این ادامه نخواهند یافت به این دلیل که شکل دیگری از حکومت و روابط اقتصادی با ظهور تشکل های مردم نهاد به وجود آمده است.

به عقیده پرفسور دیوید لوئیس، استاد مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن عبارت سازمان غیردولتی در جهانی مملو از سر درگمی اسیر شده است. او در مقاله ای با عنوان «سازمان های غیردولتی؛ تعریف و تاریخچه» نوشته است گاهی موسساتی غیرانتفاعی، داوطلبانه و نهادهای جامعه مدنی نیز نامیده شده اند. این اسامی به فرهنگ و موقعیت جغرافیایی آن موسسات بستگی دارد. به عنوان مثال، در آمریکا که همه چیز بر مبنای سرمایه ارزیابی می شود، برای فرار از مالیات و نشان دادن عام المنفعه بودن سازمان، عبارت غیرانتفاعی کارایی بیشتر دارد.

علاوه بر عناوین پیش گفته در ایران از عبارت «سازمان های مردم نهاد» نیز استفاده می شود. هر عنوانی که برای تشکل های زیست محیطی انتخاب شود، آنها در یک ویژگی اشتراک دارند و آن هزینه کردن برای حفاظت محیط زیست است. به عنوان مثال، جنگل تراشان در چیران واقع در مکزیک، مدافعان محیط زیست را ترور می کنند. نوشته شده که جنگل تراشان از حمایت سازمان های دولتی برخوردارند. در نتیجه مردم بدون حمایت دولت، وارد میدان شده و از جان مایه می گذارند تا جنگل های شان را حفاظت کنند.

در ایران برخی از تشکل های زیست محیطی برای آن که روش سازمان یافته و مخرب محیط زیست را تغییر دهند از اعتراض های مسالمت آمیز استفاده کرده اند. اواخر دهه ۷۰ اعضای «انجمن زنان مبارزه با آلودگی های محیط زیست» مقابل لودرهایی ایستادند که دل البرز را می شکافتند و از میان آن آزادراه تهران-شمال را عبور می دادند.

انتشار بیانیه و برگزاری تجمع از دیگر روش های اعتراض به تخریب های محیط زیست در ایران است. به عنوان مثال: تجمع اعضای سازمان های غیردولتی زیست محیطی کنار زاینده رود در سال ۸۲، اعتراض به استقرار سیرک در پارک پردیسان در سال ۸۶، تجمع کنار دریاچه پریشان به دلیل آتش  زدن عمدی آن در سال ۸۷، گردهمایی ۱۵۰ نفری طرفداران محیط زیست مقابل ساختمان پارک پردیسان به دلیل اعلام تعطیلی پروژه یوز و سایر پروژه های بین المللی از سوی معاون وقت سازمان محیط زیست در سال ۸۷، صدور بیانیه ۱۴ تن از کارشناسان و فعالان شناخته شده به تخریب محیط زیست در همان سال و نیز اعتراض به تخریب باغ گیاه شناسی نوشهر در سال ۸۹ مثال هایی است از حمایت گروه های مختلف مردمی از محیط زیست.

پژوهشی جامع در ایران انجام نشده که نشان دهد نخستین سازمان مردم نهاد زیست محیطی چه زمانی ایجاد شد و چه کرد. اما بر اساس آنچه پرتال سازمان محیط زیست نمایش می دهد امروز ۷۶۰ تشکل در سراسر ایران فعال است. برخلاف تشکل های پر نفوذ در بسیاری از کشورهای دنیا، رد و اثری از سازمان های مردم نهاد ایرانی در قانون گذاری و حفاظت اساسی محیط زیست دیده نمی شود. این سازمان های نوپا به لابی های قدرت و سیاست راه پیدا نکرده اند.

در صورتی که انسجام، هماهنگی و اتحاد تمام یا شماری از تشکل های مردمی اثرگذار وجود داشت، انرژی نهفته در آنان به نیروی مهار ناشدنی بدل می شد که مقابل هر تخریبی بایستد و محیط زیست را از نابودی نجات دهد. تبدیل شدن به پیمانکاران دولتی و عدم استقلال مالی باعث شده، این پتانسیل حفظ محیط زیست از دست برود. تشکل ها به عامل اجرایی کارفرمایان دولتی/حکومتی تنزل مقام پیدا کنند و در نهایت محیط زیست هر روز بیش از گذشته تخریب شود.

1