28 مارس 2024 - 12:29

دورانی که شیرهای سنگی غرق می شوند

7 اکتبر 2015 - 10:00 dsfr.ir/fn3rr

دورانی که شیرهای سنگی غرق می شوند
Tishineh.com
شیر سنگی، برد شیر

شیرهای سنگی اکنون اوضاع مناسبی ندارند، بسیاری از آن ها شکسته شده اند و از لحاظ حفاظتی نیز هیچ گونه حفاظی ندارند.

"فرامرز خوشاب، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی ایذه"

سرزمین بختیاری ها سرزمین شیرهای سنگی است، شیرهایی که نشانِ دلاوری مردم این مرز و بوم هستند و ریشه در تاریخ و فرهنگ کهن ایران زمین دارند، با این حال شاید بهترین وصف ما از این میراث ملموس فرهنگی، فراموش شده ترین نماد فرهنگی این مرزو بوم باشد. آیسان زرفام از خبرگزاری ایلنا گزارش می دهد.

نیمه خیز است، انگار که آماده می شود؛ برای حمله از چشمانش بی باکی می بارد، همین نگاه نافذش کافی است تا دست و پای حریفش را بلرزاند و از درگیری منصرف کند. شیرسنگی در زیرپایش دلاوری از قوم بختیاری را در خاک دارد، دلاوری که انگار تمامی شجاعتش را به دستان سنگ تراش داده تا در چشمان شیر سنگی حجاری کند.

سرزمین شیرهای سنگی همان سرزمین بختیاری هاست، از خوزستان گرفته تا کهگیلویه و چهار محال بختیاری، سرزمین دلاور مردان و زنانی که رسم دارند، بر گور قهرمانانشان شیری سنگی یا   به گویش بختیاری « بَردِ شیری » به نشان شجاعت وی یادگار بگذارند.

بر تنِ شیر ها نقوش زیبایی جای گرفته است از تفنگ و سلاح و شمشیر که نشان و معنای ویژه ای را به یادِ ایرانی ها می اندازد، هرچند قدیمی ترین شیرهای سنگی پیدا شده متعلق به دوران صفویه است، اما شیر و شمشیر آن، یادگاری از دورانی کهن تر است.

اردشیرصالح پور (پژوهشگر فرهنگ و تاریخ) با اشاره به این موضوع اظهار می کند: «شیر یک نماد میترائیستی است که همواره در فرهنگ ایرانی نشانی از شجاعت و دلاوری بوده است؛ همچنان که در مراحل تکامل میترائیسمی می بینم یکی از آخرین مراحل، شیرمرد است.  آنچه مسلم است؛ شیر در فرهنگ سرزمین ما سلطان جنگل و در افسانه ها، فابل ها و... همواره نماد شجاعت و دلیری است.

 این نماد آنچنان ریشه قوی در فرهنگ ما دارد که در دوران اسلام با فرهنگی اسلامی نیز آمیخته شده و می بینیم که ایرانی ها از حضرت علی (ع) با لقب اسدالله یعنی شیرخدا نام می برند یا در تعزیه ها یا زورخانه ها می بینم که شمایل حضرت علی (ع) را در کنار تصور شیر و شمشیر به تصویر می کشند و در پشت او نیز خورشیدی را قرار می دهند که همه این ها از نمادهای کهن ایرانی است که بعدا با فرهنگ اسلامی درهم آمیخته است.»

شیر سنگی نشانی از رنسانسِ فرهنگیِ صفویه

سوال اصلی از اینجا آغاز می شود که چه طور یک نماد کهن ایرانی، سالهای سال بعد، در زمان حکومت صفویان ناگهان به خود جانی دوباره می گیرد و به صورت یک حجم در فرهنگ ملموس بختیاری سربرمی آورد؟

صالح پور در این باره پاسخ می دهد: «سابقه فرهنگی فیزیکی این نماد به دوران صفویه به بعد بازمی گردد، اما ریشه فلسفه و ایده اش متعلق به دوران کهن است، بنابراین می توان نتیجه گرفت که این نماد فرهنگی در دوران صفویه احیا شده، چرا که این دوران، دوره احیا سنت های کهن است، همانطور که نقالی نیز که متعلق به دوران ساسانی و اشکانی است، در زمان صفوی احیا می شود.

در واقع در دوران صفوی یک نوع رنسانس فرهنگی رخ می دهد، اگرچه با مقاصد سیاسی و ایجاد تفکیک بین شیعیان و اهل تسنن این رنسانس رخ می دهد. از طرف دیگر بختیاری ها که از اقوام کهن ایرانی هستند، در زمان صفویه نیز سرداران برجسته ای بودند، بنابراین برای پهلوانان و دلیران و افراد برجسته شان از نماد شیر استفاده کنند.»

سنت ساخت شیر سنگی و قرار دادن آن بر مزارِ افراد برجسته قومِ بختیاری تا دوران پهلوی دوم نیز امتداد پیدا می کند، اما پس از آن ناگهان صدای این سنت خاموش می شود، اما آنچه از ریشه های عمیق برخوردار باشد، حتما دوباره سربرمی آورد. پس در سالهای اخیر هم دوباره شیرهای جوان و نوِ سنگی جای خود را سرِ مزار ها باز کرده اند، بعضی ها با پیروی از شکل و شمایل همان شیرهای قدیمی ساخته می شوند و برخی دیگر نیز نه. شیرهای جدید گاهی شبیه شیرهای افریقایی و آنچه که امروز ما از یک شیر با یال و کوپال در ذهن داریم و به صورت نشسته بر مزار ها و نه نیم خیزِ آماده جنگ، ساخته می شوند.

