19 مارس 2024 - 13:08

از کاروانسراداری تا مدیریت بازارچه مرزی

14 اوت 2018 - 11:00 dsfr.ir/g9381

بازارچه مرزی

انتظار اینکه بازارچه های مرزی امکاناتی را برای رونق تجارت میان دو کشور همسایه ایجاد کنند، خواسته ای حداقلی است. بازارچه های مرزی بستری برای بازاریابی منطقه ای و فرامنطقه ای تولیدات ملی محسوب می شوند که باید محصولات مختلف را با تزیین خاصی به رخ خریداران بالقوه بکشند. چه اشکالی وجود دارد که ما در تعامل با همسایگان مان تاکنون نتوانسته ایم در بازارچه ها و مناطق ویژه اقتصادی مرزی، کارخانجاتی را ایجاد کنیم به طوری که یک سمت تکنولوژی و سمت دیگر مواد اولیه را فراهم کند و تولیدات نهایی بدون پرداخت عوارض بتواند به هر دو سرزمین صادر شود؟

کاروانسراها در ایران سابقه ای چند هزارساله دارند. ریشه های آن را می توان در چاپارخانه های دوران هخامنشی یافت. اما پس از ظهور اسلام و برداشته شدن مرزها از ماوراءالنهر تا مدیترانه، به واسطه قرابت فرهنگ ها و مذاهب، تردد تجار نیز سهولت یافت و در پی آن ساخت کاروانسراها و بازارها رونق گرفت. عهد سامانیان، سلجوقیان و تیموریان از نقاط اوج در ساخت کاروانسراها محسوب می شوند. شهرهای مهمی همچون سمرقند، بخارا، مرو و سرخس تا اصفهان، ری، همدان، تبریز و ایروان بناهای عظیم و ماندگاری را در خود جای دادند و جایگاهی کلیدی در تجارت میان ملت ها را برای خود رقم زدند. راه ها آباد شد و کاروانسراها به محلی پررونق برای تبادلات تجاری فرامرزی بدل شدند.

اما کاروانسراها صرفا محل تجارت نبودند بلکه محلی برای تضارب و تبادل علم و فرهنگ نیز به شمار می رفتند. با نگاهی گذرا به بناهای برجای مانده از آن عصر، می توان دید که هر جا کاروانسرا، تیمچه و بازاری برپاشده حتما در کنار آن مدرسه علمیه و مسجد نیز وجود دارد. بی خود نیست که آن عصر مهد پرورش شاعران و دانشمندان علوم عقلی و نقلی اسلامی بسیاری بوده که بدیل آنان را تاکنون گنبد دوار به خود ندیده است. در دوران صفویه، شاه عباس با هدف احیای جاده ابریشم تصمیم گرفت تا هزار کاروانسرای جدید در شهرهای مهم این مسیر بسازد و بناهای قبلی را مرمت و بازآفرینی کند.

هرچند که ساخته شدن همه هزار کاروانسرا مقول به تشکیک است اما چند صد کاروانسرایی که ساخته شدند، به رایگان پذیرای تجار و سیاحان و صوفیان بودند و هزینه سفر را برای آنها ناچیز می ساختند. امنیت و ثباتی که حاکم بر آن زمان بود نیز عامل رونق کاروانسراها بود و بر سهولت تجارت و اشتیاق در تبادل علم و فرهنگ می افزود. چند ماه قبل این توفیق را داشتم تا پابه پای یکی از نخبگان و اندیشمندان ایران زمین که جایگاه استادی برایم دارد، در کوچه پس کوچه های قدیم سمرقند و بخارا قدم بزنم و همه آن شکوه و عظمت را به چشمان خودم نظاره کنم. بازارها، مساجد، مدرسه ها، تیمچه ها و کاروانسراهایی که زمانی همه تجارت و علم را در خود جای داده بودند که امروز تنها بناهای آن برجای مانده اند.