شیر سنگی بر مزار افرادِ کاریزماتیکِ اجتماعی

آیا شیرهای سنگی همواره بر مزار جنگاوران قرار می گرفتند؟

این سوال را فرامرز خوشاب (دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی ایذه و رئیس هیات مدیره شبکه تخصصی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان خوزستان) چنین پاسخ می دهد: «شیرهای سنگی نه تنها بر مزار پهلوانان و جنگ آوران بلکه بر مزار شخصیت های کاریزماتیک اجتماعی و برجسته نیز نصب می شود، کسانی که ممکن است؛ حتی در تمام طول عمرشان هیچ شمشیر و تفنگی به دست نگرفته باشند، یا حتی گاهی شاهدیم، بر مزار کودکانی که پدرشان شخصیت برجسته ای است یا خانواده شان از موقعیت اجتماعی ویژه ای برخوردار است نیز شیر سنگی گذاشته شده است.

او گله می کند از اینکه هیچ تحقیق جامع و مناسبی غیر از مطالعات انجمن ها درباره شیر های سنگی انجام نشده است. به گفته خوشاب بار ها در خواست کرده اند که اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان بودجه ای را برای این کار در نظر بگیرد، اما این خواسته هرگز محقق نشده است.

راز قدیمی ترین شیر سنگی

این کنشگر حوزه اظهار می کند: «حتی هیچ گاه سر شماری دقیقی از تعداد این شیرهای سنگی در کشور نشده، اما ما گمان می کنیم که شهسوار ایذه مهم ترین منطقه از نظر وجود شیرهای سنگی  است، به طور مثال در شهسوار در یک محوطه ۱۰۰ در ۱۰۰ متر حدود ۱۵۰ شیر سنگی داریم، این شیر ها از نظر وزن گاهی ممکن است؛ بیش از یک تن نیز داشته باشند. ما دو بَردشیر بسیار قدیمی ترین در این منطقه داریم که از نظر کیفیت حکاکی هم سطح بالایی دارد.»

اینکه این دوشیر قدیمی که به نظر می آید؛ نخستین شیرهای سنگی کشور هستند، بر مزار کدام دلاوران قرار گرفته اند، راز سر به مهری است که باید سر به مهر هم بماند.

خوشاب می گوید: «ما به دلیل تحقیقات زیاد و تسلطی که بر منطقه داریم، کاملا می دانیم این دوشیر کجا هستند و بر مزار چه کسانی قرار گرفته اند، اما جرات نمی کنیم جایشان را بیان کنیم، زیرا همانطور که بسیاری از این شیرهای ارزشمند را کندند و به تاراج بردند، نگرانیم که این دو نیز غارت شوند.»

شیرهای سنگی اکنون اوضاع مناسبی ندارند، بسیاری از آن ها شکسته شده اند و از لحاظ حفاظتی نیز هیچ گونه حفاظی ندارند. البته NGO ها تلاشهایی برای اطلاع رسانی کرده اند، اما بودجه این سازمان ها که از جیب خودشان صرف می شود، جوابگوی نیاز حفظ و حراست از بَردشیر ها نیست.

بَردشیرهای غرق شده؛ بازهم سدِ گتوند

در زمان آبگیری سد گتوند صدای دوستداران میراث فرهنگی بلند شد که در صورت آبگیری این سد دو شیر سنگی ارزشمند به زیر آب می رود، مسوولان وقت قول دادند که آن ها را به موزه منتقل کنند، اما این اتفاق رخ نداد و شیر ها در زیر آب پشت سد غرق شدند.

فرامرز خوشاب اما تعداد شیرهای غرق شده در پشت سد گتوند را بیش از این تعداد می داند: «برداشت ما این است که با توجه به حوضچه گسترده این سد بیشتر از آنچه فکر می کنیم، شیر سنگی به زیر آب رفته است، زیرا منطقه احداث سد بختیاری نشین است و مردمش هنوز هم به این اصل که شیر سنگی را روی آرامگاه هایشان بگذارند، پایبند هستند.

در زمان احداث سد کارون ۳ نیز همین اتفاق رخ داد، هرچند بخشی از شیر ها توسط یک تیم باستان شناسی مستقر نجات بخشی شدند، اما بسیاری از شیر ها نیز زیر آب رفتند، شیرهایی که از لحاظ هنر حکاکی ارزش بسیاری داشتند.

ما نمی گوییم می توانستند جلو سد را بگیرند، اما شیرهای سنگی قابل جابه جایی هستند و می توانستند؛ آن ها را جا به جا کنند و به موزه انتقال دهند.

در این مدت فقط سد ها بلای جان شیر ها ی سنگی نبودند، بلکه حدود ۱۲ سال پیش نیز یک قبرستان بسیار قدیمی در ایذه را صاف کردند و به جایش چمن کاشتند که موجب شکسته شدن بسیاری از بَردشیر ها شد و به طور کلی باید بگوییم که از این اتفاق ها بسیار افتاده است.»

هرقدر هم شیر سنگی روی زمین داشته باشیم، دلیلی بر این نمی شود که نسبت به شیرهای سنگی زیر آب رفته بی توجه باشیم، درحالی که برخی از باستان شناسان کشور ما مسلط به باستان شناسی در زیر آب نیز هستند و قبلا در خلیج فارس چنین تجربه ای را داشته اند و می توانند عملیات نجات بخشی این شیر ها را انجام دهد.

1