از بازار بلند که خارج شدیم، استاد در جای خود ایستاد، نگاهی به آفاق کرد و گفت امروز شاهد زوال تمدنی بودم که از همه شکوهش در تجارت و علم، تنها پوسته خشت و گلی آن برجای مانده است. پرواضح است که قرابت های فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی، ازجمله عواملی هستند که سهولت تجارت میان ملت ها را افزایش داده و به آن رونق می بخشند. اما سؤال اینجاست که کشور ما به عنوان قلب جاده ابریشم کهن و سرزمینی که بناهایی فاخر و عظیمی از سده های گذشته در خود جای داده که همگی نشانگر عظمت و شکوه در تمدن و تاریخ و علم و تجارت هستند، برای امتداد آن اقتدار چه کرده است؟ در عصر حاضر و در زمانی که به مدد نوآوری های تکنولوژیک، ارتباطات و تبادلات سرعت کم نظیری یافته است.

پس طبیعی است که منطق شکل گیری کاروانسراها که همانا تسهیل و رونق تجارت بود باید با سرعت و تسهیل غیرقابل وصفی در عصر حاضر دنبال شود. هم زمان با تغییر و تکامل مدل های تجارت، کاروانسراها هم تغییر نام و کاربری یافته اند. بازارچه ها و پایانه های مرزی نقطه اتصال کشور ما با همسایگان شده اند و انتظار می رود تا فضایی برای تسهیل تجارت و حمل ونقل ازیک طرف و تضارب فرهنگ ها از طرف دیگر فراهم آورند. متأسفانه در اغلب بازارچه ها و پایانه های مرزی به جهت وجود تأثیرگذاران متعدد از سازمان ها و نهادهای اجرایی و نظارتی، فرایند عرضه و عبور و مرور بار و کالا آن قدر دشوار شده که تجار را به فکر استفاده از مسیرهای جایگزینی غیر از ایران انداخته است و جریان تجارت را از سرزمین دیگری شکل داده است. 

انتظار اینکه بازارچه های مرزی امکاناتی را برای رونق تجارت میان دو کشور همسایه ایجاد کنند، خواسته ای حداقلی است. بازارچه های مرزی بستری برای بازاریابی منطقه ای و فرامنطقه ای تولیدات ملی محسوب می شوند که باید محصولات مختلف را با تزیین خاصی به رخ خریداران بالقوه بکشند. چه اشکالی وجود دارد که ما در تعامل با همسایگانمان تاکنون نتوانسته ایم در بازارچه ها و مناطق ویژه اقتصادی مرزی، کارخانجاتی را ایجاد کنیم به طوری که یک سمت تکنولوژی و سمت دیگر مواد اولیه را فراهم کند و تولیدات نهایی بدون پرداخت عوارض بتواند به هر دو سرزمین صادر شود. چرا دستیابی به چسبندگی تجاری و اقتصادی دو کشور همسایه که در اولین گام باید در مناطق ویژه اقتصادی مرزی پدیدار شود، این قدر مغفول واقع شده است.

نویسنده خود آگاه است که مطالبی را که می نگارد بسیار با وضع موجود متفاوت است. بیشتر بازارچه های مرزی تلی از خاک هستند که برای ترانشیپ بار دو کامیون مورداستفاده قرار می گیرند. دوام آوردن در آن فضای کشنده، بیش از چند دقیقه برای نگارنده مقدور نیست. با این وجود جماعت زحمت کشی هستند که در آن فضا برای مابه ازایی ناچیز، شبانه روز به کار جابه جایی بار بین دو کامیون مشغولند درحالی که از هرگونه امکانات ابتدایی نیز بی بهره اند. چنانچه با بصیرتی نافذ به این اوضاع بنگرید، قطعا تصدیق خواهید کرد که چه بسا کاروانسراهای قرون گذشته بسیار پیشرفته تر و متمدنانه تر از شیوه امروز ما در مدیریت بازارچه ها و پایانه های مرزی عمل می کرده اند.

« دنیای سفر » این نوشته را از « تین نیوز » آورده است. واکاوی، پی گیری، نگارش و آفرینش، شایسته سپاسگزاری است.
1